فیک جین (استاد) پارت آخر
دامن ات رو کشید بالا واز روی میز خط کش آهنی رو آورد وبه پای ظریف دخترک زد
ا.ت همش هق هق می کرد ولی به خواطر پارچه ای که روی دهنش بود صداش خفه میشود
بعد از ده زربه پارچه رو از دهن ا.ت برمیداره ولی قبلش میگه صروصدا نکنه
کمر بند رو هم باز میکنه ودختر رو میندازه روتخت
جین: تازه شروع شده بیبی گرل قراره به ددی حال بدی
ا.ت:می...خوای..چی..کار.کنی
جین : میبینی ولی فقط ساکت که صدا بیرون نره وگرنه تنبیه ت از این بدتر می شه
ا.ت دیگه صروصدا نکرد
جین دست ا.ت رو با کمر بند به تاج تخت بست
ا.ت فهمیده بود جین میخواد چی کار کنه ولی میدونست اگه مخالفت یا حرکت کنه بد تر میشه برای همین بدون هیچ حرفی بی صدا گریه می کرد
جین لباسای خودش وا.ت رو درآورد الا ات فقط یک سوتین وشرت تنش بود وجین هم یه باکسر
جین :شروع کردن فقط می خوام صدای ناله هاتو بشنوم
(از این جابه بعد اصماته )
جین لباشو گزاشت روزهای دخترک وبه سورت وحشیانه می مکید بعد از چند مین از لبا ش دل کند وبه سراغ گردنش رفت و کیس مارکای درد ناکی میزاشت که باعث میشد ا.ت ناله کنه وجین بیشتر تحریک بشه
بعد سوتین دختر را درآورد ویک سینه را بی دندان واون یکی رو به بازی گرفت وحسابی کبودش کرد (ا.ت فقط ناله میکنه )
بعد که خیالش راحت شد کل بدن ا.ت کبودی به سراغ کار اصلی رفت شرت ات که الا خیس شده بود رو درآورد وباکسر خودش که جوری دیکش درونش خودنمایی میکرد انگار میخواست بترکه
جین بدون معطلی دیکشو تا ته کرد توی ورودی
ا.ت ومایه داغی رو احساس کرد
اون خون بود ا.ت باکره بود ا.ت که خونو دید
به گریه افتاد
اما جین یه لبخند رضایت بخشی زد وشروع به تلمبه زدن کرد کم کم درد جاشو به لذت داد
وجوفتشون داشتن لذت میبردن
بعد از ۵مین هردو ارضا کردن وجین ات رو بلند کرد وبه سمت حمام کوچک تا خل اتاق برد وقتی هردو همام کردن جین لباسای خودش وا.تو تن خودش وا.ت کرد بوسه روی لب های دخترک گذاشت وگفت
جین:میدونم شاید احساسم یه طرفه باشه ولی ا.ت من از همون اول که دیدمت عاشقت شدم
.....البته تو هر موقه که خواستی جوابمو بده فقط بدون خیلی دوست دارم
ا.ت: جین ....م..نم خیلی دوست دارم
ات وجین همو بوسیدن وبعد جین تنها بدون ا.ت به کلاس رفت
وبعدا به خوبی وخوشی باهم زندگی کردن
پایان
شرطا نرسیده بود ولی گزاشتم
میدونم خیلی بده اخه نه لایک می کنید نه کامنت میزارید ببخشید دیگه ولی قول میدم بهتر شه
فردا شاید فیک جدیدو شروع کنم عکسو میزارم
مرسی بای
ا.ت همش هق هق می کرد ولی به خواطر پارچه ای که روی دهنش بود صداش خفه میشود
بعد از ده زربه پارچه رو از دهن ا.ت برمیداره ولی قبلش میگه صروصدا نکنه
کمر بند رو هم باز میکنه ودختر رو میندازه روتخت
جین: تازه شروع شده بیبی گرل قراره به ددی حال بدی
ا.ت:می...خوای..چی..کار.کنی
جین : میبینی ولی فقط ساکت که صدا بیرون نره وگرنه تنبیه ت از این بدتر می شه
ا.ت دیگه صروصدا نکرد
جین دست ا.ت رو با کمر بند به تاج تخت بست
ا.ت فهمیده بود جین میخواد چی کار کنه ولی میدونست اگه مخالفت یا حرکت کنه بد تر میشه برای همین بدون هیچ حرفی بی صدا گریه می کرد
جین لباسای خودش وا.ت رو درآورد الا ات فقط یک سوتین وشرت تنش بود وجین هم یه باکسر
جین :شروع کردن فقط می خوام صدای ناله هاتو بشنوم
(از این جابه بعد اصماته )
جین لباشو گزاشت روزهای دخترک وبه سورت وحشیانه می مکید بعد از چند مین از لبا ش دل کند وبه سراغ گردنش رفت و کیس مارکای درد ناکی میزاشت که باعث میشد ا.ت ناله کنه وجین بیشتر تحریک بشه
بعد سوتین دختر را درآورد ویک سینه را بی دندان واون یکی رو به بازی گرفت وحسابی کبودش کرد (ا.ت فقط ناله میکنه )
بعد که خیالش راحت شد کل بدن ا.ت کبودی به سراغ کار اصلی رفت شرت ات که الا خیس شده بود رو درآورد وباکسر خودش که جوری دیکش درونش خودنمایی میکرد انگار میخواست بترکه
جین بدون معطلی دیکشو تا ته کرد توی ورودی
ا.ت ومایه داغی رو احساس کرد
اون خون بود ا.ت باکره بود ا.ت که خونو دید
به گریه افتاد
اما جین یه لبخند رضایت بخشی زد وشروع به تلمبه زدن کرد کم کم درد جاشو به لذت داد
وجوفتشون داشتن لذت میبردن
بعد از ۵مین هردو ارضا کردن وجین ات رو بلند کرد وبه سمت حمام کوچک تا خل اتاق برد وقتی هردو همام کردن جین لباسای خودش وا.تو تن خودش وا.ت کرد بوسه روی لب های دخترک گذاشت وگفت
جین:میدونم شاید احساسم یه طرفه باشه ولی ا.ت من از همون اول که دیدمت عاشقت شدم
.....البته تو هر موقه که خواستی جوابمو بده فقط بدون خیلی دوست دارم
ا.ت: جین ....م..نم خیلی دوست دارم
ات وجین همو بوسیدن وبعد جین تنها بدون ا.ت به کلاس رفت
وبعدا به خوبی وخوشی باهم زندگی کردن
پایان
شرطا نرسیده بود ولی گزاشتم
میدونم خیلی بده اخه نه لایک می کنید نه کامنت میزارید ببخشید دیگه ولی قول میدم بهتر شه
فردا شاید فیک جدیدو شروع کنم عکسو میزارم
مرسی بای
۸.۵k
۲۷ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.