فی اکشن تک پارتی سوکوکو ( لطفا گذارشم نکنید)
پیاز
( داشتم پیاز خورد میکردم این به ذهنم اومد😂😂😂)
از زبان راوی ( بی نوا بدبختین اوغلی راوی 😂😂ترکا دستا بالا 🤚🤚) : چند وقتی از ازدواج چویا و دازای میگذشت چویا داشت پیاز خورد می کرد و به بدبختی هاش فکر میکرد و با پیاز گریه می کرد و با خودش حرف میزد
+ مگه مرض داشتی ازدواج کردی راحت تنها بودی هی برو سرکار تازه ۵ بیا خونه خسته هی بشوربساب اینو جمع کن اون و جمع کن صبح زود بیدار شو آقا رو به زور بفرس سرکار بعد میاد خونه لباساش و پخش و پلا میکنه میر لم میده رو مبل بعد تازه میگه شام چی داریم ای کوفت درد مرض بابا بخدا منم آدمم منم انسانم ای لعنت به من ( چویا نمونه ی یک مادر ایرانی 😂😂🤣🤣)
ناگهان دستانی دور چویا حلقه شد و چویا لرزه به تمام بدنش افتاد دازای همه چیز رو شنیده بود
- تموم شد عزیزم
+ عزیزمو ....ای خدا
- چرا داری گریه می کنی
+ این پیازه گریه چیه
- باشه عشقم حرص نخور برای خودت و بچه خوب نیست
+ باباش اگه حرص نده من اینطوری نمیشم
- باشه قول میدم دیگه از این به بعد کمکت کنم فقط تو آروم باش عزیزم بیا این پیازا رو ول کن
دستای چویا رو برد زیر آب شیر بعد صورت چویا رو هم شست ، بغلش کرد و محکم بوسیدش
- بیخیال نمیخواند که غذا درست کنی بیا بریم بیرون غذا بخوریم برو بیا این لباسا رو برای تو گرفتم برو بپوششون
+ مرسی ازت ممنونم ....با اینکه همیشه رو عصبیم میکنی ولی من همیشه عاشقتم
- منم عاشقتم
پایان ❤️
( داشتم پیاز خورد میکردم این به ذهنم اومد😂😂😂)
از زبان راوی ( بی نوا بدبختین اوغلی راوی 😂😂ترکا دستا بالا 🤚🤚) : چند وقتی از ازدواج چویا و دازای میگذشت چویا داشت پیاز خورد می کرد و به بدبختی هاش فکر میکرد و با پیاز گریه می کرد و با خودش حرف میزد
+ مگه مرض داشتی ازدواج کردی راحت تنها بودی هی برو سرکار تازه ۵ بیا خونه خسته هی بشوربساب اینو جمع کن اون و جمع کن صبح زود بیدار شو آقا رو به زور بفرس سرکار بعد میاد خونه لباساش و پخش و پلا میکنه میر لم میده رو مبل بعد تازه میگه شام چی داریم ای کوفت درد مرض بابا بخدا منم آدمم منم انسانم ای لعنت به من ( چویا نمونه ی یک مادر ایرانی 😂😂🤣🤣)
ناگهان دستانی دور چویا حلقه شد و چویا لرزه به تمام بدنش افتاد دازای همه چیز رو شنیده بود
- تموم شد عزیزم
+ عزیزمو ....ای خدا
- چرا داری گریه می کنی
+ این پیازه گریه چیه
- باشه عشقم حرص نخور برای خودت و بچه خوب نیست
+ باباش اگه حرص نده من اینطوری نمیشم
- باشه قول میدم دیگه از این به بعد کمکت کنم فقط تو آروم باش عزیزم بیا این پیازا رو ول کن
دستای چویا رو برد زیر آب شیر بعد صورت چویا رو هم شست ، بغلش کرد و محکم بوسیدش
- بیخیال نمیخواند که غذا درست کنی بیا بریم بیرون غذا بخوریم برو بیا این لباسا رو برای تو گرفتم برو بپوششون
+ مرسی ازت ممنونم ....با اینکه همیشه رو عصبیم میکنی ولی من همیشه عاشقتم
- منم عاشقتم
پایان ❤️
۷.۷k
۰۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.