خطبه حضرت زینب سلام الله علیها در مجلس یزید
اَلسلامُ عَلی الحُسین وَعَلی علی بن الحُسین
وَعَلی اُولاد الـحسین وعَلی اَصحاب الحُسین الذين بذلو مهجهم دون الحسين عليه السلام
خلاصه فهرست وار خطبه تاریخی و مهم حضرت زینب(سلام الله علیها) در دربار یزید
این خطبه غرا ، یکی از فصیح ترین و کوبنده ترین خطبههای تاریخ اسلام است؛ گویی تمام آن از روح بلند علی بن ابی طالب(علیه السلام) و شجاعت بی نظیرش تراوش کرده و بر زبان دخترش زینب کبری(علیها السلام) جاری شده که با همان زبان و همان منطق پدر سخن می گوید.
آنچه در اینجا می توان فهرستوار به آن اشاره کرد این است که این خطبه از هفت بخش مختلف که هفت هدف مهم را دنبال می کند، تشکیل یافته است:
۱. نخست این بانوی شجاع اسلام با چند جمله کوبنده، غرور یزید را در هم می شکند و با آیه ای از قرآن، موضعش را در پیشگاه خدا روشن می سازد و می گوید: هرگز بهره وری از حکومت و کاخ و ثروت را دلیل بر امتیاز الهی نگیر، تو از مصادیق کسانی هستی که خداوند آنها را به حال خود واگذارده، تا پشت آنها از بار گناه سنگین شود، سپس آنها را از همه چیز ساقط کرده و به دوزخ می فرستد!
۲. در بخش دوم، رفتار پیغمبر اکرم(صلی اللّه علیه وآله) را با اجداد یزید در فتح مکه که همه را مشمول عفو قرار داد با عمل زشت یزیدکه فرزند پیغمبر خدا(صلی اللّه علیه وآله) را کشته و سرهای بریده و خاندان اسیر آنها را شهر به شهر می گردانْد، مقایسه کرده و مهر باطل بر پیشانی یزید می زند.
۳. در بخش سوم، جمله های کفرآمیز یزید را یادآوری می کند و تاکید بر عدم ایمان او می نماید، و اینکه به زودی به سرنوشت اشیاخ و اجدادش گرفتار شده و به جهنم واصل می شود.
۴. سپس تاکید بر مقام والای شهیدان مخصوصاً شهدای خاندان پیغمبر(صلی اللّه علیه وآله) در کربلا می کند و افتخار به وجود آنها را امتیاز بزرگ این خاندان می شمرد.
۵. آنگاه به حضور یزید در محکمه عدل الهی در قيامت اشاره می کند، در آن دادگاهی که قاضی آن خداست و خصم او پیغمبر اکرم(صلی اللّه علیه وآله) و شاهدانش فرشتگان خدا هستند و پایان چنین دادگاهی روشن است.
۶. سپس به تحقیر فوق العاده یزید می پردازد تا آن حد که می فرماید: اگر روزگار به من ستم کرد و مرا به صورت زنی اسیر پای تخت تو آورد، تصور نکنی من برای تو ارزشی قائلم، من تو را در حدی نمی دانم که مخاطب سخنانم باشی و اگر با تو سخن می گویم، از باب ناچاری است.
۷. در آخرین بخش از سخنان خود، خداوند را بر نعمت های بیکرانش بر خاندان نبوت سپاس می گوید که با رحمت و سعادت آغاز شد و با شهادت و کرامت پایان یافت.
https://hawzah.net › Question › View
وَعَلی اُولاد الـحسین وعَلی اَصحاب الحُسین الذين بذلو مهجهم دون الحسين عليه السلام
خلاصه فهرست وار خطبه تاریخی و مهم حضرت زینب(سلام الله علیها) در دربار یزید
این خطبه غرا ، یکی از فصیح ترین و کوبنده ترین خطبههای تاریخ اسلام است؛ گویی تمام آن از روح بلند علی بن ابی طالب(علیه السلام) و شجاعت بی نظیرش تراوش کرده و بر زبان دخترش زینب کبری(علیها السلام) جاری شده که با همان زبان و همان منطق پدر سخن می گوید.
آنچه در اینجا می توان فهرستوار به آن اشاره کرد این است که این خطبه از هفت بخش مختلف که هفت هدف مهم را دنبال می کند، تشکیل یافته است:
۱. نخست این بانوی شجاع اسلام با چند جمله کوبنده، غرور یزید را در هم می شکند و با آیه ای از قرآن، موضعش را در پیشگاه خدا روشن می سازد و می گوید: هرگز بهره وری از حکومت و کاخ و ثروت را دلیل بر امتیاز الهی نگیر، تو از مصادیق کسانی هستی که خداوند آنها را به حال خود واگذارده، تا پشت آنها از بار گناه سنگین شود، سپس آنها را از همه چیز ساقط کرده و به دوزخ می فرستد!
۲. در بخش دوم، رفتار پیغمبر اکرم(صلی اللّه علیه وآله) را با اجداد یزید در فتح مکه که همه را مشمول عفو قرار داد با عمل زشت یزیدکه فرزند پیغمبر خدا(صلی اللّه علیه وآله) را کشته و سرهای بریده و خاندان اسیر آنها را شهر به شهر می گردانْد، مقایسه کرده و مهر باطل بر پیشانی یزید می زند.
۳. در بخش سوم، جمله های کفرآمیز یزید را یادآوری می کند و تاکید بر عدم ایمان او می نماید، و اینکه به زودی به سرنوشت اشیاخ و اجدادش گرفتار شده و به جهنم واصل می شود.
۴. سپس تاکید بر مقام والای شهیدان مخصوصاً شهدای خاندان پیغمبر(صلی اللّه علیه وآله) در کربلا می کند و افتخار به وجود آنها را امتیاز بزرگ این خاندان می شمرد.
۵. آنگاه به حضور یزید در محکمه عدل الهی در قيامت اشاره می کند، در آن دادگاهی که قاضی آن خداست و خصم او پیغمبر اکرم(صلی اللّه علیه وآله) و شاهدانش فرشتگان خدا هستند و پایان چنین دادگاهی روشن است.
۶. سپس به تحقیر فوق العاده یزید می پردازد تا آن حد که می فرماید: اگر روزگار به من ستم کرد و مرا به صورت زنی اسیر پای تخت تو آورد، تصور نکنی من برای تو ارزشی قائلم، من تو را در حدی نمی دانم که مخاطب سخنانم باشی و اگر با تو سخن می گویم، از باب ناچاری است.
۷. در آخرین بخش از سخنان خود، خداوند را بر نعمت های بیکرانش بر خاندان نبوت سپاس می گوید که با رحمت و سعادت آغاز شد و با شهادت و کرامت پایان یافت.
https://hawzah.net › Question › View
۱۴.۵k
۲۰ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.