دارم ازت متنفر میشم -پارت 8
- کیوت خجالتی
+ ته ته
-بله!!
+از این به بعد همینجوری صدات میزنم:)
-لازم نکرده:]
+آیگو (ای خدا)
-چت شده؟
+برو لپ تاپ رو بیار دیگه
- خیله خب
(ویو ته ته)
رفتم بالا لپ تاپ رو بیارم که یادم اومد پیش جونگ کوکه رفتم پایین بهش گفتم گفت :«آخجون بیا بریم دنبالش:).
گفتم :«دوسته منه تو کجا میای؟»
+دوست منم هست ما تو آمریکا باهم بودیم»
(بچه ها وقتی پدر و مادر ا\ت به حاطر یک سری کارها رفتن آمریکا ا\ت هم بردن.، ا\ت از ۷ سالگی تا ۱۷ سالگی با جونگ کوک و پدر مادر جونگ کوک در ارتباط بوده و یکی از بهترین دوستاش بوده تا وقتی اونا باهم برگشتن و ا\ت و جونگ کوک از اون به بعد همدیگر و ندیدن.)
-باشه بپوش بریم
+باش(بچه ها لباس هاشو بعدا براتون میزارم)
ویو نویسنده(ا\ت رفت حاضر شد یه آرایش لایت کرد و یه کفش پاشنه بلند پوشید ...جهت اطلاع لباسش هم کوتاهه:) )
+من اومدم
-قشنگه ولی کوتاهه برو عوض کن
+ننننه
-(عصبی نگاهش میکنه)
+باشه رفتم:(
+ ته ته
-بله!!
+از این به بعد همینجوری صدات میزنم:)
-لازم نکرده:]
+آیگو (ای خدا)
-چت شده؟
+برو لپ تاپ رو بیار دیگه
- خیله خب
(ویو ته ته)
رفتم بالا لپ تاپ رو بیارم که یادم اومد پیش جونگ کوکه رفتم پایین بهش گفتم گفت :«آخجون بیا بریم دنبالش:).
گفتم :«دوسته منه تو کجا میای؟»
+دوست منم هست ما تو آمریکا باهم بودیم»
(بچه ها وقتی پدر و مادر ا\ت به حاطر یک سری کارها رفتن آمریکا ا\ت هم بردن.، ا\ت از ۷ سالگی تا ۱۷ سالگی با جونگ کوک و پدر مادر جونگ کوک در ارتباط بوده و یکی از بهترین دوستاش بوده تا وقتی اونا باهم برگشتن و ا\ت و جونگ کوک از اون به بعد همدیگر و ندیدن.)
-باشه بپوش بریم
+باش(بچه ها لباس هاشو بعدا براتون میزارم)
ویو نویسنده(ا\ت رفت حاضر شد یه آرایش لایت کرد و یه کفش پاشنه بلند پوشید ...جهت اطلاع لباسش هم کوتاهه:) )
+من اومدم
-قشنگه ولی کوتاهه برو عوض کن
+ننننه
-(عصبی نگاهش میکنه)
+باشه رفتم:(
۲۲۰
۲۶ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.