I love to hate you
Ⓟ⑤
+ باشه سعی م رو میکنم بیا بریم خونه
_تنکس بیب
_____________
جینسو ویو
یهو داد زد قلبم اومد تو دهنم اما خودم حسشو درک کردم و خیلی ناراحت شدم به زور خودمو نگه داشتم که جلوش گریه نکنم رفتیم خونه داشتیم فیلم می دیدیم که یکی زنگ خونه رو زد ( دینگ دینگ)
_ اه ف. اک تو این شانس من بیب باید جلوشون یه جوری تظاهر کنی که انگار نامردمی باشه؟
+ اخ..ه چرا
_ اخه ماخه هم نداریم فهمیدی
+ با باشه
_ سلام خاله و مادربزرگ خوش اومدین
( علامت رزا دختر خاله کوک»)
»سلام اوپاااااا دلم برات تنگ شده بود
_ برو تو بتمرگ بشین
__________________
کوک ویو
مادربزرگم زورم کرده که با رزا ازدواج کنم اما من جینسو رو دوست دارم
م.م کوک ایشون کیه
_ امم جینسو نامزدمه
» مگه قرار نبود با من ازدواج کنی( زیر لب)
م.م شب بهم نشون بدید
+ ببخشید اماااا
_ هیس هیچی نگو
خ فقط دختر من لیاقت تو رو داره نه این ایکبیری
_ببخشید خاله اما من اونو دوست دارم نه دختر ایکبیری تو رو
3 ساعت بعد*
(چه آویزونایی هستنااا)
_ خب دیگه منو بیبم میریم بخوابیم شما هم برید بخوابید
+ هوففف راحت شدیم پس من دیگه برم بخوابم
_ کجا کجا امشب یه زحمتی برات دارم
+ نکنه میگی باید چیز ...
_ بله بیب اما این دیگه اجباریه
+ نه نه
تا اومد از اتاق بره کوک درو قفل کرد
+ کوک خواهش میکنم بزار برممممممممم اگه میخوای دوست داشته باشم بزار برم
_ نچ بیب نمیشه اما یه راه دیگه هم هست
+ چ چی چیی؟
_ اینکه بلند بلند اه بکشی
+ نه نمیخوام
_ پس باید ...
+ باشه باشه
_ شروع کنیم
* ۱ ساعت بعد
کوک خسته شدم دیگه گلوم درد گرفت بسه دیگه
_ هممممم باشه
فردا *
_سلام مادربزرگ سلام خاله و سلام هوففف رزا بیاین بریم صبحانه بخوریم خوب خوابیدید؟
م. م و خ و » سر و صدای شما مگه گذاشت بخوابیم
+ سلام عشقم
» زنیکه اشغال دیشب من باید جات بودم
_ خفهه
م. م خب فهمیدیم همدیگر و دوست دارید ما هم تا ۱ ساعت دیگه میریم
_ باشه مادربزرگ
________________
رزا ویو
باید یجوری بینشون جدایی بندازم و اون زنیکه رو از اوپام دور کنم اهان فهمیدم چیکار کنم
» جینسوووووو یه لحظه بیا
+ باشه سعی م رو میکنم بیا بریم خونه
_تنکس بیب
_____________
جینسو ویو
یهو داد زد قلبم اومد تو دهنم اما خودم حسشو درک کردم و خیلی ناراحت شدم به زور خودمو نگه داشتم که جلوش گریه نکنم رفتیم خونه داشتیم فیلم می دیدیم که یکی زنگ خونه رو زد ( دینگ دینگ)
_ اه ف. اک تو این شانس من بیب باید جلوشون یه جوری تظاهر کنی که انگار نامردمی باشه؟
+ اخ..ه چرا
_ اخه ماخه هم نداریم فهمیدی
+ با باشه
_ سلام خاله و مادربزرگ خوش اومدین
( علامت رزا دختر خاله کوک»)
»سلام اوپاااااا دلم برات تنگ شده بود
_ برو تو بتمرگ بشین
__________________
کوک ویو
مادربزرگم زورم کرده که با رزا ازدواج کنم اما من جینسو رو دوست دارم
م.م کوک ایشون کیه
_ امم جینسو نامزدمه
» مگه قرار نبود با من ازدواج کنی( زیر لب)
م.م شب بهم نشون بدید
+ ببخشید اماااا
_ هیس هیچی نگو
خ فقط دختر من لیاقت تو رو داره نه این ایکبیری
_ببخشید خاله اما من اونو دوست دارم نه دختر ایکبیری تو رو
3 ساعت بعد*
(چه آویزونایی هستنااا)
_ خب دیگه منو بیبم میریم بخوابیم شما هم برید بخوابید
+ هوففف راحت شدیم پس من دیگه برم بخوابم
_ کجا کجا امشب یه زحمتی برات دارم
+ نکنه میگی باید چیز ...
_ بله بیب اما این دیگه اجباریه
+ نه نه
تا اومد از اتاق بره کوک درو قفل کرد
+ کوک خواهش میکنم بزار برممممممممم اگه میخوای دوست داشته باشم بزار برم
_ نچ بیب نمیشه اما یه راه دیگه هم هست
+ چ چی چیی؟
_ اینکه بلند بلند اه بکشی
+ نه نمیخوام
_ پس باید ...
+ باشه باشه
_ شروع کنیم
* ۱ ساعت بعد
کوک خسته شدم دیگه گلوم درد گرفت بسه دیگه
_ هممممم باشه
فردا *
_سلام مادربزرگ سلام خاله و سلام هوففف رزا بیاین بریم صبحانه بخوریم خوب خوابیدید؟
م. م و خ و » سر و صدای شما مگه گذاشت بخوابیم
+ سلام عشقم
» زنیکه اشغال دیشب من باید جات بودم
_ خفهه
م. م خب فهمیدیم همدیگر و دوست دارید ما هم تا ۱ ساعت دیگه میریم
_ باشه مادربزرگ
________________
رزا ویو
باید یجوری بینشون جدایی بندازم و اون زنیکه رو از اوپام دور کنم اهان فهمیدم چیکار کنم
» جینسوووووو یه لحظه بیا
۸.۶k
۱۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.