پارت18-نفوذ
تهیونگ ویو*
€کوک کجایی
-تهیونگ کمک کن
€کوک کجایی
-پشت تخت
رفتم ببینمش
€کوککک
-هیش اروم سورا چیزی نفهمه
€اخه نگا حالتو..
-نباید سورا چیزی بفهمه
پنجره اتاق شکسته بود و معلوم بود با ضربه دست یا یه چیزی سفت و محکم شکسته شده
زمین پر شیشه خورده بود و کوک رو زمین خونی افتاده بود
€سورا چجوری ندیدت؟
-اون موقع دسشویی بودم ولی وقتی بیرون اومد سورا رفته بود بیرون
داشتم در رو باز میکردم که یک مردی با ماسک و لباس بلند مشکل وارد شد و قبل این که کاری بکنه زدمش اما سریع فرار کرد اما تو دستش یک امپول بود
€خدایا چرااا اینجوری شد
وایسا ببینم میتونم چیکار کنم
-باشه فقط سریع درد دارم
€به یونا پیام دادم که سورا رو ببری یجایی تا بریم بیمارستان
-اوکی
یونا ویو*
داشتم با سورا حرف میزدم که پیام برام اومد
€عشقم سورا رو ببر بیرون بعد بهت میگم چیشد*پیام
¢باشه الان میبرمش*پیام
€دستت درد نکنه
¢کاری نکردم بیبی
تمام..
کوک ویو*
€سورا رو برد
-خب سریع بریم دکتر که پدرم در اومد
€باشه
رفتیم دکتر و دکتر گفت شیشه تو بدنش رفته و زخم عمیق درست شده
اما شیشه عفونی بوده برای همین ممکنه خیلی سریع عفونت کنه
اما شیشه از کجا عفونی بوده؟ اون مرد کی بود؟ امپول تو دستش چی بود؟
از دکتر رفتیم و رسیدیم خونه
یک لباس کاملا پوشیده پوشیدم تا سورا اگه منو دید نفهمه چیشده
تهیونگ هم گفت خونه رو مرتب کنن تا سورا نفهمه
-زنگ میزنم به سورا میگم بیان
€نه زنگ بزن به یونا سورا الان حالش خوب نیس
-اوکی
€کوک کجایی
-تهیونگ کمک کن
€کوک کجایی
-پشت تخت
رفتم ببینمش
€کوککک
-هیش اروم سورا چیزی نفهمه
€اخه نگا حالتو..
-نباید سورا چیزی بفهمه
پنجره اتاق شکسته بود و معلوم بود با ضربه دست یا یه چیزی سفت و محکم شکسته شده
زمین پر شیشه خورده بود و کوک رو زمین خونی افتاده بود
€سورا چجوری ندیدت؟
-اون موقع دسشویی بودم ولی وقتی بیرون اومد سورا رفته بود بیرون
داشتم در رو باز میکردم که یک مردی با ماسک و لباس بلند مشکل وارد شد و قبل این که کاری بکنه زدمش اما سریع فرار کرد اما تو دستش یک امپول بود
€خدایا چرااا اینجوری شد
وایسا ببینم میتونم چیکار کنم
-باشه فقط سریع درد دارم
€به یونا پیام دادم که سورا رو ببری یجایی تا بریم بیمارستان
-اوکی
یونا ویو*
داشتم با سورا حرف میزدم که پیام برام اومد
€عشقم سورا رو ببر بیرون بعد بهت میگم چیشد*پیام
¢باشه الان میبرمش*پیام
€دستت درد نکنه
¢کاری نکردم بیبی
تمام..
کوک ویو*
€سورا رو برد
-خب سریع بریم دکتر که پدرم در اومد
€باشه
رفتیم دکتر و دکتر گفت شیشه تو بدنش رفته و زخم عمیق درست شده
اما شیشه عفونی بوده برای همین ممکنه خیلی سریع عفونت کنه
اما شیشه از کجا عفونی بوده؟ اون مرد کی بود؟ امپول تو دستش چی بود؟
از دکتر رفتیم و رسیدیم خونه
یک لباس کاملا پوشیده پوشیدم تا سورا اگه منو دید نفهمه چیشده
تهیونگ هم گفت خونه رو مرتب کنن تا سورا نفهمه
-زنگ میزنم به سورا میگم بیان
€نه زنگ بزن به یونا سورا الان حالش خوب نیس
-اوکی
۶.۱k
۲۰ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.