وانشات تهیونگ پارت ²⁶ من برمیگردم
رفتم بالا پشت در (فیلمش تو اسلاید دوم)
ته:ات در رو باز کن یااا با تواما
جین اومد
ته:تو بیا یچیزی بگو جین
جین:واسا
ته:ات باز میکنی یا برم بار با یه دختره دیگه رل بزنم؟
ات:غلط میکنی(داد) بعنم!
جین:ابجی اته خوشگلم دورت بگردم بخدا کارت دارم بازش کن میدونی اکه باز نکنی باهات قهر میکنم بازش کن ......
چند مینی بود جین باهاش حرف میزد
جین:ات بخاطره مامان بازش کن!
دیدم جین رفت تو تا اومدم برم درو تق بست
ته:مرسی!
ات ویو
جین:بیا بغلم بینم
رفتم بغلش
جین:چرا انقد گریه؟
ات:اون حق
جین همه چیزو بهم گفت حتی بهم گفت الیارفته بوده تو اتاق
ات:میکشمشششش
از بغله جیم اومدم بیرون در رو باز کردم
ته:یا ات
سریع رفتم پایین ته و جین اومدن دنبالم
ات: الیاااااااا(داد)
الیا:جانم
رفتم سمتش موهاشو گرفتم محکم گرفتم
الیا:ایییییی کمککککک
شوگا نشسته بود ریلکس نکاه میکرد
شوگا:ات از طرفه منم بکش
ته مثه سگ میخندید
ته:جین بعد بگو چرا بهش نگفتی اگه میگفتم همون لحظه این کار رو میکرد
ات؛بببببین یباره دیگه فقط یباره دیگه یمتریه ته وایسی همه ی موهاتو میکنم فهمیدی به چیزی که صاحب داره نباید نگاه کرد عوضیییییییییییییی
موهاشو ول کردم پرت شد رو زمین
ات:فهمیدی ؟
رفتم بالا
ات:توهم فک نکن بخشیدمت!
همه:جرررررررر
رفتم بالا رو تخت نشستم لباسمو عوض کردن رو تخت خوابیدمو پشتمو کردم به سمتی که ته می خوابید اومد تو اتاق لباسشو عوض کرد اومد رو تخت پشت سرم بغلم کرد
ات:بهم دست نزن!
ته:بیبی گرل دیگه ازیت نکن منو ببخش
ات:.....
ته:خب سکوت علامت رضایت است
منو برگردون و روم خیمه زد و اروم لبامو بوسید و منم همراهی کردم بعد هلش دادم پایین
ات:گمشو عوضی هول
از اتاق رفتم بیرون دره اتاق جین و زدم که لیا باز کرد
ات:جین یکاری برام میکنی
جین:قول میدم هرچی باشه انجام بدم
ات:خب بیا برو تو اتاق پیش ته بخواب
جین:عمرااااا(بلند)
ات:ببین قول دادی
جین نشست و تو حرفام داد میزد
جین:یااااااا ااااااااااا لاااا لاااااایییییی
ات:اگه نری به لیا خاطره ی هجده سالگیت و میگم
جین:گوه خوردم
ته ویو
در اتاق باز شد
ته:بیبی اومدی
جین:گو بخور
ته:یا خدا تو چی میگی
جین:مثلا بغلش نمیکردی چی مشید باید امشب اینجا بخوابم
ته:خفشووووو
جین:میتونی ات رو راضی کنی نه پس ببند
جین یعالمه بالشت گذاشت بینمون
جین :یا ته فقط نزدیکم شی به ات میگم که می خواستی بهم دست بزنی😔🤝
ته:خغه شو بابا سگ به تو دوست میزنه؟
ته:ات در رو باز کن یااا با تواما
جین اومد
ته:تو بیا یچیزی بگو جین
جین:واسا
ته:ات باز میکنی یا برم بار با یه دختره دیگه رل بزنم؟
ات:غلط میکنی(داد) بعنم!
جین:ابجی اته خوشگلم دورت بگردم بخدا کارت دارم بازش کن میدونی اکه باز نکنی باهات قهر میکنم بازش کن ......
چند مینی بود جین باهاش حرف میزد
جین:ات بخاطره مامان بازش کن!
دیدم جین رفت تو تا اومدم برم درو تق بست
ته:مرسی!
ات ویو
جین:بیا بغلم بینم
رفتم بغلش
جین:چرا انقد گریه؟
ات:اون حق
جین همه چیزو بهم گفت حتی بهم گفت الیارفته بوده تو اتاق
ات:میکشمشششش
از بغله جیم اومدم بیرون در رو باز کردم
ته:یا ات
سریع رفتم پایین ته و جین اومدن دنبالم
ات: الیاااااااا(داد)
الیا:جانم
رفتم سمتش موهاشو گرفتم محکم گرفتم
الیا:ایییییی کمککککک
شوگا نشسته بود ریلکس نکاه میکرد
شوگا:ات از طرفه منم بکش
ته مثه سگ میخندید
ته:جین بعد بگو چرا بهش نگفتی اگه میگفتم همون لحظه این کار رو میکرد
ات؛بببببین یباره دیگه فقط یباره دیگه یمتریه ته وایسی همه ی موهاتو میکنم فهمیدی به چیزی که صاحب داره نباید نگاه کرد عوضیییییییییییییی
موهاشو ول کردم پرت شد رو زمین
ات:فهمیدی ؟
رفتم بالا
ات:توهم فک نکن بخشیدمت!
همه:جرررررررر
رفتم بالا رو تخت نشستم لباسمو عوض کردن رو تخت خوابیدمو پشتمو کردم به سمتی که ته می خوابید اومد تو اتاق لباسشو عوض کرد اومد رو تخت پشت سرم بغلم کرد
ات:بهم دست نزن!
ته:بیبی گرل دیگه ازیت نکن منو ببخش
ات:.....
ته:خب سکوت علامت رضایت است
منو برگردون و روم خیمه زد و اروم لبامو بوسید و منم همراهی کردم بعد هلش دادم پایین
ات:گمشو عوضی هول
از اتاق رفتم بیرون دره اتاق جین و زدم که لیا باز کرد
ات:جین یکاری برام میکنی
جین:قول میدم هرچی باشه انجام بدم
ات:خب بیا برو تو اتاق پیش ته بخواب
جین:عمرااااا(بلند)
ات:ببین قول دادی
جین نشست و تو حرفام داد میزد
جین:یااااااا ااااااااااا لاااا لاااااایییییی
ات:اگه نری به لیا خاطره ی هجده سالگیت و میگم
جین:گوه خوردم
ته ویو
در اتاق باز شد
ته:بیبی اومدی
جین:گو بخور
ته:یا خدا تو چی میگی
جین:مثلا بغلش نمیکردی چی مشید باید امشب اینجا بخوابم
ته:خفشووووو
جین:میتونی ات رو راضی کنی نه پس ببند
جین یعالمه بالشت گذاشت بینمون
جین :یا ته فقط نزدیکم شی به ات میگم که می خواستی بهم دست بزنی😔🤝
ته:خغه شو بابا سگ به تو دوست میزنه؟
۳۳.۹k
۰۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.