pt: ⁹ ♡bad boy
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تهیونگ: بیا جمع کردم
ا/ت: وا.. واقعا
تهیونگ: اره
ا/ت: خب بریم
تهیونگ: بریم عشقم
«شروع کردن به رفتن»
ا/ت: میگم امم میخوای کمکت کنم؟
تهیونگ: اخه تو با اون دستای ظریفت میخوای منو کمک کنی کوچولو
ا/ت: هی من کوچولو نیستم «با حالت مظلوم»
تهیونگ: اخ قلبم باش بابا کوچولو نیستی
ا/ت: هوم«شکلک در میاره»
تهیونگ: راستی وقتی اونطوری سرد باهات حرف میزنم ناراحت که نمیشی
ا/ت: نبابا من از اون دخترا نیستم
تهیونگ: اتفاقا منم عاشق همچین دختری هستم و یه چیز دیگه من اصلا با یورا و یونا دوست نیستم اگه باهاشون خوب رفتار کردم بدون فقط برای اوردو هست عشقم
ا/ت: میدونم میدونم
تهیونگ: خب دیگه بچهام اونجان نزدیک شدیم تو برو لباس هاتو عوض کن بیا لب ساحل اونجا آتیش روشن میکنم
ا/ت: باش الان میام
تهیونگ: بش بیبی گرل
ا/ت: وای یکی میشونه
تهیونگ: ههه باشه
«ا/ت لباس هاش رو عوض کرد و رفت پیش بچها»
سوهو ویو:
از وقتی که اومد زیاد باهاش حرف نزدم بعدا ببینمش باهاش حرف میزنم الانم که با کیم تهیونگ رفته چوب بیاره؟ «ویو زمان حال» دیدم با یه لباس خیلی زیبا اومد خیلی بهش میومد بلند شدم و رفتم به سمتش
سوهو: واو مادمازل چه خوشگل شدی
ا/ت: ممنون بشینیم؟
سوهو: چشم
ا/ت ویو:
نشستم پیش سوهو که نگام به تهیونگ افتاد خیلی عصبی بود!
سوهو دستش رو دور کمرم حلقه کرد و گفت بریم آب بازی
ا/ت: نبابا خیس میشم
سوهو: خب تو آب بریز من نمیریزم
ا/ت: برو بابا سرما میخوری
«سوهو صورتش رو برد دم گوش ا/ت»
سوهو:«با لحن اروم» بازم هوس مزه لبات رو کردم
ا/ت:«خشکم زد» چ.. چی میگی سوهو
تهیونگ: مشکلی پیش اومده«با حرص»
ا/ت: نه قربان فقط یه چیز مسخره گفتن
سوهو: مسخره مطمعنی؟
ا/ت:«یکی زد به بازو سوهو» سوهووو
تهیونگ: که اینطور خب بچها همه به گروه های چند دسته ای تقسیم میشیم و دنبال یه چیزی که شخص خودم قایمش کردم میگردید اگه پیداش کنید نمره خوبی قراره بگیرید
یورا: حالا ددی که با کی؟
تهیونگ: به من نگو ددی. خب سوهو با ا/ت
یورا با جونگ یونا هم با کانگ سوُیی هم با کان
خب تموم شد
ا/ت: ولی اخه دوتا ادم زرنگ رو پیش هم گذاشتن یکم عادیه؟! نه چونکه منو سوهو میتونیم سری پیداش کنیم
تهیونگ: شاید اینطور نباشه
تهیونگ: و اینم بگم من با گروه زرنگا میرم تا کلکی تو کارشون نباشه
سوهو: لازم نیست
تهیونگ: خودم اینطور صلاح دیدم پس هیشش
تهیونگ: خب بازی زمان داره 40دقیقه زمان بازیه چونکه روستا یا همون جنگل کوچیکه زمان کمه
خب بلند شید
«همه رفتن به یه سمت و سوهو و ا/ت تهیونگ هم همینطور»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حمایت شه میزارم امشب ♡
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تهیونگ: بیا جمع کردم
ا/ت: وا.. واقعا
تهیونگ: اره
ا/ت: خب بریم
تهیونگ: بریم عشقم
«شروع کردن به رفتن»
ا/ت: میگم امم میخوای کمکت کنم؟
تهیونگ: اخه تو با اون دستای ظریفت میخوای منو کمک کنی کوچولو
ا/ت: هی من کوچولو نیستم «با حالت مظلوم»
تهیونگ: اخ قلبم باش بابا کوچولو نیستی
ا/ت: هوم«شکلک در میاره»
تهیونگ: راستی وقتی اونطوری سرد باهات حرف میزنم ناراحت که نمیشی
ا/ت: نبابا من از اون دخترا نیستم
تهیونگ: اتفاقا منم عاشق همچین دختری هستم و یه چیز دیگه من اصلا با یورا و یونا دوست نیستم اگه باهاشون خوب رفتار کردم بدون فقط برای اوردو هست عشقم
ا/ت: میدونم میدونم
تهیونگ: خب دیگه بچهام اونجان نزدیک شدیم تو برو لباس هاتو عوض کن بیا لب ساحل اونجا آتیش روشن میکنم
ا/ت: باش الان میام
تهیونگ: بش بیبی گرل
ا/ت: وای یکی میشونه
تهیونگ: ههه باشه
«ا/ت لباس هاش رو عوض کرد و رفت پیش بچها»
سوهو ویو:
از وقتی که اومد زیاد باهاش حرف نزدم بعدا ببینمش باهاش حرف میزنم الانم که با کیم تهیونگ رفته چوب بیاره؟ «ویو زمان حال» دیدم با یه لباس خیلی زیبا اومد خیلی بهش میومد بلند شدم و رفتم به سمتش
سوهو: واو مادمازل چه خوشگل شدی
ا/ت: ممنون بشینیم؟
سوهو: چشم
ا/ت ویو:
نشستم پیش سوهو که نگام به تهیونگ افتاد خیلی عصبی بود!
سوهو دستش رو دور کمرم حلقه کرد و گفت بریم آب بازی
ا/ت: نبابا خیس میشم
سوهو: خب تو آب بریز من نمیریزم
ا/ت: برو بابا سرما میخوری
«سوهو صورتش رو برد دم گوش ا/ت»
سوهو:«با لحن اروم» بازم هوس مزه لبات رو کردم
ا/ت:«خشکم زد» چ.. چی میگی سوهو
تهیونگ: مشکلی پیش اومده«با حرص»
ا/ت: نه قربان فقط یه چیز مسخره گفتن
سوهو: مسخره مطمعنی؟
ا/ت:«یکی زد به بازو سوهو» سوهووو
تهیونگ: که اینطور خب بچها همه به گروه های چند دسته ای تقسیم میشیم و دنبال یه چیزی که شخص خودم قایمش کردم میگردید اگه پیداش کنید نمره خوبی قراره بگیرید
یورا: حالا ددی که با کی؟
تهیونگ: به من نگو ددی. خب سوهو با ا/ت
یورا با جونگ یونا هم با کانگ سوُیی هم با کان
خب تموم شد
ا/ت: ولی اخه دوتا ادم زرنگ رو پیش هم گذاشتن یکم عادیه؟! نه چونکه منو سوهو میتونیم سری پیداش کنیم
تهیونگ: شاید اینطور نباشه
تهیونگ: و اینم بگم من با گروه زرنگا میرم تا کلکی تو کارشون نباشه
سوهو: لازم نیست
تهیونگ: خودم اینطور صلاح دیدم پس هیشش
تهیونگ: خب بازی زمان داره 40دقیقه زمان بازیه چونکه روستا یا همون جنگل کوچیکه زمان کمه
خب بلند شید
«همه رفتن به یه سمت و سوهو و ا/ت تهیونگ هم همینطور»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حمایت شه میزارم امشب ♡
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۶۸.۴k
۱۵ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.