خون آشام من پارت ۲
~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*
نگاه به ساعت کردم ساعت ۱:۳۰ بود رفتم بالا یه دوش ۲۰ مینی گرفتم اومدم بیرون و موهامو بدنم رو خشک کردم بعدش یه لباس لش سیاه پوشیدم با شلوار کارگو نشستم جلو آینه تا خواستم شروع به آرایش کنم گوشیم زنگ خورد نگاه کردم دیدم یونا بود
وایی یعنی الان جلو دره ولی به ساعت نگاه کردم ۲:۱۵ بود جواب دادم
*مکالمه*
ا/ت : چی شده؟
یونا: میخواستم بگم به احتمال زیاد شب تو همون جنگل میمونیم پس وسیله مسیله هم بیار اونجا
ا/ت : عه اوک کاری دیگه ای نیست
یونا : نه بای
ا/ت. بای فقط چرا یدفعه ای معدب شدی
یونا : بیا و خوبی کن خواستم یه بار مثل آدم باهات حرف بزنم خودت نخواستیا
ا/ت: *خنده* من دیگه برم بای
یونا: باشه بای
*پایان مکالمه*
رفتم یه ساک ( لعنت بر ذهن منحرف😂🤦🏻♀️) برداشتم و توش چراغ قوه ۲ دست لباس و چادر مسافرتی و پتو گذاشتم با کلی خوراکی زیپ کیفم رو بستم و نشستم جلو میز آینه و یکمی آرایش کردم زیاد خوشم نمیاد آرایش بکنم(چرا یاد پاتریک افتادم؟)
رفتم پایین منظر یونا بودم که دیدم با ماشین اومده و انا هم هست سوار شدم و رفتیم به جنگل
ا/ت : هعی یونا بهش گفتی تو جنگله به مثال خون آشام هم هست؟(اروم)
یونا : نه بابا اگه میگفتم که این ترسو نمیومد (اروم)
آنا : هی چی تو گوش هم پچ پچ میکنید
یونا و ا/ت: هیچی😁
اسلاید ۲ و ۳ لباس های ا/ت
نگاه به ساعت کردم ساعت ۱:۳۰ بود رفتم بالا یه دوش ۲۰ مینی گرفتم اومدم بیرون و موهامو بدنم رو خشک کردم بعدش یه لباس لش سیاه پوشیدم با شلوار کارگو نشستم جلو آینه تا خواستم شروع به آرایش کنم گوشیم زنگ خورد نگاه کردم دیدم یونا بود
وایی یعنی الان جلو دره ولی به ساعت نگاه کردم ۲:۱۵ بود جواب دادم
*مکالمه*
ا/ت : چی شده؟
یونا: میخواستم بگم به احتمال زیاد شب تو همون جنگل میمونیم پس وسیله مسیله هم بیار اونجا
ا/ت : عه اوک کاری دیگه ای نیست
یونا : نه بای
ا/ت. بای فقط چرا یدفعه ای معدب شدی
یونا : بیا و خوبی کن خواستم یه بار مثل آدم باهات حرف بزنم خودت نخواستیا
ا/ت: *خنده* من دیگه برم بای
یونا: باشه بای
*پایان مکالمه*
رفتم یه ساک ( لعنت بر ذهن منحرف😂🤦🏻♀️) برداشتم و توش چراغ قوه ۲ دست لباس و چادر مسافرتی و پتو گذاشتم با کلی خوراکی زیپ کیفم رو بستم و نشستم جلو میز آینه و یکمی آرایش کردم زیاد خوشم نمیاد آرایش بکنم(چرا یاد پاتریک افتادم؟)
رفتم پایین منظر یونا بودم که دیدم با ماشین اومده و انا هم هست سوار شدم و رفتیم به جنگل
ا/ت : هعی یونا بهش گفتی تو جنگله به مثال خون آشام هم هست؟(اروم)
یونا : نه بابا اگه میگفتم که این ترسو نمیومد (اروم)
آنا : هی چی تو گوش هم پچ پچ میکنید
یونا و ا/ت: هیچی😁
اسلاید ۲ و ۳ لباس های ا/ت
۶.۶k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.