چند پارتی
چند پارتی
part:1
برای آخرین بار به خودم تو آینه نگاه کردم
با اون بلوز دکمه داری که پوشیده بودم خیلی خوشگل شده بودم
مو هایی که تا گردنم بود رو شونه کردم
و یونگی رو صدا زدم
ا.ت:یون یون بریم آماده ای؟(بلند)
یونگی:بریم(لبخند)
رفتم پیشش که منو دید انگار محو ام شده بود
از نگاه های کیوتش خنده ام گرفته بود
یونگی:خیلی خوشگل شدی کیتن ام(لبخند)
ا.ت:تو هم خوشگل شدی پیشی کوچولو(لبخند)
یونگی:میدونی ولی ما شانسی با هم ست پوشیدیم نگاه کن
ا.ت:آره(خنده)
یونگی:بدو بدو دیر شد
رفتیم تو ماشین
یونگی:میرا گفت ساعت چند اونجا باشیم
ا.ت:۱۶:۳۰
یونگی:خب پس یکم ديگه وقت داریم
ا.ت:آره
امروز میرا ما رو دعوت کرده بود به باغ شوهرش
و گفته بود که میخواد با کیک و چایی از ما پذیرایی کنه
منم چون عاشق کیک بودم درخواست اش رو قبول کردم
یونگی:رسیدیم بیبی پیاده شو
ا.ت:ممنون پیشی قول پیکر🐱
یونگی:یااااا
ا.ت:(خنده)
زنگ در رو زدیم و منتظر شدیم در رو وا کنه
یونگی:آویز روی کیف ات رو دیدی
ا.ت:این رو میگی
یونگی:آره منو تو ایم
ا.ت:برای همین زدمش به کیفم
یونگی:به گفته بقیه منو و تو هر دو مون شبیه گربه ایم فقط تو گربه سفید من گربه سیاه
ا.ت:(لبخند)
میرا:اوه ببخشید دیر در رو وا کردم داشتم کیک رو از فر در می اوردم
ا.ت:اشکالی نداره
رفتیم تو کلبه ای که شبیه قارچ بود و نشستیم
الکس=شوهر میرا
الکس:خب فکر کنم کیکه خیلی خوب شده
ا.ت:اوهوم از قیافه اش(برق چشم)
میرا:(خنده)
یونگی:انگار کیت کت کوچولو من گشنشه(لبخند)
ادامه دارد....
#بی_تی_اس #نامجون #جین #شوگا #یونگی #آگوست_دي #جیهوپ #هوسوک #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #کیپاپ #کیدراما
part:1
برای آخرین بار به خودم تو آینه نگاه کردم
با اون بلوز دکمه داری که پوشیده بودم خیلی خوشگل شده بودم
مو هایی که تا گردنم بود رو شونه کردم
و یونگی رو صدا زدم
ا.ت:یون یون بریم آماده ای؟(بلند)
یونگی:بریم(لبخند)
رفتم پیشش که منو دید انگار محو ام شده بود
از نگاه های کیوتش خنده ام گرفته بود
یونگی:خیلی خوشگل شدی کیتن ام(لبخند)
ا.ت:تو هم خوشگل شدی پیشی کوچولو(لبخند)
یونگی:میدونی ولی ما شانسی با هم ست پوشیدیم نگاه کن
ا.ت:آره(خنده)
یونگی:بدو بدو دیر شد
رفتیم تو ماشین
یونگی:میرا گفت ساعت چند اونجا باشیم
ا.ت:۱۶:۳۰
یونگی:خب پس یکم ديگه وقت داریم
ا.ت:آره
امروز میرا ما رو دعوت کرده بود به باغ شوهرش
و گفته بود که میخواد با کیک و چایی از ما پذیرایی کنه
منم چون عاشق کیک بودم درخواست اش رو قبول کردم
یونگی:رسیدیم بیبی پیاده شو
ا.ت:ممنون پیشی قول پیکر🐱
یونگی:یااااا
ا.ت:(خنده)
زنگ در رو زدیم و منتظر شدیم در رو وا کنه
یونگی:آویز روی کیف ات رو دیدی
ا.ت:این رو میگی
یونگی:آره منو تو ایم
ا.ت:برای همین زدمش به کیفم
یونگی:به گفته بقیه منو و تو هر دو مون شبیه گربه ایم فقط تو گربه سفید من گربه سیاه
ا.ت:(لبخند)
میرا:اوه ببخشید دیر در رو وا کردم داشتم کیک رو از فر در می اوردم
ا.ت:اشکالی نداره
رفتیم تو کلبه ای که شبیه قارچ بود و نشستیم
الکس=شوهر میرا
الکس:خب فکر کنم کیکه خیلی خوب شده
ا.ت:اوهوم از قیافه اش(برق چشم)
میرا:(خنده)
یونگی:انگار کیت کت کوچولو من گشنشه(لبخند)
ادامه دارد....
#بی_تی_اس #نامجون #جین #شوگا #یونگی #آگوست_دي #جیهوپ #هوسوک #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #کیپاپ #کیدراما
۶.۳k
۰۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.