The greatest loves start with hate?
The greatest loves start with hate?
آیا بزرگ ترین عشق ها با تنفر شروع میشه؟
Part: 5
• فصل ۱
۹ مِیه-سال ۲۰۱۹-کره جنوبی-کلانتری
(دوستان یه نکته: جین و رزی معروف ترین پلیس های کره هستن، و همچنین رزی و جین خواهر برادر هستن، و اینکه میدونم فامیلی جین و رزی یکی نیست ولی سخت نگیرین دیگه بیخیال♡)
جین: خب پس یک بار دیگه مرور میکنیم، همتون خوب گوش کنین، مین یونگی....ملقب به مین شوگا بنیان گزاره باند معروف مافیایی کره و روسیه با عنوان "وارتلو" هست، که یکی از جرماشون همین پرونده مواد گمرک بود و چنتا چیز دیگه، شوگا هفته پیش رفته بود ژاپن و طی تحقیقاتمون متوجه شدیم دلیل رفتنش به ژاپن این بوده ک رفته بار اسلحه های جدیدیو ک میخواد وارد کنه دارن چک میکنن، فردا میان کره ک تا اونجایی ک ما اطلاع داریم ساعت ۱۲ بامداد قراره بره به کلاب معروف گاگنام همون ملاریا، باید هرچه زودتر افرادمون برن و اطراف کلاب مستقر بشن و اونجا رو زیرنظر بگیرن، باید فردا شب مین یونگی توی بازداشتگاه این کلانتری باشه!! مفهوم بود؟
همه: بله قربان
+: سر کمیسر(منظورش جین هست)، ما هم میتونیم بیایم؟
جین: نمی..(یدفه رزی حرف جین رو قط کرد)
رزی: البته که میشه مگه نه اوپا؟اخه پرونده خودشه
جین نفس عمیقی کشید و کلافه گفت: خب با..باشه
+: بریم غذا بخوریم
رفتن توی رستوران نزدیک کلانتری و مشغول غذا خوردن شدن
+: هعیییی، فردا روز بزرگیه
رزی: اره...ساعت چند میایی کلانتری؟
+: ساع...(گوشی ا/ت زنگ خورد)، عام...ببخشید
یونا زنگ زده بود به ا/ت
+: الو؟چی شده
یونا: ا/...ا/ت شی، اونا..اونا منم مثل برادرم میکشن
+: چی؟کی اینو گفته؟
یونا با بغض: مطمئنم، مطمئنم...میسون هم میکشن، چون من اومدم پیشتون و باعث شدم لو برن
+: نه اینطور نیست، یونا شی گریه نکن خب؟اول اینکه ما برای تو دوتا مامور پلیس گزاشتیم که مراقبت باشن بعدشم میخوان از کجا بفهمن این کار میسونه؟نگران نباش خب؟
یونا: ب...باشه
۱۰ میه-سال ۲۰۱۹-خونه ا/ت
ویو ا/ت*
امروز صبح با انرژی پاشدم، رفتم دست و صورتم رو شستم و صبحانه خورم و اومدم تا امده بشم برم کلانتری، یه دامن بلند کرم پوشیدم به همراه لباس ستش و یه ساعت هم انداختم و یه کیف ست لباسم برداشتم، رفتم جلوی ایینه و موهام رو شونه کردم و باز گزاشتمشون و یه ارایش لایت کردم و یه گردنبند خیلی خوسگل هم انداختم و اماده رفتن شدم(اسلاید ۲)
-------------------
امیدوارم خوشتون بیاد لایک و کامنت یادتون نره بوس باییی
آیا بزرگ ترین عشق ها با تنفر شروع میشه؟
Part: 5
• فصل ۱
۹ مِیه-سال ۲۰۱۹-کره جنوبی-کلانتری
(دوستان یه نکته: جین و رزی معروف ترین پلیس های کره هستن، و همچنین رزی و جین خواهر برادر هستن، و اینکه میدونم فامیلی جین و رزی یکی نیست ولی سخت نگیرین دیگه بیخیال♡)
جین: خب پس یک بار دیگه مرور میکنیم، همتون خوب گوش کنین، مین یونگی....ملقب به مین شوگا بنیان گزاره باند معروف مافیایی کره و روسیه با عنوان "وارتلو" هست، که یکی از جرماشون همین پرونده مواد گمرک بود و چنتا چیز دیگه، شوگا هفته پیش رفته بود ژاپن و طی تحقیقاتمون متوجه شدیم دلیل رفتنش به ژاپن این بوده ک رفته بار اسلحه های جدیدیو ک میخواد وارد کنه دارن چک میکنن، فردا میان کره ک تا اونجایی ک ما اطلاع داریم ساعت ۱۲ بامداد قراره بره به کلاب معروف گاگنام همون ملاریا، باید هرچه زودتر افرادمون برن و اطراف کلاب مستقر بشن و اونجا رو زیرنظر بگیرن، باید فردا شب مین یونگی توی بازداشتگاه این کلانتری باشه!! مفهوم بود؟
همه: بله قربان
+: سر کمیسر(منظورش جین هست)، ما هم میتونیم بیایم؟
جین: نمی..(یدفه رزی حرف جین رو قط کرد)
رزی: البته که میشه مگه نه اوپا؟اخه پرونده خودشه
جین نفس عمیقی کشید و کلافه گفت: خب با..باشه
+: بریم غذا بخوریم
رفتن توی رستوران نزدیک کلانتری و مشغول غذا خوردن شدن
+: هعیییی، فردا روز بزرگیه
رزی: اره...ساعت چند میایی کلانتری؟
+: ساع...(گوشی ا/ت زنگ خورد)، عام...ببخشید
یونا زنگ زده بود به ا/ت
+: الو؟چی شده
یونا: ا/...ا/ت شی، اونا..اونا منم مثل برادرم میکشن
+: چی؟کی اینو گفته؟
یونا با بغض: مطمئنم، مطمئنم...میسون هم میکشن، چون من اومدم پیشتون و باعث شدم لو برن
+: نه اینطور نیست، یونا شی گریه نکن خب؟اول اینکه ما برای تو دوتا مامور پلیس گزاشتیم که مراقبت باشن بعدشم میخوان از کجا بفهمن این کار میسونه؟نگران نباش خب؟
یونا: ب...باشه
۱۰ میه-سال ۲۰۱۹-خونه ا/ت
ویو ا/ت*
امروز صبح با انرژی پاشدم، رفتم دست و صورتم رو شستم و صبحانه خورم و اومدم تا امده بشم برم کلانتری، یه دامن بلند کرم پوشیدم به همراه لباس ستش و یه ساعت هم انداختم و یه کیف ست لباسم برداشتم، رفتم جلوی ایینه و موهام رو شونه کردم و باز گزاشتمشون و یه ارایش لایت کردم و یه گردنبند خیلی خوسگل هم انداختم و اماده رفتن شدم(اسلاید ۲)
-------------------
امیدوارم خوشتون بیاد لایک و کامنت یادتون نره بوس باییی
۴.۷k
۲۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.