تک پارتی: نام:"آخرین بار"

راوی:
+:یوهووو خیلی حال میده جونگ کوکاااا*داد
_:انقد بالا پایین نکن خودتو بچه میوفتی از موتور پایینن*خنده
+:یااا نمیفتم نگران نباشششش*داد
_:کاکتوس اگه اعتماد ب مریخ تورو داشت روزی ی بار شیرموز میداد*خنده
+:اععع....خیلی بدییی*قهر_دستاشو از کمر جونگ کوک برمیداره
_:میوفتی دستتو بزارررر*خنده
+:ایششش!!*دستاشو دوباره حلقه میکنه دور کمرِ جونگ کوک>>>
یهو رنگ نگاه جونگ کوک عوض شد انگار ی چیزی رو متوجه شده باشه...
+:چیزی شده؟؟*نگران
_:نه چیزی نیست:)*خنده خرگوشی
+:تند تر بروو*خنده
_:اول بم بگو دوست دارم*لبخند
+:عاشقتممم*خنده
_:بلند ترررر*داد_خنده
+:عاشقتممم*داد
_:نچ باید اسمم هم بگی*متفکر
+:عاشقتممم جئون جونگ کوککک*داد_خنده
_:حالا شد*کمی سرعتو زیاد میکنه
+:یااا برا این گلومو جر ندادم ک یکم تند تر برووو*ناراحت
_:اوکی بِیب ولی این کلاه ایمِنیو بگیر سرمو اذیت میکنه*خنده
+:باشه ولی خودت چی؟
_:من حرفه ایم باو تو اولین بارته*غرور
+:ایشششششش*ناراحت
_:باز قهر کرد*خنده
* یِ هفته بعد *
اخبار:دو موتورسوار ب علت بریدگیه ترمز تصادف کردن ک یک نفر فوت کرد و نفر دیگل هم زنده ولی متاسفانه زخمی در بیمارستان ب سر میبرن">>
+:گفتی حرفه ای؟*صدایی ک بعد از گریه زیاد آدم میگیره>
+:چرا دروغ گفتی لعنتی؟*گریه اش گرف>>>
"+:مامانم بم میگه فراموشش کن...منم فراموشت میکنم!
فراموشت‌میکنم؛
توپنجمین‌فصل‌سال؛
توچهارمین‌ماه‌زمستون؛
توفرودگاهی‌که‌کشتی‌میاد!
ساعت۲۵:۶۹دقیقه(:
توشبی‌که‌آسمونش‌خورشیدداره؛
تاریخ۳۳ام‌اسفند؛
وقتی‌که‌روی‌ماه‌ایستادیم؛
توی‌فصل‌بهاری‌که‌عیدنداشته‌باشه؛
توی‌سالی‌که‌هیچوقت‌ماه‌کامل‌نشه؛
توی‌هفته‌ای‌که‌پنجشنبه‌نداشته‌باشه؛
وقتی‌که‌دیگه‌دوستت‌نداشته‌باشم؛
همین‌قدرغیرممکن جئون جونگ کوک"*گریه_بغض_آروم
+:تو این شبایی ک خیلی غمگینم کجایی‌پس...؟!
مگ‌نمیگفتی جز بغلت حق ندارم‌گریه کنم...
مگ‌نمیگفتی هروقت غم داشته باشم‌کنارمی...
پس چرا دارم تو تنهاییو،سکوتو،تاریکی،اشک میریزم و ندارمت...!چرا آسمونی شدی؟*گریه
راوی:ترمز موتور جونگ کوک اون روز بریده بودو فقط میخاست برای آخرین بار "دوست دارم" رو از زبون عشقش بشنوه و کلاه ایمنیشو ب بورام داد تا اون زنده بمونه...!!*قلبم>>>
*****
همه تک پارتیارو دیشب سه صب نوشتم🙂🤝