گل سرخ پارت چهارم
رفتم سمت چپ ادامه دادم اما بعد اینکه به خودم اومدم گمشده بودم و نمیدونستم کجا هستم خواستم به این فکر بیفتم که با گوشی به هارو پیام بدم تا شاید کمک کنه ولی میدونستم که اینجا آنتن نداره و کلبه قدیمی بزور آنتن میده پس تصمیم گرفتم ادامه بدم تا بجایی برسم ولی میترسیدم شب بشه راه پیدا نکنم خواستم برگردم ولی صدای شکمم این اجازه بهم نداد پس گفتم ادامه میدم چون خیلی گشنه بودم و فکر میکردم اگه بیشتر برم شاید بجایی برسم بعد حدود نیم ساعت خسته شدم و تصمیم گرفتم ادامه ندم استراحت کنم به گوشه درخت تکیه دادم (نکته جانگ کوک تو جنگل نه تو جاده) خیلی اروم اروم چشام گرم شد و خوابیدم از گشنگی. (سه ساعت بعد ). بیدار شدم دیدم شب شد تعجب کردم که چرا انقدر خوابیدم فکر کنم بخاطر گشنگی ضعف کردم دو برابر خوابم برد بلند شدم و گفتم حالا الان تو تاریکی چیکار تصمیم گرفتم مسیر که رفته بودم برگردم اما یک دفه ینفر جلو دهنم گرفت و منو به سمت خودش کشوند. ....... ........ ........ خب امیدوارم لذت برد باشید فعلا
۶۴۲
۰۹ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.