تک پارتی « درخواستی مامیم ..»
تک پارتی « درخواستی مامیم ..»
جیسونگ
وقتی بهش میگی …
آروم چشاتو از هم فاصله دادی .. آروم پلک میزدی تا به نوری ک کل اتاقم روشن کرده بود عادت کنی .. نگاهی ب کنارت انداختی هان نبود … البته خیلی عادی بود به خاطر کامبک جدیدشون خیلی سرش شلوغ بود .. شب دیر وقت میومد و صبح زود میرفت . جوری ک تو اصن این دو ماه ندیده بودیش .. دلت میخاست مث قبلن باهاش بیشتر وقت بگذرونی چون اون تنها دلیل نفس کشیدنت بود .. از افکارت بیرون اومدی و کش قوسی « اگ درست نوشته باشم » به بدنت دادی و از جات پاشدی و به سمت دستشویی رفتی . کارای لازمو کردی و اومدی بیرون … لباساتو عوض کردی و از اتاق خارج شدی .. و به سمت آشپز خونه رفتی .. صدایی توجهتو جلب کرد .. ک از طرف آشپز خونه بود ، فکر کردی گربت رفته تو آشپز خونه و داره آتیش میسوزونه .. ولی وقتی رسیدی به منبع صدا نا خودآگاه خنده ای رو لبت ظاهر شد .. جیسونگ بود ک داشت صبحانه درست میکرد .. بدون مکث رفتی و از پشت دستاتو دور کمرش حلقه کردی
_ اوه بیدار شدی لیتلم ؟
+ اوهوم .. چی درست میکنی ؟
_ صبحانه مورده علاقه بیبیم
+ واییی عاشقتمم
حلقه دستتو محکم تر کردی
+ جیسونگا
_ جانم ؟
+ هیچوقت ترکم نکن .. من بدون تو نمیتونم زندگی کنم
_ مگه من میتونم فرشتمو ترک کنم .. قول میدم ک تا وقتی قلبم از کار
نیوفته ترکت نکنم ..
+ خیلی دوست دارم
_ منم همینطور فرشته کوچولوم …:)
و پایان
حقیقتن دیگه ایده ای نداشتم … شرمنده بد شد
جیسونگ
وقتی بهش میگی …
آروم چشاتو از هم فاصله دادی .. آروم پلک میزدی تا به نوری ک کل اتاقم روشن کرده بود عادت کنی .. نگاهی ب کنارت انداختی هان نبود … البته خیلی عادی بود به خاطر کامبک جدیدشون خیلی سرش شلوغ بود .. شب دیر وقت میومد و صبح زود میرفت . جوری ک تو اصن این دو ماه ندیده بودیش .. دلت میخاست مث قبلن باهاش بیشتر وقت بگذرونی چون اون تنها دلیل نفس کشیدنت بود .. از افکارت بیرون اومدی و کش قوسی « اگ درست نوشته باشم » به بدنت دادی و از جات پاشدی و به سمت دستشویی رفتی . کارای لازمو کردی و اومدی بیرون … لباساتو عوض کردی و از اتاق خارج شدی .. و به سمت آشپز خونه رفتی .. صدایی توجهتو جلب کرد .. ک از طرف آشپز خونه بود ، فکر کردی گربت رفته تو آشپز خونه و داره آتیش میسوزونه .. ولی وقتی رسیدی به منبع صدا نا خودآگاه خنده ای رو لبت ظاهر شد .. جیسونگ بود ک داشت صبحانه درست میکرد .. بدون مکث رفتی و از پشت دستاتو دور کمرش حلقه کردی
_ اوه بیدار شدی لیتلم ؟
+ اوهوم .. چی درست میکنی ؟
_ صبحانه مورده علاقه بیبیم
+ واییی عاشقتمم
حلقه دستتو محکم تر کردی
+ جیسونگا
_ جانم ؟
+ هیچوقت ترکم نکن .. من بدون تو نمیتونم زندگی کنم
_ مگه من میتونم فرشتمو ترک کنم .. قول میدم ک تا وقتی قلبم از کار
نیوفته ترکت نکنم ..
+ خیلی دوست دارم
_ منم همینطور فرشته کوچولوم …:)
و پایان
حقیقتن دیگه ایده ای نداشتم … شرمنده بد شد
۴.۸k
۱۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.