پارت ۶
علامت ادمین @
@سه روز دیگه عروسی جیمین و ا.ت هست وا.ت و جیمین با هم به شهر بازی میرن اونجا پدر جیمین در میاد ... کل روز با هم خوش گذرونی میکنن تا شب.... شب ا.ت به جیمین میگه تو برو روی مبل بخواب و من روی تخت...
- من روی مبل نمیخواببببببمممممم
+ وا خوب چیکار کنیم... بچه کوچولو 😅
- من نمیدونم یا هردومون رو تخت میخوابیم یا اصلا نمیخوابیم
+ باشه روی تخت بخواب من روی مبل میخوابم.... خوبه
- نه.. هردو روی تخت میخوابیم 🥺
+ باشه.. ولی از خطی که میکشم جلو تر بیای من میدونم و تو
- باشه بابا
@ ا.ت با ماژیک تخت رو به دو قسمت میکنه و هر دو تا شون دراز میکشن رو تخت
جیمین ویو
میخواستم بغلش کنم واسه همین هی میگفتم و هنوز بهش نگفتم که مافیا هستم 😅 ( سورپرایز جیمین مافیا هست)
در کل دراز کشیدم که من از خط رد شدم سریع بغلش کردم
+ واااااا چیکار میکنی .... دارم خفه هههه میشمممم
- اشکال نداره من دوست دارم زنم رو بغل کنم مشکلیه؟ 😌🤨
+ نه 😁 ولی اخه ما هنوز ازدواج نکردیم
- کردیم 😡 حالا هم بگیر بخواب کوچولو
ا.ت ویو
والا دروغ چرا وقتی اعصبانی میشه جذاب تر میشه ولی من ترسیدم 😶 واسه همین خوابیدم.. یه حس هایی بهش دارم و هنوز مطمعن نیستم ولی در کل شوهرم میشه 😅
+ داره زیر چشمی رو نگاه میکنه
- نمیخوای بخوابی؟
+ چشم ها کامل بسته
😅😅😅😅😅😅😅-
+ باشه بابا بیدارم که چی... خوابم نمیگیره خوووووووو
- یهو جیمین ا.ت رو بوس کرد اونم ل. ب. به. ل. ب
بعدد از ۵ دقیقه ا.ت هم همکاری کرد جیمین رو ا.ت خیمه رد
+ نه... عمرن
- چرا اونوقت... بیب
+ جیمیناااا.. نه دیگه یه بوس ادامه پیدا نمیکنه دیگه
یا خدا چجوری جمش کنم ( ذهن ا.ت
- باشه بابا
@جیمین میاد زیر گوش ا.ت زمزمه میکنه
- ولی شب عروسی دارم برات چه جوررر
+ تب دهن قورت داد
و جیمین بلند شد رفت اب خورد و اومد خوابید یهو رعد و برق زد ا.ت پرید رو جیمین و جیمین بیدار شد
- میترسی 😑
+ ااااا... رررررر.. ههه 🥺😢
- واااا چرا بغض کردی خوو
جیمین ا.ت رو تو بغل خودش میگیره میخوابن
صبح
بیدار شدن مثل همیشه تو بغل هم پای جیمین رو پای ا.ت و پای ا.ت رو پای جیمین
- صبح بخیر 😊
+ صبح بخیر ددی
- چ.. چی گفتی.. شیطونی دلت میخواد
+ نه بابا... بی جنبه
و جیمین ا.ت رو قل قلک میده
+ واااااا... ج.. می... ن 🤣 نکن..... ل.
بعد از ۱۵ دقیقه 🤣🤣🤣🤣 در حال جر خوردن جیمین ول کرد
- حالا خوب شد روز عروسی ببین شیطونی خواستی
بلند شدن رفتن صبحانه خوردن که ا. ت رفت روی پای جیمین نشت تا اینکه جیمین چیزی بگه ا.ت نشست رو پاش قشنگ اونجاش نشست
- احساس... نمیکنی.. بعد نشستی
+ نه 😁
و خوردن کلی کار انجام دادن ( منظورم عروسی)
و اماده شدن رفتن تالار اونجا همه بودن کلی رقصیدن تا اینکه شب.. @بچه ها برای شب رو پارت بعد میزارم 💜 ببخشید
@سه روز دیگه عروسی جیمین و ا.ت هست وا.ت و جیمین با هم به شهر بازی میرن اونجا پدر جیمین در میاد ... کل روز با هم خوش گذرونی میکنن تا شب.... شب ا.ت به جیمین میگه تو برو روی مبل بخواب و من روی تخت...
- من روی مبل نمیخواببببببمممممم
+ وا خوب چیکار کنیم... بچه کوچولو 😅
- من نمیدونم یا هردومون رو تخت میخوابیم یا اصلا نمیخوابیم
+ باشه روی تخت بخواب من روی مبل میخوابم.... خوبه
- نه.. هردو روی تخت میخوابیم 🥺
+ باشه.. ولی از خطی که میکشم جلو تر بیای من میدونم و تو
- باشه بابا
@ ا.ت با ماژیک تخت رو به دو قسمت میکنه و هر دو تا شون دراز میکشن رو تخت
جیمین ویو
میخواستم بغلش کنم واسه همین هی میگفتم و هنوز بهش نگفتم که مافیا هستم 😅 ( سورپرایز جیمین مافیا هست)
در کل دراز کشیدم که من از خط رد شدم سریع بغلش کردم
+ واااااا چیکار میکنی .... دارم خفه هههه میشمممم
- اشکال نداره من دوست دارم زنم رو بغل کنم مشکلیه؟ 😌🤨
+ نه 😁 ولی اخه ما هنوز ازدواج نکردیم
- کردیم 😡 حالا هم بگیر بخواب کوچولو
ا.ت ویو
والا دروغ چرا وقتی اعصبانی میشه جذاب تر میشه ولی من ترسیدم 😶 واسه همین خوابیدم.. یه حس هایی بهش دارم و هنوز مطمعن نیستم ولی در کل شوهرم میشه 😅
+ داره زیر چشمی رو نگاه میکنه
- نمیخوای بخوابی؟
+ چشم ها کامل بسته
😅😅😅😅😅😅😅-
+ باشه بابا بیدارم که چی... خوابم نمیگیره خوووووووو
- یهو جیمین ا.ت رو بوس کرد اونم ل. ب. به. ل. ب
بعدد از ۵ دقیقه ا.ت هم همکاری کرد جیمین رو ا.ت خیمه رد
+ نه... عمرن
- چرا اونوقت... بیب
+ جیمیناااا.. نه دیگه یه بوس ادامه پیدا نمیکنه دیگه
یا خدا چجوری جمش کنم ( ذهن ا.ت
- باشه بابا
@جیمین میاد زیر گوش ا.ت زمزمه میکنه
- ولی شب عروسی دارم برات چه جوررر
+ تب دهن قورت داد
و جیمین بلند شد رفت اب خورد و اومد خوابید یهو رعد و برق زد ا.ت پرید رو جیمین و جیمین بیدار شد
- میترسی 😑
+ ااااا... رررررر.. ههه 🥺😢
- واااا چرا بغض کردی خوو
جیمین ا.ت رو تو بغل خودش میگیره میخوابن
صبح
بیدار شدن مثل همیشه تو بغل هم پای جیمین رو پای ا.ت و پای ا.ت رو پای جیمین
- صبح بخیر 😊
+ صبح بخیر ددی
- چ.. چی گفتی.. شیطونی دلت میخواد
+ نه بابا... بی جنبه
و جیمین ا.ت رو قل قلک میده
+ واااااا... ج.. می... ن 🤣 نکن..... ل.
بعد از ۱۵ دقیقه 🤣🤣🤣🤣 در حال جر خوردن جیمین ول کرد
- حالا خوب شد روز عروسی ببین شیطونی خواستی
بلند شدن رفتن صبحانه خوردن که ا. ت رفت روی پای جیمین نشت تا اینکه جیمین چیزی بگه ا.ت نشست رو پاش قشنگ اونجاش نشست
- احساس... نمیکنی.. بعد نشستی
+ نه 😁
و خوردن کلی کار انجام دادن ( منظورم عروسی)
و اماده شدن رفتن تالار اونجا همه بودن کلی رقصیدن تا اینکه شب.. @بچه ها برای شب رو پارت بعد میزارم 💜 ببخشید
۵.۴k
۱۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.