♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲ ★
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲ ★
Dᴏɴ·ᴛ ғᴏʀɢᴇᴛ ᴛᴏ sᴍɪʟᴇ..﹗
فراموش نڪن ڪه لبخند بزنی..!
𝙤𝙣𝙚 𝙥𝙖𝙧𝙩𝙮🎟✨️
˓ ִֶָ ࣪وقتی هردوتون بازیگر بودین که... 🤍
˓ ˖ ָ࣪➹ ִֶָ ࣪𓆝 𓆟 𓆞 𓆝 𓆛𓆝𓆝 𓆟 𓆞𓆝𓆛𓆝𓆝 𓆟 𓆞
parts:۲
ویو سومی
کلاهمو زدم تا کسی نفهمه..ماشینو روشن کردم و حرکت کردم به کافه ی که هان گفته بود*دوست صمیمیش*
*۵دقیقه بعد*
وقتی رسیدم از ماشین پیاده شدم و رفتم داخل کافه که دیدم هان سرش توی گوشیشه و سریع رفتم پیشش..
سومی:سلامم
هان:اوه..سلام سومی ..بیا بشین داش
صندلی رو عقب کشیدم و نشستم
هان:خب تعریف کن نقشت توی فیلم رو؟
سومی:وای نگوووووو
هان:ع چرا؟
*همه چیو بهش گفتم*
هان:عرررر پشمام میخوای کراش منو ببوسی*جیغ*
سومی:هیسسسسسس
همه مردم شنیدن حرف هان رو..منم دور ورمو نگاه میکردم و کلا میخواستم آب شمم..
سومی:چرا بلند میگی کصافت؟؟
هان:میدونی که کراشم چقدر خوشتیپه
سومی:باشه داداش ولی اون ی بازیگر ماهریه ها نمیتونم*سرشو گذاشت روی میز*
هان:والا من بجای تو بودم همونجا میبوسیدمش*راست میگه:/*
سومی:اه اه چندششش
هان:ایششش حالا کی شروعش میکنی
سومی:فردا
هان:پس تمرین کن
سومی:مگه بوس کردن تمیرین میخواد؟؟فرم میکنم بهش شب
هان:هی
سومی:ولی اگر های بگیرم چی؟
هان:نه بایا آنقدر تهیونگ هنوز بوسیده
سومی:مرسی
ساعتو نکاه کردم دیدم که ۵ پس بلند شدم
سومی:مرسی که دعوتم کردی من باید برم
هام:ع باشه
اونم بلند شد و ازش خدافظی کردم..رفتم داخل ماشین و ی نفس عمیقی کشیدم ..و حرکت کردم به خونه درواقع بگم من مثله بازیگرای دیگه نیستم خونه ی پولداری داشته باشم نه نه.اینطور نیست خونه مثله آدم دارم دیگه مگه باید پولدار باشم؟ولش کن رفتم خونه ماشینمو پارک کردم و کیلید رو اوردمم درو باز کردم که و رفتم داخل خونه و درو بشنوم کلاهمو در اوردم و رفتم دارزکشیدم روی مبل
سومی:اخیش چه روزی بود هی
رفتم پای گوشیم و ی چندتا چیزی اینا دیدم که رفتم کرفتم خوابیدم که…
Dᴏɴ·ᴛ ғᴏʀɢᴇᴛ ᴛᴏ sᴍɪʟᴇ..﹗
فراموش نڪن ڪه لبخند بزنی..!
𝙤𝙣𝙚 𝙥𝙖𝙧𝙩𝙮🎟✨️
˓ ִֶָ ࣪وقتی هردوتون بازیگر بودین که... 🤍
˓ ˖ ָ࣪➹ ִֶָ ࣪𓆝 𓆟 𓆞 𓆝 𓆛𓆝𓆝 𓆟 𓆞𓆝𓆛𓆝𓆝 𓆟 𓆞
parts:۲
ویو سومی
کلاهمو زدم تا کسی نفهمه..ماشینو روشن کردم و حرکت کردم به کافه ی که هان گفته بود*دوست صمیمیش*
*۵دقیقه بعد*
وقتی رسیدم از ماشین پیاده شدم و رفتم داخل کافه که دیدم هان سرش توی گوشیشه و سریع رفتم پیشش..
سومی:سلامم
هان:اوه..سلام سومی ..بیا بشین داش
صندلی رو عقب کشیدم و نشستم
هان:خب تعریف کن نقشت توی فیلم رو؟
سومی:وای نگوووووو
هان:ع چرا؟
*همه چیو بهش گفتم*
هان:عرررر پشمام میخوای کراش منو ببوسی*جیغ*
سومی:هیسسسسسس
همه مردم شنیدن حرف هان رو..منم دور ورمو نگاه میکردم و کلا میخواستم آب شمم..
سومی:چرا بلند میگی کصافت؟؟
هان:میدونی که کراشم چقدر خوشتیپه
سومی:باشه داداش ولی اون ی بازیگر ماهریه ها نمیتونم*سرشو گذاشت روی میز*
هان:والا من بجای تو بودم همونجا میبوسیدمش*راست میگه:/*
سومی:اه اه چندششش
هان:ایششش حالا کی شروعش میکنی
سومی:فردا
هان:پس تمرین کن
سومی:مگه بوس کردن تمیرین میخواد؟؟فرم میکنم بهش شب
هان:هی
سومی:ولی اگر های بگیرم چی؟
هان:نه بایا آنقدر تهیونگ هنوز بوسیده
سومی:مرسی
ساعتو نکاه کردم دیدم که ۵ پس بلند شدم
سومی:مرسی که دعوتم کردی من باید برم
هام:ع باشه
اونم بلند شد و ازش خدافظی کردم..رفتم داخل ماشین و ی نفس عمیقی کشیدم ..و حرکت کردم به خونه درواقع بگم من مثله بازیگرای دیگه نیستم خونه ی پولداری داشته باشم نه نه.اینطور نیست خونه مثله آدم دارم دیگه مگه باید پولدار باشم؟ولش کن رفتم خونه ماشینمو پارک کردم و کیلید رو اوردمم درو باز کردم که و رفتم داخل خونه و درو بشنوم کلاهمو در اوردم و رفتم دارزکشیدم روی مبل
سومی:اخیش چه روزی بود هی
رفتم پای گوشیم و ی چندتا چیزی اینا دیدم که رفتم کرفتم خوابیدم که…
۴.۸k
۲۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.