دوست قدیمی من پارت 6...
+ علامت ا/ت _ علامت جیمین ~ علامت طناز ° علامت ته
جیمین رفت و دخترا اومدن و گفتن
دلا: وای دختر بهش اعتراف کردییییییی
~: باورم نمیشه چشمام چی دیدن!
یونا: واییییییی الانه که مخم بپوکهههههه
+: بچه ها من اعتراف نکردم می گم من حسی بهش ندارم
چرا نمی خواین باور کنین
~: باشه تو راست می گی
+: واییییییی از دست شماها
کل گروه: .خنده.
ویو سان
برگشتیم کمپانی و هر کدوم رفتیم توی اتاقمون
که در اتاقم باز شد و یکی اومد تو جیمین بود
+: سلام
_: سلام خوبی؟
+: مرسی (سرد)
_: تو گفتی که احساسی به من نداری؟
+: اره همینطوری گفتم
_: واقعاً دیگه دوسم نداری؟
+: اره دیگه ندارم وقتی خیانت می کنی باید دوست
داشته باشم
_: اون دوست دخترمه
+: بس بخاطر اون منو ول کردی؟ (با بغض)
_: چ چی؟
+: دیگه کافیه دیگه نمی تونم تحمل کنم
صبر منم حدی داره (با گریه)
_: ا/ت گریه می گنی؟
+: برو بیرون (با گریه)
اومد نزدیکم و بغلم کردو هی زمزمه می کرد: متاسفم
متاسفم با احساساتت بازی کردم
خیسی شونمو احساس کردم ازش جدا شدن دیدم داره گریه می کنه
+: ج جیمین گریه نکن د دیگه گذشته تو با یکی
دیگه خوشی
_: متأسفم خیلی
+: باشه میبخشم از این به بعد فقط دوستیم
_: باشه (با بغض)
+: ها؟ باز چته؟
_: هیچی من رفتم
+: اوکی فعلا
_: فعلا
ویو جیمین
با اون حرفش قلبم به درد اومد دیگه منو دوست نداره
از زبون خودش شنیدم که دوسم نداره
شاید از ته خوشش بیاد وای نه چی دارم می گم
من خیلی دوسش دارم نمی زارم این اتفاق بیوفته
ولی دسا ، دسا چی می شه خداااااا بسه نمی کشم دیگههههه💔
چند روز بعد ویو جیمین
ا/ت و ته خیلی با هم رفت و آمد می کنن
به معنای واقعی دارو حسودی می کنم نمی تونم احساسمو
به ا/ت بگم دسا به من خیانت کرد
کارم برای برگردوندن ا/ت راحت تر شده
امروز باهاش قرار گذاشتم بریم ساحل
و....
خماریییییی بلخره دست گل به آب میده😂😂😂
اسلاید اول اتاق ا/ت 🖤🎶
جیمین رفت و دخترا اومدن و گفتن
دلا: وای دختر بهش اعتراف کردییییییی
~: باورم نمیشه چشمام چی دیدن!
یونا: واییییییی الانه که مخم بپوکهههههه
+: بچه ها من اعتراف نکردم می گم من حسی بهش ندارم
چرا نمی خواین باور کنین
~: باشه تو راست می گی
+: واییییییی از دست شماها
کل گروه: .خنده.
ویو سان
برگشتیم کمپانی و هر کدوم رفتیم توی اتاقمون
که در اتاقم باز شد و یکی اومد تو جیمین بود
+: سلام
_: سلام خوبی؟
+: مرسی (سرد)
_: تو گفتی که احساسی به من نداری؟
+: اره همینطوری گفتم
_: واقعاً دیگه دوسم نداری؟
+: اره دیگه ندارم وقتی خیانت می کنی باید دوست
داشته باشم
_: اون دوست دخترمه
+: بس بخاطر اون منو ول کردی؟ (با بغض)
_: چ چی؟
+: دیگه کافیه دیگه نمی تونم تحمل کنم
صبر منم حدی داره (با گریه)
_: ا/ت گریه می گنی؟
+: برو بیرون (با گریه)
اومد نزدیکم و بغلم کردو هی زمزمه می کرد: متاسفم
متاسفم با احساساتت بازی کردم
خیسی شونمو احساس کردم ازش جدا شدن دیدم داره گریه می کنه
+: ج جیمین گریه نکن د دیگه گذشته تو با یکی
دیگه خوشی
_: متأسفم خیلی
+: باشه میبخشم از این به بعد فقط دوستیم
_: باشه (با بغض)
+: ها؟ باز چته؟
_: هیچی من رفتم
+: اوکی فعلا
_: فعلا
ویو جیمین
با اون حرفش قلبم به درد اومد دیگه منو دوست نداره
از زبون خودش شنیدم که دوسم نداره
شاید از ته خوشش بیاد وای نه چی دارم می گم
من خیلی دوسش دارم نمی زارم این اتفاق بیوفته
ولی دسا ، دسا چی می شه خداااااا بسه نمی کشم دیگههههه💔
چند روز بعد ویو جیمین
ا/ت و ته خیلی با هم رفت و آمد می کنن
به معنای واقعی دارو حسودی می کنم نمی تونم احساسمو
به ا/ت بگم دسا به من خیانت کرد
کارم برای برگردوندن ا/ت راحت تر شده
امروز باهاش قرار گذاشتم بریم ساحل
و....
خماریییییی بلخره دست گل به آب میده😂😂😂
اسلاید اول اتاق ا/ت 🖤🎶
۲۱.۰k
۰۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.