ماهیت سوابق آکاشیک
#ماهیت_سوابق_آکاشیک
واژه ی آکاشا برگرفته از زبان 5000 ساله ی سانسکریت به معنای "کتابخانه ی پنهان" است (در منابع دیگر آن را به معنای جوهر اولیه توصیف کرده اند که به نظر شخص من صحیح تر به نظر میاید).
این تالار پنهان حاوی پرونده های خلقت که می تواند توسط مدیتیشن و رفتن به اعماق ذهن ناخودآگاه آشکار شود.
به زبان مبتنی بر تکنولوژی که امروز مرسوم تر است، می توان آن را همچون نوعی شبکه ی جهان گستر درونی (Internal World Wide Web ) دانست که هر کسی می تواند در آن آزادانه به اطلاعات درباره ی هر کسی یا چیزی دسترسی پیدا کند.
اطلاعاتی که در آرشیو آکاشیک یافت می شود چیزی فرای یک غیب گویی ساده است. می توان آن را نگاهی به کل خط سیر ارواح و سرنوشت دانست.
ما هر کدام مان به این اطلاعات دسترسی داریم چرا که هریک از ما تنگاتنگ مرتبط به کل جهانیم، اما از آنجا که ذهن ما غالباً بسیار اشتغال به مسائل دنیوی دارد ارتباط ما به این پایگاه بی نهایت داده ها قطع می شود.
آکاشا واقعیت دارد؛ چیزی نیست جز ذرات بنیادی کوانتومی از حوزه ی انرژی و امواج آگاهی که در هر چیز و هر کس در جهان موجود است. در واقع به نوعی بزرگراهی اطلاعاتی محسوب می شود که همه چیز و همه کس را در جهان به هم مربوط می کند.
در هر موقعیتی که باشیم انرژی اکاشیک در آن حضور دارد. فقط باید مکث کرد و به آن موقعیت نگاه عمیقی انداخت. باید به زیر پوسته و به اعماق احساسات و افکار خزید.
در آن صورت متوجه آگاهی این می شویم که در عمق هر موقعیت نهفته است. ما همگی در تار و پود آگاهی جهانی بافته شده ایم و جزیی از آن هستیم و فهم این واقعیت آستانه ی دسترسی به آکاشا ست.
وقتی که ما پای به روابط ناخوآگاه می گذاریم و آنها را می گشاییم قادر خواهیم بود هر گونه اطلاعاتی را در باره ی هر گونه سیر روحی، هر مکان ، هر زمان، هر واقعه ای به دست آوریم.
آکاشا به سطح ناخودآگاه تعلق دارد ــ نوعی از هوشیاری که درست وقتی در دسترس شماست که در آستانه ی به خواب رفتن یا برگشتن به بیداری هستید.
به جز این مواقع کوتاه تنها به روش مدیتیشن است که می توان حتی در حالت غیر خواب و با حفظ آگاهی به اطلاعات این حوزه دست پیدا کرد.
وقتی که ما از فضای ذهنی شلوغ و خودمحور روزمره ی خود فراتر برویم و به خود فرصت تجربه ی سکوت را بدهیم قادر به شنیدن، دیدن و لمس اطلاعات خواهیم بود، چنان واضح که گویا خود خدا آنها را برای ما به نجوا می گوید
واژه ی آکاشا برگرفته از زبان 5000 ساله ی سانسکریت به معنای "کتابخانه ی پنهان" است (در منابع دیگر آن را به معنای جوهر اولیه توصیف کرده اند که به نظر شخص من صحیح تر به نظر میاید).
این تالار پنهان حاوی پرونده های خلقت که می تواند توسط مدیتیشن و رفتن به اعماق ذهن ناخودآگاه آشکار شود.
به زبان مبتنی بر تکنولوژی که امروز مرسوم تر است، می توان آن را همچون نوعی شبکه ی جهان گستر درونی (Internal World Wide Web ) دانست که هر کسی می تواند در آن آزادانه به اطلاعات درباره ی هر کسی یا چیزی دسترسی پیدا کند.
اطلاعاتی که در آرشیو آکاشیک یافت می شود چیزی فرای یک غیب گویی ساده است. می توان آن را نگاهی به کل خط سیر ارواح و سرنوشت دانست.
ما هر کدام مان به این اطلاعات دسترسی داریم چرا که هریک از ما تنگاتنگ مرتبط به کل جهانیم، اما از آنجا که ذهن ما غالباً بسیار اشتغال به مسائل دنیوی دارد ارتباط ما به این پایگاه بی نهایت داده ها قطع می شود.
آکاشا واقعیت دارد؛ چیزی نیست جز ذرات بنیادی کوانتومی از حوزه ی انرژی و امواج آگاهی که در هر چیز و هر کس در جهان موجود است. در واقع به نوعی بزرگراهی اطلاعاتی محسوب می شود که همه چیز و همه کس را در جهان به هم مربوط می کند.
در هر موقعیتی که باشیم انرژی اکاشیک در آن حضور دارد. فقط باید مکث کرد و به آن موقعیت نگاه عمیقی انداخت. باید به زیر پوسته و به اعماق احساسات و افکار خزید.
در آن صورت متوجه آگاهی این می شویم که در عمق هر موقعیت نهفته است. ما همگی در تار و پود آگاهی جهانی بافته شده ایم و جزیی از آن هستیم و فهم این واقعیت آستانه ی دسترسی به آکاشا ست.
وقتی که ما پای به روابط ناخوآگاه می گذاریم و آنها را می گشاییم قادر خواهیم بود هر گونه اطلاعاتی را در باره ی هر گونه سیر روحی، هر مکان ، هر زمان، هر واقعه ای به دست آوریم.
آکاشا به سطح ناخودآگاه تعلق دارد ــ نوعی از هوشیاری که درست وقتی در دسترس شماست که در آستانه ی به خواب رفتن یا برگشتن به بیداری هستید.
به جز این مواقع کوتاه تنها به روش مدیتیشن است که می توان حتی در حالت غیر خواب و با حفظ آگاهی به اطلاعات این حوزه دست پیدا کرد.
وقتی که ما از فضای ذهنی شلوغ و خودمحور روزمره ی خود فراتر برویم و به خود فرصت تجربه ی سکوت را بدهیم قادر به شنیدن، دیدن و لمس اطلاعات خواهیم بود، چنان واضح که گویا خود خدا آنها را برای ما به نجوا می گوید
۶۹.۶k
۰۵ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.