فیک بیمار دیوونه
𝑃𝑎𝑟𝑡3
وارد اتاقش شدم تو اتاق نبود از پرستار پرسیدم گفت تو حیاط نشسته دنبالش گشتم دیدم نشسته داره با گربه حرف میزنه...
جیهوپ: اهم اهم(سرفه الکی)
ا.ت: اووو ببین کی اینجاس
جیهوپ: اومدم راجب چن روز پیش باهات حرف بزنم
ا.ت: امم راجب دوست دختر عزیزت؟
جیهوپ:اره.. اون بعد از دو روز دیگ اومد خونه و..
ا.ت: و الکی بهت گفته پیش دوستشه نه؟ و با سر رو وضع بد اومده همم؟
جیهوپ: دقیقا .. واسا ببینم تو اینارو از کجا میدونی نکنه داری ذهنمو میخونی؟
ا.ت:همم فک میکنی همچین قدرتی دارم مسخره..
جیهوپ: ن جدی واقعا از کجا میدونی؟
ا.ت: اگ بهت بگم شاید باور نکنی اما... من خودم ی برادر خونده دارمم که خیلی عوضیه اون با این دوست دختر قبلا بوده ولی نمیدونم چی شد که کات کردن بعد از کات کردن دختر رو دیدم تو خیابون داشت گریه میکرد ازش پرسیدم چی شده میگف بارداره از اون موقعه دیگ ندیدمش ولی وقتی با تو اومد تو بیمارستان اونروز دیدمش...
جیهوپ: واسا ببینم گفتی خیابون دیدیش؟ ..
ا.ت:اره چطور؟
جیهوپ: هیچی منم تو خیابون باهاش آشنا شدم دو سالی باهمیم ولی اون هیچوقت بهم نگفته این حرف هارو و میگفت اصلا تا حالا رابطه نداشته..
ا.ت: همم تبریک میگمم تو خیلی ساده ایی
جیهوپ: پس تو از اولشم میدونستی نه همچیو بخاطر همین اینارو بهم گفتی؟
ا.ت: اره میدونستم... میدونستم که اون لیسا دست از سر برادر خوندم بر نمیداره چون دوسش داره ولی برادر خوندم ازش سو استفاده کرد حالا بعد از چن سال همدیگر رو دیدن الان باهمن مطمعنم اون دوروز ک نبود پیشش بود با سروضع بدش..
جیهوپ: هووف الان نمیدونم چیکار کنم من تو چ دروغی داشتم زندگی میکردم حتی میخاستم بهش درخاست ازدواج کنم
ا.ت:اوخیی بدشد😂
جیهوپ: نخند
ا.ت: اوکی ، فعلا مث روز های عادی رفتار کن انگار که چیزی نشده یواش یواش خودش میاد بهت میگه ک ازت خسته شده و میره ولی قبل از اینکه اون تورو ترک کنه تو ترکش کن نظرت چیه؟
جیهوپ: خب .. خوبه ولی اون تو زندگیش ی نفر رو داره ک ترک کنه و من حسودیم بشه بهش ولی من ندارمم..
ا.ت: یکی رو نداری که لیسا بهش حسودی کنه یعنی؟
جیهوپ: نه😐
ا.ت: اوه پسر ، بیخیال فعلا برو فک کن شاید یکی بود از دختر خاله هاست و دختر دایی هات اینا برو پی کارت میخام با گربم تنها باشم
جیهوپ: اوکی ممنون که گفتی
ا.ت: گفتم که آماده باشی بعد از فهمیدن موصوع شکست نخوری
جیهوپ: اوومم دختر باهوشی هستی بازم مرسی
ا.ت: خواعش برو دیگ
جیهوپ: اوکی..
شب**
تو فکر این بودم که لیسا ب کی بیشتر حسودیش میشه اخه نقطه ظعفش حسودی ب دخترایی هس که از اون خشگلترن ولی کی اخه... هیچکی تو خانوادم حسودیش نمیشه چون لیسا خوشگلتره.. عا واسا ببینم... از ا.ت کمک بخام قبول میکنه؟ اونوقت باید قرار داد بنویسم و آمادش کنم برای...
لایک♡
وارد اتاقش شدم تو اتاق نبود از پرستار پرسیدم گفت تو حیاط نشسته دنبالش گشتم دیدم نشسته داره با گربه حرف میزنه...
جیهوپ: اهم اهم(سرفه الکی)
ا.ت: اووو ببین کی اینجاس
جیهوپ: اومدم راجب چن روز پیش باهات حرف بزنم
ا.ت: امم راجب دوست دختر عزیزت؟
جیهوپ:اره.. اون بعد از دو روز دیگ اومد خونه و..
ا.ت: و الکی بهت گفته پیش دوستشه نه؟ و با سر رو وضع بد اومده همم؟
جیهوپ: دقیقا .. واسا ببینم تو اینارو از کجا میدونی نکنه داری ذهنمو میخونی؟
ا.ت:همم فک میکنی همچین قدرتی دارم مسخره..
جیهوپ: ن جدی واقعا از کجا میدونی؟
ا.ت: اگ بهت بگم شاید باور نکنی اما... من خودم ی برادر خونده دارمم که خیلی عوضیه اون با این دوست دختر قبلا بوده ولی نمیدونم چی شد که کات کردن بعد از کات کردن دختر رو دیدم تو خیابون داشت گریه میکرد ازش پرسیدم چی شده میگف بارداره از اون موقعه دیگ ندیدمش ولی وقتی با تو اومد تو بیمارستان اونروز دیدمش...
جیهوپ: واسا ببینم گفتی خیابون دیدیش؟ ..
ا.ت:اره چطور؟
جیهوپ: هیچی منم تو خیابون باهاش آشنا شدم دو سالی باهمیم ولی اون هیچوقت بهم نگفته این حرف هارو و میگفت اصلا تا حالا رابطه نداشته..
ا.ت: همم تبریک میگمم تو خیلی ساده ایی
جیهوپ: پس تو از اولشم میدونستی نه همچیو بخاطر همین اینارو بهم گفتی؟
ا.ت: اره میدونستم... میدونستم که اون لیسا دست از سر برادر خوندم بر نمیداره چون دوسش داره ولی برادر خوندم ازش سو استفاده کرد حالا بعد از چن سال همدیگر رو دیدن الان باهمن مطمعنم اون دوروز ک نبود پیشش بود با سروضع بدش..
جیهوپ: هووف الان نمیدونم چیکار کنم من تو چ دروغی داشتم زندگی میکردم حتی میخاستم بهش درخاست ازدواج کنم
ا.ت:اوخیی بدشد😂
جیهوپ: نخند
ا.ت: اوکی ، فعلا مث روز های عادی رفتار کن انگار که چیزی نشده یواش یواش خودش میاد بهت میگه ک ازت خسته شده و میره ولی قبل از اینکه اون تورو ترک کنه تو ترکش کن نظرت چیه؟
جیهوپ: خب .. خوبه ولی اون تو زندگیش ی نفر رو داره ک ترک کنه و من حسودیم بشه بهش ولی من ندارمم..
ا.ت: یکی رو نداری که لیسا بهش حسودی کنه یعنی؟
جیهوپ: نه😐
ا.ت: اوه پسر ، بیخیال فعلا برو فک کن شاید یکی بود از دختر خاله هاست و دختر دایی هات اینا برو پی کارت میخام با گربم تنها باشم
جیهوپ: اوکی ممنون که گفتی
ا.ت: گفتم که آماده باشی بعد از فهمیدن موصوع شکست نخوری
جیهوپ: اوومم دختر باهوشی هستی بازم مرسی
ا.ت: خواعش برو دیگ
جیهوپ: اوکی..
شب**
تو فکر این بودم که لیسا ب کی بیشتر حسودیش میشه اخه نقطه ظعفش حسودی ب دخترایی هس که از اون خشگلترن ولی کی اخه... هیچکی تو خانوادم حسودیش نمیشه چون لیسا خوشگلتره.. عا واسا ببینم... از ا.ت کمک بخام قبول میکنه؟ اونوقت باید قرار داد بنویسم و آمادش کنم برای...
لایک♡
۶۶.۲k
۲۱ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.