سناریو
وقتی همزمان عاشقت میشن
پارت 28
تهیونگ آماده شد ورفتیم بیرون صبحانه کافه خوردیم
نامجون: ماکه کره بودیم تو حساب کردیم حالا نوبته مائه
ا. ت : پول ایرانی داری؟
نامجون: نه😳
ا. ت: پس چیه🧐
رفتیم که مغازه هارو بگیردیم
وآخر سر میخواستیم بریم پاساژ و بعد بریم رستوران
رفتیم پاساژ گشتیم من چندتا لباس گرفتم
گوشیم گرفتم و به مامانم زنگ زدم گفتم که نهار نمیایم
گفت باشه قطع کرد
سوار ماشین شدیم و رفتیم رستوران کباب کوبیده سفارش دادیم
و زدیم در بدن
و رفتیم خونه تا اماده بشیم بریم تالار
پارت 28
تهیونگ آماده شد ورفتیم بیرون صبحانه کافه خوردیم
نامجون: ماکه کره بودیم تو حساب کردیم حالا نوبته مائه
ا. ت : پول ایرانی داری؟
نامجون: نه😳
ا. ت: پس چیه🧐
رفتیم که مغازه هارو بگیردیم
وآخر سر میخواستیم بریم پاساژ و بعد بریم رستوران
رفتیم پاساژ گشتیم من چندتا لباس گرفتم
گوشیم گرفتم و به مامانم زنگ زدم گفتم که نهار نمیایم
گفت باشه قطع کرد
سوار ماشین شدیم و رفتیم رستوران کباب کوبیده سفارش دادیم
و زدیم در بدن
و رفتیم خونه تا اماده بشیم بریم تالار
۵.۰k
۳۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.