اگه بیوفتیم تو بغلشون و دستمون بخوره به چیزشون*بانتن*
مایکی
داشتی میرفتی آب بخوری
آبتو که سالم و سلامت خوردی داشتی بر میگشتی یکی موز انداخته بود رو زمین پات رفت روش سر خردی رو مایکیه بدبختی که داشت دوریاکی میخورد👏👏
حالت مایکی:دوریاکی جلوی دهنش بود و دهنش باز بود👍
حالت تو:چشا تا آخر باز سرخ در حد گاااااااد👏
مایکی:جات راحته چیزی کم و کسر نداری🤔
ا.ت:گومنننننننننن
اومدی پاشی مایکی تورو تو بغلش جا داد
مایکی:جات خوبه همونجا بمون*ثورا غش🥺*
سانزو
نشسته بودی و داشتی سر کوکوی بدبخ غر میزدی چون برات شکلات نخریده بود
سانزو از اتاق شکنجه اومد بیرون و مود سادیسمیش فعال شده بود
سانزو:بعدش تبر رو برداشتم و .........*در حال توضیح دادن*
توهم داشتی میرفتی دستشویی که افتادی رو سانزو و دستت خورد به چیزش
سانزو:*لبخند شیطانی*
ا.ت:قورت دادن آب دهن
سانزو بلندت کرد و بردت تو اتاق و بعدش.....
آقا چیه چیکارشون داری بزار برن به زندگیشون برسن
و بله دیگه🛐🛐
کاکوچو
داشتی میدویدی سمت آهو*ران*
ا.ت:بیییییی ناموسسسسسسس اون شکلاااات منههههههههههههههههههه
کاکوچو داشت ایزانا رو بر انداز میکرد و قربون صدقش میرفت
که ا.ت اومد یه پرش ماهرانه بزنه ایزانا هم پا انداخت جلوش افتاد تو بغل کاکوچو
و بله دیگه ههه*لبخند استرسی*
🛐🛐
پارت بعد ۱۰ لایک
داشتی میرفتی آب بخوری
آبتو که سالم و سلامت خوردی داشتی بر میگشتی یکی موز انداخته بود رو زمین پات رفت روش سر خردی رو مایکیه بدبختی که داشت دوریاکی میخورد👏👏
حالت مایکی:دوریاکی جلوی دهنش بود و دهنش باز بود👍
حالت تو:چشا تا آخر باز سرخ در حد گاااااااد👏
مایکی:جات راحته چیزی کم و کسر نداری🤔
ا.ت:گومنننننننننن
اومدی پاشی مایکی تورو تو بغلش جا داد
مایکی:جات خوبه همونجا بمون*ثورا غش🥺*
سانزو
نشسته بودی و داشتی سر کوکوی بدبخ غر میزدی چون برات شکلات نخریده بود
سانزو از اتاق شکنجه اومد بیرون و مود سادیسمیش فعال شده بود
سانزو:بعدش تبر رو برداشتم و .........*در حال توضیح دادن*
توهم داشتی میرفتی دستشویی که افتادی رو سانزو و دستت خورد به چیزش
سانزو:*لبخند شیطانی*
ا.ت:قورت دادن آب دهن
سانزو بلندت کرد و بردت تو اتاق و بعدش.....
آقا چیه چیکارشون داری بزار برن به زندگیشون برسن
و بله دیگه🛐🛐
کاکوچو
داشتی میدویدی سمت آهو*ران*
ا.ت:بیییییی ناموسسسسسسس اون شکلاااات منههههههههههههههههههه
کاکوچو داشت ایزانا رو بر انداز میکرد و قربون صدقش میرفت
که ا.ت اومد یه پرش ماهرانه بزنه ایزانا هم پا انداخت جلوش افتاد تو بغل کاکوچو
و بله دیگه ههه*لبخند استرسی*
🛐🛐
پارت بعد ۱۰ لایک
۴.۰k
۱۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.