پارت ۲۵ : Black Woolf ....
جونگ کوک : باشه
تهیونگ : تا حالا گرگت و آزاد کردی
جونگ کوک : فقط توی جنگل اونم برای چند دیقه
تهیونگ : اونجا میتونی همیشه گرگت رو آزاد برازی
جونگ کوک: آهان خوب میشه
تهیونگ : جونگ کوک
جونگ کوک : بله
تهیونگ : همه ی کسایی که توی دانشگاه هستن گرگ اصیلا چون اون دانشگاه بزای گرگ های اصیل هستش و از فردا تو با نیروت آشنا میشه ببین این دنیا کل رمز راز داره یکیشم نیروهایی که درونت پنهانه اون نیروها فقط به یه جرقه ی کوچیک احتیاج دارن تا روشن بشن
جونگ کوک : یعنی میگی من قدرت جادویی دارم
تهیونگ : درسته توی نیروی جادویی داری که مطعلق به گرگ هاست
کوک : واقعا توی دانشگاه بهمون یلد میدن چطور ازش استفاده کنیم
تهیونگ : الیته که بهت یاد میدن عزیز دلم
جونگ کوک: از کی بهمون یاد میدن
تهیونگ : از اول ماه جدید
جونگ کوک : عالیهههههه
تهیونگ : خب جونگ کوک دیگه بهتره از اینجا بریم فقط اینو بدون هیچ وقت بدون اجازه ی من گرگت رو آزاد نکنی
جونگ کوک : چرا
تهیونگ : خودت میفهمی عزیزم ولی بدون یا آزاد کردن گرگت خودت رو توی خطر بزرگی میندازی خب پس اصلا گرگت رو آزاد نکن
جونگ کوک : باشه
تهیونگ : خب بیا بدو و باهم از اونجا خارج شدن
جونگ کوک: اینو میزارم پتی حساب ماجرا جویی
تهیونگ : البته که باید بزاری چون توی این ماجراجویی کای چیز،یاد گرفتی
جونگ کوک : هوم
اجوما : پسرا بیاید وقت شامه
تهیونگ و جونگ کوک : اخجون غذا ( خنده ی خوشحالی )
اجوما: از دست شما دوتا شیطون
و رفتن سر میز شام و شروع کردن جونگ کوک دوکبکی واسه ی خودش ریخت و شروع کرد به خوردن ولی زیاد نتونست بخوره
پس زود تر از،اینکه غذای ته تموم بسه گفت : بایت غذا ممنون اجوما جونم و رو به تهیونگ گفت : شبتون بخیر ارباب کیم ( خنده )
و رفت
تهیونگ : ولی اونکه چیزی نخورد نکنه ی اتفاقی واسش پیش اومده باشه ( نگران )
اجوما : راست میگی پسرم ببین چقدر کم خورده
تهیونگ : اون بد غذا ترین آدمی ی که من تابه حال دیدم هیچوقت غداشو کامل نمیخوره
اجوما : پسرم براش یه معجون تقویت بدن درست میکنم اونو براش میبری بخوره آخه به هرکدوم از خدمتکترا بگم مطمعن هستم دادو نمیخوره ولی تو اگه واسش بیری و مجبورش کنی بخوره حتما میخوره
تهیونگ : باشه اجوما پس زودتر اون معجون خوشمزه رو آماده کن
اجوما : باشه پسرم ولی لطفا تو غذاتو کامل بخور خب
تهیونگ : چشم اجومای خوشگل خودم
اجوما : تایگر کوچولوی لوس من
و با خنده رفت تا برای جونگ کوک دمنوش درست کنه
تهیونگ : تا حالا گرگت و آزاد کردی
جونگ کوک : فقط توی جنگل اونم برای چند دیقه
تهیونگ : اونجا میتونی همیشه گرگت رو آزاد برازی
جونگ کوک: آهان خوب میشه
تهیونگ : جونگ کوک
جونگ کوک : بله
تهیونگ : همه ی کسایی که توی دانشگاه هستن گرگ اصیلا چون اون دانشگاه بزای گرگ های اصیل هستش و از فردا تو با نیروت آشنا میشه ببین این دنیا کل رمز راز داره یکیشم نیروهایی که درونت پنهانه اون نیروها فقط به یه جرقه ی کوچیک احتیاج دارن تا روشن بشن
جونگ کوک : یعنی میگی من قدرت جادویی دارم
تهیونگ : درسته توی نیروی جادویی داری که مطعلق به گرگ هاست
کوک : واقعا توی دانشگاه بهمون یلد میدن چطور ازش استفاده کنیم
تهیونگ : الیته که بهت یاد میدن عزیز دلم
جونگ کوک: از کی بهمون یاد میدن
تهیونگ : از اول ماه جدید
جونگ کوک : عالیهههههه
تهیونگ : خب جونگ کوک دیگه بهتره از اینجا بریم فقط اینو بدون هیچ وقت بدون اجازه ی من گرگت رو آزاد نکنی
جونگ کوک : چرا
تهیونگ : خودت میفهمی عزیزم ولی بدون یا آزاد کردن گرگت خودت رو توی خطر بزرگی میندازی خب پس اصلا گرگت رو آزاد نکن
جونگ کوک : باشه
تهیونگ : خب بیا بدو و باهم از اونجا خارج شدن
جونگ کوک: اینو میزارم پتی حساب ماجرا جویی
تهیونگ : البته که باید بزاری چون توی این ماجراجویی کای چیز،یاد گرفتی
جونگ کوک : هوم
اجوما : پسرا بیاید وقت شامه
تهیونگ و جونگ کوک : اخجون غذا ( خنده ی خوشحالی )
اجوما: از دست شما دوتا شیطون
و رفتن سر میز شام و شروع کردن جونگ کوک دوکبکی واسه ی خودش ریخت و شروع کرد به خوردن ولی زیاد نتونست بخوره
پس زود تر از،اینکه غذای ته تموم بسه گفت : بایت غذا ممنون اجوما جونم و رو به تهیونگ گفت : شبتون بخیر ارباب کیم ( خنده )
و رفت
تهیونگ : ولی اونکه چیزی نخورد نکنه ی اتفاقی واسش پیش اومده باشه ( نگران )
اجوما : راست میگی پسرم ببین چقدر کم خورده
تهیونگ : اون بد غذا ترین آدمی ی که من تابه حال دیدم هیچوقت غداشو کامل نمیخوره
اجوما : پسرم براش یه معجون تقویت بدن درست میکنم اونو براش میبری بخوره آخه به هرکدوم از خدمتکترا بگم مطمعن هستم دادو نمیخوره ولی تو اگه واسش بیری و مجبورش کنی بخوره حتما میخوره
تهیونگ : باشه اجوما پس زودتر اون معجون خوشمزه رو آماده کن
اجوما : باشه پسرم ولی لطفا تو غذاتو کامل بخور خب
تهیونگ : چشم اجومای خوشگل خودم
اجوما : تایگر کوچولوی لوس من
و با خنده رفت تا برای جونگ کوک دمنوش درست کنه
۱۰.۹k
۲۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.