Killer bunny🐰
22
جونگ کوک رفت و منم رفتم پیش تهیونگ دستام رو روی شونه هاش گذاشتم مالیدم
&خوب داداشی من چیکار میکنه ؟
_هیچی !
&اعصاب نداریا•^•.
_تو فکرم !
&به چی فکر میکنی؟
_ چطوری بدون درد ترک کنم؟
&نمیدونم مگه من تا حالا ترک کردم که بدونم !
(پرش زمانی 9 ماه بعد)
امروز روز زایمان بود حاظرم کردن و بعد سیاهی مطلق
(دو ساعت بعد)
جونگ کوک بچه رو داد بهم تا بهم شیر بدم خیلی ذوق داشتم این از اون خبری که تهیونگ بهم داد اینم از دختر کوچولومون لارا
(پایان )
میدونم خیلی زود تموم شد ولی خوب پایان خوبی داشت
جونگ کوک رفت و منم رفتم پیش تهیونگ دستام رو روی شونه هاش گذاشتم مالیدم
&خوب داداشی من چیکار میکنه ؟
_هیچی !
&اعصاب نداریا•^•.
_تو فکرم !
&به چی فکر میکنی؟
_ چطوری بدون درد ترک کنم؟
&نمیدونم مگه من تا حالا ترک کردم که بدونم !
(پرش زمانی 9 ماه بعد)
امروز روز زایمان بود حاظرم کردن و بعد سیاهی مطلق
(دو ساعت بعد)
جونگ کوک بچه رو داد بهم تا بهم شیر بدم خیلی ذوق داشتم این از اون خبری که تهیونگ بهم داد اینم از دختر کوچولومون لارا
(پایان )
میدونم خیلی زود تموم شد ولی خوب پایان خوبی داشت
۵.۲k
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.