عشق دست نيافتنى (پارت ده)(اخرى)
(پارت ده اخر)
چند مين بعد
*اينجا جاييه كه از من خواستگارى كردى
&اره و امروز اگر گفتى چه روزيه؟
*چه روزى؟
&امروز سالگرد ازدواجمونه
*واييى راست مى گى(ذوق)
تهيونگ و ا.ت همو بوسيدن و تا اخر باهم به خوبى خوشى زندگى كردن
پنج ماه بعد
*تهيونگ خيلى استرس دارم
&استرس نداره تو كه دخترمون رو به دنيا اوردى حالا پسرمون رو
*باشه
چند ساعت بعد
&چه پسرى دارم من قربون پسرم بشم الان مامانتم از اتاق عمل مياد
از ديد ا.ت
وقتى چشمام رو باز كردم تيا روى تخت بغلم خوابيده بود و يولى (پسر ا.ت و تهيونگ) بغل تهيونگ بود
ديگه واقعا تموم شد
چند مين بعد
*اينجا جاييه كه از من خواستگارى كردى
&اره و امروز اگر گفتى چه روزيه؟
*چه روزى؟
&امروز سالگرد ازدواجمونه
*واييى راست مى گى(ذوق)
تهيونگ و ا.ت همو بوسيدن و تا اخر باهم به خوبى خوشى زندگى كردن
پنج ماه بعد
*تهيونگ خيلى استرس دارم
&استرس نداره تو كه دخترمون رو به دنيا اوردى حالا پسرمون رو
*باشه
چند ساعت بعد
&چه پسرى دارم من قربون پسرم بشم الان مامانتم از اتاق عمل مياد
از ديد ا.ت
وقتى چشمام رو باز كردم تيا روى تخت بغلم خوابيده بود و يولى (پسر ا.ت و تهيونگ) بغل تهيونگ بود
ديگه واقعا تموم شد
۱۷.۶k
۲۴ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.