part 6
part 6
ا.ت ویو:
هیچ کی اونجا نبود بی اهمیت به چیزی شروع کردم به تمرین که بعد از یه ساعت جیمین وارد سالن شد
جیمین:سلام ا.ت صبح بخیر
ا.ت:سلام صبح توهم بخیر
و بعد به تمرینم ادامه دادم بعد از تموم شدن تمرین رفتم سمت اتاقم یه دوش گرفتم اومدم بیرون ساعت 6 بود هنوز بقیه خواب بودن و ساعت 6 نیم بیدار میشن اول رفتم صبحونمو خوردم بعد رفتم سمت اتاق کارم و شروع کردم به بررسی چند تا پرونده همون جوری که داشتم پرونده هارو چک میکردم رسیدم به یه پرونده که ماله کیم تهیونگ بود
یه چیزی از این پرونده ذهنمو درگیر کرده بود اونم این بود که اسم پدرشه درست مثل اسم عمومه
به جیمین گفتم که بیاد اتاقم وقتی اومد
جیمین:خانم کیم بامن کاری داشتین؟
ا.ت:آره میخوام از کیم تهیونگ برام اطلاعات خیلی دقیق بیاری که خانوادش کین چه بار هایی رد بدل میکنه و کلی اطلاعات دیگه
جیمین:چشم
ا.ت:و اینکه ببین کیم تهیونگ کی قراره بره بیرون
جیمین:چشم
ا.ت:میتونی بری
وقتی جیمین رفت به بقیه پرونده ها رسیدگی کردم که جیمین چند مین بعد اومد
ا.ت:خب چیکار کردی؟
جیمین:آمارشو در اوردم
ا.ت:خب کی میتونیم بریم؟
جیمین:ساعت یازده توی بار با یکی از رییس های شرکت های بزرگ کره قرار داره
ا.ت:اوه خوبه به بقیه هم خبر بده تا آماده باشن
جیمین:چشم
جیمین رفتم و منم یه کم استراحت کردم
ته ویو:
ته:.....
ادامه دارد...
شرط:
لایک بالای ۹
کامنت بالای۱۷
منتظرم😎❤
ادمین به خاطر شما برگشت😄
ا.ت ویو:
هیچ کی اونجا نبود بی اهمیت به چیزی شروع کردم به تمرین که بعد از یه ساعت جیمین وارد سالن شد
جیمین:سلام ا.ت صبح بخیر
ا.ت:سلام صبح توهم بخیر
و بعد به تمرینم ادامه دادم بعد از تموم شدن تمرین رفتم سمت اتاقم یه دوش گرفتم اومدم بیرون ساعت 6 بود هنوز بقیه خواب بودن و ساعت 6 نیم بیدار میشن اول رفتم صبحونمو خوردم بعد رفتم سمت اتاق کارم و شروع کردم به بررسی چند تا پرونده همون جوری که داشتم پرونده هارو چک میکردم رسیدم به یه پرونده که ماله کیم تهیونگ بود
یه چیزی از این پرونده ذهنمو درگیر کرده بود اونم این بود که اسم پدرشه درست مثل اسم عمومه
به جیمین گفتم که بیاد اتاقم وقتی اومد
جیمین:خانم کیم بامن کاری داشتین؟
ا.ت:آره میخوام از کیم تهیونگ برام اطلاعات خیلی دقیق بیاری که خانوادش کین چه بار هایی رد بدل میکنه و کلی اطلاعات دیگه
جیمین:چشم
ا.ت:و اینکه ببین کیم تهیونگ کی قراره بره بیرون
جیمین:چشم
ا.ت:میتونی بری
وقتی جیمین رفت به بقیه پرونده ها رسیدگی کردم که جیمین چند مین بعد اومد
ا.ت:خب چیکار کردی؟
جیمین:آمارشو در اوردم
ا.ت:خب کی میتونیم بریم؟
جیمین:ساعت یازده توی بار با یکی از رییس های شرکت های بزرگ کره قرار داره
ا.ت:اوه خوبه به بقیه هم خبر بده تا آماده باشن
جیمین:چشم
جیمین رفتم و منم یه کم استراحت کردم
ته ویو:
ته:.....
ادامه دارد...
شرط:
لایک بالای ۹
کامنت بالای۱۷
منتظرم😎❤
ادمین به خاطر شما برگشت😄
۵.۲k
۰۶ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.