♡pt: ²⁴ ♡I never loved you
ا/ت: خوب دیگه میخایی چیکار کنی یعنی قسد آزاد کردنمو نداری
هوانگ: میدونی بیبی میخام که ببینم الان که نیستی جونگ کوک چیکار میکنه اگه برات جون بده منم میزارم بری بش بیبی
ا/ت: خوب این چه کاریه
هوانگ: ا/ت تو خیلی خوشگلی
دوباره بدنم داغ شد و سرخ شدم
هوانگ: اندام که داری قیافه که داری چرا چرا بی خود با کوک دوست میشی بدون واقعا دوستت داره
هوانگ:«داد» ا/ت بخدا که اگه جونگ کوک نبود من میگرفتمت
ا/ت: کوکمنو دوست داره
هوانگ: باشه باش من میخام مشروب بخورم میخوری؟
ا/ت: نه مرسی
هوانگ بلند شد و رفت بعد دو دقیقه با یه بطری اومد
نشست و در بطری رو باز کرد و کشید سر چند دقیقه طول نکشید که بطری رو کامل خورد
ا/ت: هوانگ هعی زیادی خوردی
هوانگ:«خنده» کوک دوستت داره ها
ا/ت: هوانگ چی داری میگی مست شدی؟!
هوانگ: با من شوخی میکنی اون خیلی بی رحمه اون همیشه دخترا رو برای س*س میخاد هه «تلو تلو میخورد»
ا/ت: هوانگ خوبی؟
هوانگ: هه ا/ت من عاشقت شدم شدم اره شدم
ا/ت: عا چی
هوانگ: ولی کوک صاحب توعه نه نه صاحب نه صاحب نه
ا/ت: هوانگ بس کن تو الان مستی
هوانگ: من خیانت دیدم ا/ت نمیخام تو ببینی
ا/ت: ع... عا باشه حالا اروم باش
خدای من این یعنی از من خوشش امده
هوانگ: نه نه نمیزارم بدبخت شی«داد»
ا/ت: هوانگ باشه
هوانگ: چی بسه ا/ت اون تو رو بدبخت میکنه
ا/ت: فکر کردی نمیترسم میترسم میترسم که ولم کنه من من اگه ولم کنه خیلی حالم بد میشه در اون حد که میمیرم «داد»
هوانگ: باشه باشه
امد دستش رو تو موهام کرد و ناز میکرد سرم رو بوس کرد و گفت
هوانگ: من نمیزارم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ،
«like🖇²⁰♥🖇»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ،
«comment🖇²⁰💌🖇»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ،
«¹🖇follower👥🖇»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ،
هوانگ: میدونی بیبی میخام که ببینم الان که نیستی جونگ کوک چیکار میکنه اگه برات جون بده منم میزارم بری بش بیبی
ا/ت: خوب این چه کاریه
هوانگ: ا/ت تو خیلی خوشگلی
دوباره بدنم داغ شد و سرخ شدم
هوانگ: اندام که داری قیافه که داری چرا چرا بی خود با کوک دوست میشی بدون واقعا دوستت داره
هوانگ:«داد» ا/ت بخدا که اگه جونگ کوک نبود من میگرفتمت
ا/ت: کوکمنو دوست داره
هوانگ: باشه باش من میخام مشروب بخورم میخوری؟
ا/ت: نه مرسی
هوانگ بلند شد و رفت بعد دو دقیقه با یه بطری اومد
نشست و در بطری رو باز کرد و کشید سر چند دقیقه طول نکشید که بطری رو کامل خورد
ا/ت: هوانگ هعی زیادی خوردی
هوانگ:«خنده» کوک دوستت داره ها
ا/ت: هوانگ چی داری میگی مست شدی؟!
هوانگ: با من شوخی میکنی اون خیلی بی رحمه اون همیشه دخترا رو برای س*س میخاد هه «تلو تلو میخورد»
ا/ت: هوانگ خوبی؟
هوانگ: هه ا/ت من عاشقت شدم شدم اره شدم
ا/ت: عا چی
هوانگ: ولی کوک صاحب توعه نه نه صاحب نه صاحب نه
ا/ت: هوانگ بس کن تو الان مستی
هوانگ: من خیانت دیدم ا/ت نمیخام تو ببینی
ا/ت: ع... عا باشه حالا اروم باش
خدای من این یعنی از من خوشش امده
هوانگ: نه نه نمیزارم بدبخت شی«داد»
ا/ت: هوانگ باشه
هوانگ: چی بسه ا/ت اون تو رو بدبخت میکنه
ا/ت: فکر کردی نمیترسم میترسم میترسم که ولم کنه من من اگه ولم کنه خیلی حالم بد میشه در اون حد که میمیرم «داد»
هوانگ: باشه باشه
امد دستش رو تو موهام کرد و ناز میکرد سرم رو بوس کرد و گفت
هوانگ: من نمیزارم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ،
«like🖇²⁰♥🖇»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ،
«comment🖇²⁰💌🖇»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ،
«¹🖇follower👥🖇»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ،
۵۶.۱k
۰۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.