*یونگی یهو در اتاق تهیونگو باز میکنه*
*یونگی یهو در اتاق تهیونگو باز میکنه*
یونگی: چیه مث زن حام/له همش لم دادی یه گوشه
تهیونگ:
*یونگی سرشو تکون میده و میره بیرون*
*نیم ساعت بعد*
*دوباره درو باز میکنه*
یونگی: ناراحت شدی؟
تهیونگ: اره ناراحت شدم
یونگی: ناراحت نشو واسه بچت ضرر داره..!
تهیونگ:
جین: قرار نیس داد و بیداد کنم فقط بگین کار کی بوده؟!
بنگتن:
*جین با داد*
جین: دارم میگمممم قرار نیس داد و بیداد کنم..بگین کی از سشوار من استفاده کرده
بنگتن:
نامجون: هیونگ من..من عجله داشتم فقط...میخواستم...
جین: کیم نامجوووون..خونتو میریزم
نامجون: تو گفتی داد نمیزنی.
هوسوک: اگه فک کردی رابطه داشتن برام اولویت اوله سخت در اشتباهی..
جیمین: اوه..بالاخره یکی پیدا شد رابطه اولویت اولش نباشه.!
هوسوک: اولویت اولم اینه که بتونم جایی رو پیدا کنم که جین هیونگ پارم نکنه..
جیمین: یادمه وقتی کوچیک بودم
*جونگکوک میزنه زیر خنده*
جونگکوک: میگه وقتی کوچیک بودمممم
جیمین:
جیمین: فقط خفههههه شو
*جونگکوک با عصبانیت میره سمت نامجون*
جونگکوک: چرا رو وسایلت اسم نمیزنی که نصفه شب تو تاریکی پیداشون کردی نشینی بلند بلند دست بزنی این مالللل کیه؟ این مالللل کیهههه؟
نامجون:
جین:
جونگکوک: بخدا دهن مارو سرویس کردی
*جونگکوک که داره میره بیرون از اتاق*
جونگکوک: اسایش نداریم اینجا اصن
تهیونگ: هی جیمین..چرا شبیه پنگوئن نر راه میری
جیمین: فشار اومد به گردنم..حس میکنم که کر/دنم..
تهیونگ:
تهیونگ: من باید یه صحبت کوتاهی با یونگی هیونگ داشت باشم
جین: ق..قربان؟!
افسر ارتش: بگو سرباز
*جین باصدای اروم*
جین: میدونستین برنامه نویسا وقتی پولشون تموم بشه چه اتفاقی میفته؟
افسر ارتش: سرباز کیم اگه مثل دفعه قبل بخوای چرت و پرت ب..
جین: به کدکشی میفتن..
افسر ارتش :
*جیمین میاد لایو*
جیمین: یرو بون تو خوابگاه جو خیلی سنگینی حاکمه..
جیمین: نامجون هیونگ قابلمه جدید جین هیونگو با سیم ظرفشویی شسته..
جونگکوک: هی هیونگی..میدونی اگه نیوتون رو برعکس کنی چی میشه؟
تهیونگ: اوووم..میشه نتوین؟؟
جونگکوک: نه..سیب میره تو
باس/نش
*تقلید از خنده های شیشه پاک کنی جین*
تهیونگ:
تهیونگ: اینو میزارم به حساب اینکه امروز پیش جین بودی
*همچنان خنده های شیشه پاکنی*
*هوپجین تو خوابگاه ارتش*
*جین باصدای اروم از رو تخت بالایی*
جین: هی هوبا
هوسوک: بله هیونگ
جین: میدونی اگه رونالدو پیشرفت کنه چی میشه؟!
هوسوک: نمیدونم..چی میشه؟؟
جین: میشه رونالسه
هوسوک:
*جین درحال جر خوردن*
*یونجین بعد دعوای دیروزشون*
یونگی: هی کیم سوکجین
جین:
یونگی: بهت نگاه میکنم یاد محتویات توی فاضلاب میفتم
جین: محتویات؟تو خود فاضلابی
یونگی: خب مگه ن..ریدمت شدی محتویاتش؟
جین:
جین: من اصن چرا دارم باتو حرف میزنم
یونگی: چیه مث زن حام/له همش لم دادی یه گوشه
تهیونگ:
*یونگی سرشو تکون میده و میره بیرون*
*نیم ساعت بعد*
*دوباره درو باز میکنه*
یونگی: ناراحت شدی؟
تهیونگ: اره ناراحت شدم
یونگی: ناراحت نشو واسه بچت ضرر داره..!
تهیونگ:
جین: قرار نیس داد و بیداد کنم فقط بگین کار کی بوده؟!
بنگتن:
*جین با داد*
جین: دارم میگمممم قرار نیس داد و بیداد کنم..بگین کی از سشوار من استفاده کرده
بنگتن:
نامجون: هیونگ من..من عجله داشتم فقط...میخواستم...
جین: کیم نامجوووون..خونتو میریزم
نامجون: تو گفتی داد نمیزنی.
هوسوک: اگه فک کردی رابطه داشتن برام اولویت اوله سخت در اشتباهی..
جیمین: اوه..بالاخره یکی پیدا شد رابطه اولویت اولش نباشه.!
هوسوک: اولویت اولم اینه که بتونم جایی رو پیدا کنم که جین هیونگ پارم نکنه..
جیمین: یادمه وقتی کوچیک بودم
*جونگکوک میزنه زیر خنده*
جونگکوک: میگه وقتی کوچیک بودمممم
جیمین:
جیمین: فقط خفههههه شو
*جونگکوک با عصبانیت میره سمت نامجون*
جونگکوک: چرا رو وسایلت اسم نمیزنی که نصفه شب تو تاریکی پیداشون کردی نشینی بلند بلند دست بزنی این مالللل کیه؟ این مالللل کیهههه؟
نامجون:
جین:
جونگکوک: بخدا دهن مارو سرویس کردی
*جونگکوک که داره میره بیرون از اتاق*
جونگکوک: اسایش نداریم اینجا اصن
تهیونگ: هی جیمین..چرا شبیه پنگوئن نر راه میری
جیمین: فشار اومد به گردنم..حس میکنم که کر/دنم..
تهیونگ:
تهیونگ: من باید یه صحبت کوتاهی با یونگی هیونگ داشت باشم
جین: ق..قربان؟!
افسر ارتش: بگو سرباز
*جین باصدای اروم*
جین: میدونستین برنامه نویسا وقتی پولشون تموم بشه چه اتفاقی میفته؟
افسر ارتش: سرباز کیم اگه مثل دفعه قبل بخوای چرت و پرت ب..
جین: به کدکشی میفتن..
افسر ارتش :
*جیمین میاد لایو*
جیمین: یرو بون تو خوابگاه جو خیلی سنگینی حاکمه..
جیمین: نامجون هیونگ قابلمه جدید جین هیونگو با سیم ظرفشویی شسته..
جونگکوک: هی هیونگی..میدونی اگه نیوتون رو برعکس کنی چی میشه؟
تهیونگ: اوووم..میشه نتوین؟؟
جونگکوک: نه..سیب میره تو
باس/نش
*تقلید از خنده های شیشه پاک کنی جین*
تهیونگ:
تهیونگ: اینو میزارم به حساب اینکه امروز پیش جین بودی
*همچنان خنده های شیشه پاکنی*
*هوپجین تو خوابگاه ارتش*
*جین باصدای اروم از رو تخت بالایی*
جین: هی هوبا
هوسوک: بله هیونگ
جین: میدونی اگه رونالدو پیشرفت کنه چی میشه؟!
هوسوک: نمیدونم..چی میشه؟؟
جین: میشه رونالسه
هوسوک:
*جین درحال جر خوردن*
*یونجین بعد دعوای دیروزشون*
یونگی: هی کیم سوکجین
جین:
یونگی: بهت نگاه میکنم یاد محتویات توی فاضلاب میفتم
جین: محتویات؟تو خود فاضلابی
یونگی: خب مگه ن..ریدمت شدی محتویاتش؟
جین:
جین: من اصن چرا دارم باتو حرف میزنم
۵.۹k
۰۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.