استاد دانشگاه
استاد دانشگاه
Part 1
از زبان تهیونگ: با صدای الارم گوشیم از خواب بیدار شدم و دیدم ساعت ۶و نیم صبحه پس رفتم حموم و یه دوش ۱۰ مینی گرفتم و اومدم موهامو خشک کردم و لباس پوشیدم و ساعت ۷ کارام تموم شد و رفتم صبحانه مو خوردم و رفتم دانشگاه
وقتی رفتم داخل دوباره همه ی نگاه ها روی من بود آخه من جذاب ترین استاد دانشگاهم رفتم داخل کلاس و دریو شروع کردم
۱ساعت بعد
وقتی کلاس تموم شد از کلاس اومدم بیرون و همون موقع ات هم اومد بیرون (ات و تهیونگ از بچگی با هم دوستن) رفتم پیشش
تهیونگ:سلام خانم بی حوصله
ات:سلام استاد بد اخلاق
تهیونگ:من که بد اخلاق نیستم
ات:استادای فیزیک همشون بد اخلاقن
تهیونگ:الان تو که استاد ریاضی هستی خوش اخلاقی؟
ات:بله که هستم
تهیونگ:اوکی چی بگم کل کل کردن با تو پایان ندارد
ات:😎😎😎
دینگگگگگ دینگگگگگگگگ(مثلا صدای رنگه گوشیه)
خب دوستان این از پارت یک امیدوارم به نظرتون قشنگ بوده باشه
Part 1
از زبان تهیونگ: با صدای الارم گوشیم از خواب بیدار شدم و دیدم ساعت ۶و نیم صبحه پس رفتم حموم و یه دوش ۱۰ مینی گرفتم و اومدم موهامو خشک کردم و لباس پوشیدم و ساعت ۷ کارام تموم شد و رفتم صبحانه مو خوردم و رفتم دانشگاه
وقتی رفتم داخل دوباره همه ی نگاه ها روی من بود آخه من جذاب ترین استاد دانشگاهم رفتم داخل کلاس و دریو شروع کردم
۱ساعت بعد
وقتی کلاس تموم شد از کلاس اومدم بیرون و همون موقع ات هم اومد بیرون (ات و تهیونگ از بچگی با هم دوستن) رفتم پیشش
تهیونگ:سلام خانم بی حوصله
ات:سلام استاد بد اخلاق
تهیونگ:من که بد اخلاق نیستم
ات:استادای فیزیک همشون بد اخلاقن
تهیونگ:الان تو که استاد ریاضی هستی خوش اخلاقی؟
ات:بله که هستم
تهیونگ:اوکی چی بگم کل کل کردن با تو پایان ندارد
ات:😎😎😎
دینگگگگگ دینگگگگگگگگ(مثلا صدای رنگه گوشیه)
خب دوستان این از پارت یک امیدوارم به نظرتون قشنگ بوده باشه
۳.۳k
۰۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.