پارت سه
پارت سه
رمان دزد جذاب من
ارم. اول زنگ بزنم به دینا بعد برم پیشش
یه بوق دو بوق
دینا . الو
ارم. الو سلام دینا جون خوبی
دین. سلام مرسی خوبم تو خوبی
آرم. اره بعد نیستم میگم هستی بیام پیشت
دینا. اره هستم بیا
آرم.اوکی بای
حتما میپرسید دینا کیه دینا یکی از دوستایع دروان راهنماییه من بود که الان هکره
رفتم سمت قنادی و یه جعبه شیرینی تر خریدم با چایی و قهوه بخوریم بعدش به سمت خونه دینا حرکت کردمو بعد از ۵مین رسید رفتم سوار آسانسور شدم که در باز شد و زنگ درو زدمو بعد از ۵ مین باز کرد که
دینا . سلام بیا تو
آرم. سلام خوبی
دین. مرسی خوبم
بعدشم رفت آشپز خانه. بعد از ۱۰ مین آمد و گفت چه عجب یادی از ما کردی
گفتم ببخشید ولی میخوام درمورد یکی برام تحقیق کنی
باشه بعدش آدرس کافه و اسم کافه رو گفتم
گفت تو برو خونه این پروژه چند روزی طول میکشه انجام دادم زنگ میزنم که ...
@ttttttttttttinn2411
این داستان ادامه...
رمان دزد جذاب من
ارم. اول زنگ بزنم به دینا بعد برم پیشش
یه بوق دو بوق
دینا . الو
ارم. الو سلام دینا جون خوبی
دین. سلام مرسی خوبم تو خوبی
آرم. اره بعد نیستم میگم هستی بیام پیشت
دینا. اره هستم بیا
آرم.اوکی بای
حتما میپرسید دینا کیه دینا یکی از دوستایع دروان راهنماییه من بود که الان هکره
رفتم سمت قنادی و یه جعبه شیرینی تر خریدم با چایی و قهوه بخوریم بعدش به سمت خونه دینا حرکت کردمو بعد از ۵مین رسید رفتم سوار آسانسور شدم که در باز شد و زنگ درو زدمو بعد از ۵ مین باز کرد که
دینا . سلام بیا تو
آرم. سلام خوبی
دین. مرسی خوبم
بعدشم رفت آشپز خانه. بعد از ۱۰ مین آمد و گفت چه عجب یادی از ما کردی
گفتم ببخشید ولی میخوام درمورد یکی برام تحقیق کنی
باشه بعدش آدرس کافه و اسم کافه رو گفتم
گفت تو برو خونه این پروژه چند روزی طول میکشه انجام دادم زنگ میزنم که ...
@ttttttttttttinn2411
این داستان ادامه...
۲۱۷
۲۱ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.