Naresideh B Daryaفالوم کنید لطفاً
،
بچه که بودم داییم بهم دوچرخه سواری یاد داد. روششم اینجوری بود که اولش پشت دوچرخه ر میگرفت بعد کم کم بدون اینکه بفهمم ولم میکرد و منم برنمیگشتم پشتم رو نگاه کنم چون میترسیدم ببینم داییم نیست و کنترلم رو از دست بدم و بیوفتم زمین. به راهم ادامه میدادم و اتفاقا خوبم میرفتم.
از وقتی یادمه تو زندگی م هم پشت سرم و نگاه نکردم، چون میترسم برگردم ببینم پشتم خالیه و کنترل م و از دست بدم و بیوفتم! گاهی یادم میره کسی که باید باشه نه پشت سرمه، نه جلوی رومه، نه پایین پامه، نه بالا سرم!
کسی که باید باشه، خودمم نه هیچ کس و هیچ چیز دیگه، حتی اگه قرار باشه بیوفتم.
_
🥀
بچه که بودم داییم بهم دوچرخه سواری یاد داد. روششم اینجوری بود که اولش پشت دوچرخه ر میگرفت بعد کم کم بدون اینکه بفهمم ولم میکرد و منم برنمیگشتم پشتم رو نگاه کنم چون میترسیدم ببینم داییم نیست و کنترلم رو از دست بدم و بیوفتم زمین. به راهم ادامه میدادم و اتفاقا خوبم میرفتم.
از وقتی یادمه تو زندگی م هم پشت سرم و نگاه نکردم، چون میترسم برگردم ببینم پشتم خالیه و کنترل م و از دست بدم و بیوفتم! گاهی یادم میره کسی که باید باشه نه پشت سرمه، نه جلوی رومه، نه پایین پامه، نه بالا سرم!
کسی که باید باشه، خودمم نه هیچ کس و هیچ چیز دیگه، حتی اگه قرار باشه بیوفتم.
_
🥀
۱.۱k
۰۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.