𝑷 ۲

فلش بک
از دید کوک:
امروز تو کلاب داشتم نوشیدنیمو میخوردم همزمانی که منتظره لونا بودم...
که یهو یه دختر با استایل مشکی و گرانچ اومد تو.
(آهنگ:
دو یو گت دجاوو ها؟
دو یو گت دجاوو ها...
گیتار...
ترجمه:
حالت دژاوو گرفتی ها؟
دژاوو گرفتی ها...
اولیویا رودریگو)
یاد اون هر*زه(ا. ت) افتادم...
اولین روزی که دیدمش
به هر حال
وقتی دقت کردم دیدم لوناست
پاشدم و بغلش کردم.
لونا: ل
کوک: ج
ل: سلاممم ددی
عشوه*
ج: سلام بیبی گرل
زمان حال
از دید ا.ت:
زنگ خونه خورد.
رفتم در رو باز کنم که...
.
.
.
چی؟ ج ج جونگ کوک با ی دختر دیگه ک داشت بغلش میکرد؟
مغزم هنگ کرده بود...
ا.ت: س سلام ش شما؟
ل: معلوم نیست هر*زه؟ زن جدید اربابت! نیشخند*
ج: تو هم ی تیکه آشغالی که از شانس خوبت میزارم خدمتکارمون شی!
ا. ت: چ چی؟
لونا پا میزنه زیر پای ا. ت تا بیوفته
ل: چرا تعظیم نمیکنی؟
ا. ت: تعظیم میکنه*
نیم ساعت بعد:
ا. ت:
رفتی بودم تو اتاق مهمان و داشتم خون گریه میکردم...
تو دلش*
چرا آخه چرررراا
مگه قلبممم چیکارت کردههه بودددد
تو گفتی ازش محافظت میکنییی
ولی... ولی این بود؟
این جوابم بود؟
که یهو ی صدایی اومد...
ادامه دارد... 🖤
مرسییی
پست بعدی استایل لونا و استایل ا.ت زمانی برا اولین بار کوکی رو دیده بود
۵ لایک