part 40 وقتی عاشق پسر عموت شدی
part 40 وقتی عاشق پسر عموت شدی
part 40
رفتم پایین
_اووو چه لیدی زیبایی
+توهم خیلی خوشتب شدی مصتر
سوار ماشین شدیم تهیونگ حرکت کردبه سمت رستوران شیک و دارک رسیدم و از ماشین پیاده شدیم رفتیم داخل رستوران که گارسون اومد سفارش رو گرفتم و غذا ها رو اورد بعد چند مین غذامون تموم شد
ویو ته
داشتم شراب میخوردم که دیدم لونا داشت نگام میکرد
_چیشده
+منم میخوام🥺
_نه برای بچه ضرر داره
+خب که چی عههه
_باشه فقط کم بخورد
+باشه
گفتم یدونه بدون الکلشو بیارن
ویو لونا
گارسون واسم اورد کم بود و همه شو خوردم.... دست خودم نبود دلم باز میخواست
_کیوت(زیر لب)
+ته
_جونم
+دلم توت فرنگی میخواد
_ام فکر کنم تو خونه هست
+الان میخوام
_اوک الان برات میگیرم
+باشه
_خب بریم
+بریم
از رستوران اومدیم بیرون سوار ماشین شدیم که تهیونگ یه جا وایساد رقت توت فرنگی گرفت اومد
_بیا
+مسی
ویو ته
داشت خیلی کیوت توت فرنگی رو میخورد
+میخوری؟
_نه خودت بخور
و بعد لونا رسوندم خونه
=به به بلاخره اومدی
+اره... حیح
(خوب یه چیزی بگم چون میخوام سریع فیک تموم شه الان یعنی فرداست که یعنی الان تو آرایشگاه هست اوکی)
آریشگر: خانوم کارتون تموم شد
+مرسی
لیا: واییی لونا چقدر خوشگل شدی، اصلا تهیونگ رو ول کن بیا با خودم
+برو بابا
لیا: باشه، لونا ته اومده
+اوک من برم
رفتم بیرون که دیدم ته بای استایل خیلی جذاب و دختر کوش بیرون وایساده
+اووو یکم کمتر خوشتیب باشه
_نترس من مال توهم
_ولی....
+چیه بد شدم
_نه خیلی از چیزی که فکر میکردم زیبا شدی
+مرسی
(خب حوصله ندارم تعریف کنم خب عروس گرفتن دیگه)
part 40
رفتم پایین
_اووو چه لیدی زیبایی
+توهم خیلی خوشتب شدی مصتر
سوار ماشین شدیم تهیونگ حرکت کردبه سمت رستوران شیک و دارک رسیدم و از ماشین پیاده شدیم رفتیم داخل رستوران که گارسون اومد سفارش رو گرفتم و غذا ها رو اورد بعد چند مین غذامون تموم شد
ویو ته
داشتم شراب میخوردم که دیدم لونا داشت نگام میکرد
_چیشده
+منم میخوام🥺
_نه برای بچه ضرر داره
+خب که چی عههه
_باشه فقط کم بخورد
+باشه
گفتم یدونه بدون الکلشو بیارن
ویو لونا
گارسون واسم اورد کم بود و همه شو خوردم.... دست خودم نبود دلم باز میخواست
_کیوت(زیر لب)
+ته
_جونم
+دلم توت فرنگی میخواد
_ام فکر کنم تو خونه هست
+الان میخوام
_اوک الان برات میگیرم
+باشه
_خب بریم
+بریم
از رستوران اومدیم بیرون سوار ماشین شدیم که تهیونگ یه جا وایساد رقت توت فرنگی گرفت اومد
_بیا
+مسی
ویو ته
داشت خیلی کیوت توت فرنگی رو میخورد
+میخوری؟
_نه خودت بخور
و بعد لونا رسوندم خونه
=به به بلاخره اومدی
+اره... حیح
(خوب یه چیزی بگم چون میخوام سریع فیک تموم شه الان یعنی فرداست که یعنی الان تو آرایشگاه هست اوکی)
آریشگر: خانوم کارتون تموم شد
+مرسی
لیا: واییی لونا چقدر خوشگل شدی، اصلا تهیونگ رو ول کن بیا با خودم
+برو بابا
لیا: باشه، لونا ته اومده
+اوک من برم
رفتم بیرون که دیدم ته بای استایل خیلی جذاب و دختر کوش بیرون وایساده
+اووو یکم کمتر خوشتیب باشه
_نترس من مال توهم
_ولی....
+چیه بد شدم
_نه خیلی از چیزی که فکر میکردم زیبا شدی
+مرسی
(خب حوصله ندارم تعریف کنم خب عروس گرفتن دیگه)
۱۴.۸k
۳۱ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.