به سخن درآوردن جمادات واقراربه امامت حضرت جوادالائمه علیه

به سخن درآوردن جمادات واقراربه امامت حضرت جوادالائمه علیهم السلام




محمّد بن ابی العلاء نقل کرده است که:

از یحیی بن اکثم قاضی سامراء – بعد از آن که او را بسیار امتحان نمودم و با او مناظره و گفتگو و مراسله داشتم و از علوم آل محمّد علیهم السلام سؤال کردم – شنیدم که گفت:

روزی وارد مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شدم تا قبر مبارک او را طواف کنم، حضرت جواد علیه السلام را دیدم که در آنجا طواف می کند، درباره مسایلی که در نظر داشتم با آن حضرت گفتگو کردم و او همه را جواب فرمود.

به ایشان عرض کردم: می خواهم سؤالی از شما بپرسم ولی بخدا قسم خجالت می کشم. امام علیه السلام فرمود:

من از آن سؤال به تو خبر می دهم قبل از آن که بپرسی، می خواهی سؤال کنی که امام کیست؟

عرض کردم: بخدا قسم سؤال مورد نظرم همان است.

فرمود: من امام هستم، عرض کردم نشانه ای می خواهم تا یقین کنم.

آن حضرت در دست خود عصایی داشت، وقتی من چنین گفتم فوراً آن عصا شروع به صحبت کرد و گفت: "إنّ مولای امام هذا الزمان و هو حجّة الله." به راستی مولا و صاحب من امام این زمان است و او حجت پروردگار است.

اصول کافـــــی،جلد۱،صفحه۳۵۳



فاطمة المعصومة علیهاالسلام

https://telegram.me/ya_fateme_masome

اَلـلــَّهــُمَّ صَلِّ عَـلــَی مُحمـَّــــدٍ و علـــــی و آلِهمـــــا وَ عَجّـــِلْ فــَرَجَهــُـمْ وَأهْلِکْ عَدُوَّهــُمْ

بر دشمن مرتضی علی لعنت