غـریـبــه مـن ───※ ·❆· ※─── p : ³⁹
جونگکوک هنوز داشت رانندگی میکرد و ا/ت خوابش برده بود بعد از چند ساعت که تقریبا شب شده بود رسیدن
+ا/ت رسیدیم.....ا/ت
دلش نیومد بیدارش کنه بغلش کرد و برد تو خونه رو تخت گذاشتش بعدم وسایل رو برد و خودشم کنار ا/ت دراز کشید
+من این چند ساعت رانندگی کردم و اونوقت این خسته شده(نگاه عاشقانه)
بعد از چند دقیقه حوصله ش سر رفت وبیدارش کرد
+پاشو دیگه
_رسیدیم...چرا بیدارم نکردی
+بیدار نشدی خواب هفت پادشاه رو میدیدی
_باید قشنگ تکونم بدی با این چیزا بیدار نمیشم.....وای گشنمه
+بریم یه چیزی درست کنیم
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
_اوو اینجا چقد خوشگله
+اندازه تو نه
_(خنده)
+بلاخره خندیدی
+میگم ما الان تنها اینجاییم...
_مگه تو عمارت تنها نبودیم
+خب اینجا بدون هیچ مزاحم و نگهبان خدمتکار اینا
_اونجا نگهبان و خدمتکار نبود
+ای بابا حالا نمیشه تو قضیه رو یجور دیگه ببینی
_چجوری؟
+بیخیال بابا
ا/ت شیطونیش گل میکنه میره جلو
_آها منظورت اینه که من و تو میتونیم..(دستشو میزاره رو سینه کوک)
_نسبت به سنم سکسی ام نه........اگه بخوای...
+باشه
_ش..شوخی کردم
جونگکوک میره جلو تا ا/ت میخوره به دیوار و دستاشو کنارش رو دیوار میزاره
+ولی من کاملا جدی ام
وقتی جدی میشه واقعا هاته ای خدا چی دارم میگم عجب گوهی خوردم قلبم الانه که از سینم بزنه بیرون
+صدای تپش قلبتو میشنوم معلومه بدنت خیلی منتظره...(صورتشو نزدیکتر میکنه تا ببوستش)
_چی میگی..شوخی کردم....من...
جونگکوک بعد یکم فکر
+ایندفعه آزادی ولی اگه دفعه بعدی بخوای تحریکم کنی باید تا آخرش بری
ا/ت سریع از زیر دستش در میره
•°•°•°•°•°•°•°•°•
+وقت پماد و داروئه
_ولی دیشب
+دیشب دیشب بود امشبم باید بزنیم
_باور کن زخمام خوب شده دیگه لازم نیست
+نشده......دربیار
_حالا حتما باید لباسمو در بیارم
+میخوای رو لباست بزنم؟
ا/ت لباسشو در میاره و دوباره پتو رو جلو خودش میگیره
+نگران نباش سریع تمومش میکنم
_ممنون
+خبب نباید لباس بپوشی
_چی
+اگه اون اون چیز سفت و به خودت ببندی عمرا خوب بشن بزار یکم نفس بکشن
ا/ت تیشرت شو برمیداره
_پس حداقل...
+نه....نگران نباش من نگات نمیکنم
بعدم ا/ت و میکشه تو بغلش و میخوابه واسه ا/ت خیلی خجالت آور بود که با بالاتنه لخت تو بغل کوکه
+امشب میتونم راحت بخوابم اینجا امنه الانم که پیشمی لازم نیست برم بیرون میتونم کلی اینجا با تو باشم
_خیلی خوشحالم
+خجالت میکشی؟
_..........
+ببینم تو همونی هستی که دستاتو رو سینم گذاشته بودی و میخواستی باهم چیز کنیم
_ای بابا من یه گوهی خوردم خودمم نفهمیدم چرا فراموشش کن دیگه
+باشه ولی یبار انجامش میدیم(خنده)
_شببببب بخیر
+حرص نخور
#فیک #جونگکوک #تهیونگ #جیمین #جین #یونگی #جیهوپ #نامجون #بی_تی_اس
#BTS #BTS_ARMY #Jungkook
+ا/ت رسیدیم.....ا/ت
دلش نیومد بیدارش کنه بغلش کرد و برد تو خونه رو تخت گذاشتش بعدم وسایل رو برد و خودشم کنار ا/ت دراز کشید
+من این چند ساعت رانندگی کردم و اونوقت این خسته شده(نگاه عاشقانه)
بعد از چند دقیقه حوصله ش سر رفت وبیدارش کرد
+پاشو دیگه
_رسیدیم...چرا بیدارم نکردی
+بیدار نشدی خواب هفت پادشاه رو میدیدی
_باید قشنگ تکونم بدی با این چیزا بیدار نمیشم.....وای گشنمه
+بریم یه چیزی درست کنیم
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
_اوو اینجا چقد خوشگله
+اندازه تو نه
_(خنده)
+بلاخره خندیدی
+میگم ما الان تنها اینجاییم...
_مگه تو عمارت تنها نبودیم
+خب اینجا بدون هیچ مزاحم و نگهبان خدمتکار اینا
_اونجا نگهبان و خدمتکار نبود
+ای بابا حالا نمیشه تو قضیه رو یجور دیگه ببینی
_چجوری؟
+بیخیال بابا
ا/ت شیطونیش گل میکنه میره جلو
_آها منظورت اینه که من و تو میتونیم..(دستشو میزاره رو سینه کوک)
_نسبت به سنم سکسی ام نه........اگه بخوای...
+باشه
_ش..شوخی کردم
جونگکوک میره جلو تا ا/ت میخوره به دیوار و دستاشو کنارش رو دیوار میزاره
+ولی من کاملا جدی ام
وقتی جدی میشه واقعا هاته ای خدا چی دارم میگم عجب گوهی خوردم قلبم الانه که از سینم بزنه بیرون
+صدای تپش قلبتو میشنوم معلومه بدنت خیلی منتظره...(صورتشو نزدیکتر میکنه تا ببوستش)
_چی میگی..شوخی کردم....من...
جونگکوک بعد یکم فکر
+ایندفعه آزادی ولی اگه دفعه بعدی بخوای تحریکم کنی باید تا آخرش بری
ا/ت سریع از زیر دستش در میره
•°•°•°•°•°•°•°•°•
+وقت پماد و داروئه
_ولی دیشب
+دیشب دیشب بود امشبم باید بزنیم
_باور کن زخمام خوب شده دیگه لازم نیست
+نشده......دربیار
_حالا حتما باید لباسمو در بیارم
+میخوای رو لباست بزنم؟
ا/ت لباسشو در میاره و دوباره پتو رو جلو خودش میگیره
+نگران نباش سریع تمومش میکنم
_ممنون
+خبب نباید لباس بپوشی
_چی
+اگه اون اون چیز سفت و به خودت ببندی عمرا خوب بشن بزار یکم نفس بکشن
ا/ت تیشرت شو برمیداره
_پس حداقل...
+نه....نگران نباش من نگات نمیکنم
بعدم ا/ت و میکشه تو بغلش و میخوابه واسه ا/ت خیلی خجالت آور بود که با بالاتنه لخت تو بغل کوکه
+امشب میتونم راحت بخوابم اینجا امنه الانم که پیشمی لازم نیست برم بیرون میتونم کلی اینجا با تو باشم
_خیلی خوشحالم
+خجالت میکشی؟
_..........
+ببینم تو همونی هستی که دستاتو رو سینم گذاشته بودی و میخواستی باهم چیز کنیم
_ای بابا من یه گوهی خوردم خودمم نفهمیدم چرا فراموشش کن دیگه
+باشه ولی یبار انجامش میدیم(خنده)
_شببببب بخیر
+حرص نخور
#فیک #جونگکوک #تهیونگ #جیمین #جین #یونگی #جیهوپ #نامجون #بی_تی_اس
#BTS #BTS_ARMY #Jungkook
۳۵.۱k
۱۴ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.