پارت ۱
حدود یک ساله که کیم نامجون بادیگاردمه و منم بهش علاقه دارم و دنبال راهیم که بهش اعتراف کنم ولی هیچ وقت متوجه نمیشه
+نامجون
_بله خانم
+ منو خانم صدا نزن
_چشم خانم سوآ
+......
+نامجون میای قرار بزاریم؟
من مجبور شدم بهش مستقیم بگم چون آی کیوش جواب نمیداد
(نامجون در واقعیت خیلی باهوشه)
_خانم سوآ من فقط بادیگادرتونم
ویو نامجون:
وقتی بهش جواب رد دادم محل رو سوآ ترک کرد منم با خودم گفتم از عمارت بیرون نمیره ولی شب هرچی صداش کردم جوابی نشنیدم
راستش منم سوآ رو دوست داشتم ولی میترسیدم پدرش مخالف کنه برای همین همیشه وقتی اعتراف میکرد خودمو به گیجی میزدنم
کم کم نگران شدم و اسمشو داد میزدم ولی جوابی نمیشنیدم ،سوار ماشینم شدم که برم دنبال سوآ
ویو سوآ:
وقتی عصبانی بودم از عمارت زدم بیرون داشتم دوچرخه سواری میکردم که دیدم یک ماشین تعقیبم میکنه و هرکاری کردم نتونستم در برم دوتا مرد که اومدن من رو داخل ماشین کردن هر چی جیغ میزدم کسی صدام رو نمیشنید
+نامجون
_بله خانم
+ منو خانم صدا نزن
_چشم خانم سوآ
+......
+نامجون میای قرار بزاریم؟
من مجبور شدم بهش مستقیم بگم چون آی کیوش جواب نمیداد
(نامجون در واقعیت خیلی باهوشه)
_خانم سوآ من فقط بادیگادرتونم
ویو نامجون:
وقتی بهش جواب رد دادم محل رو سوآ ترک کرد منم با خودم گفتم از عمارت بیرون نمیره ولی شب هرچی صداش کردم جوابی نشنیدم
راستش منم سوآ رو دوست داشتم ولی میترسیدم پدرش مخالف کنه برای همین همیشه وقتی اعتراف میکرد خودمو به گیجی میزدنم
کم کم نگران شدم و اسمشو داد میزدم ولی جوابی نمیشنیدم ،سوار ماشینم شدم که برم دنبال سوآ
ویو سوآ:
وقتی عصبانی بودم از عمارت زدم بیرون داشتم دوچرخه سواری میکردم که دیدم یک ماشین تعقیبم میکنه و هرکاری کردم نتونستم در برم دوتا مرد که اومدن من رو داخل ماشین کردن هر چی جیغ میزدم کسی صدام رو نمیشنید
۷.۴k
۰۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.