پارت۱۳
پارت۱۳
بوسه ای از تو😭💋
(پرش زمانی)
[یک ساعت بعد]
میرم پیش شوگا و دارو هاشو بهش میدم.
لیا: امشب قراره بریم آمریکا زود برمیگردم.
شوگا: باشه .( ادمین: یه چیزی بگو فقط باشه.🔪)
میرم بیرون با همه خدا حافظی میکنم با جین و وی و نامجون سوار ماشین میشیم .
( پرش زمانی)
میرم خونه من وسایل هامو جم میکنم و سوار ماشین میشم.
جین: بچه ها بیاین تو راه یه چیزی بخریم.
وی: مثلاً چی؟
جین: خوراکی.
نامجون: تو اول ایکیو بودی بعد دست و پا درآوردی.
جین: چرا؟
وی: آخه چون تو هواپیما همچی هست.
جین: عه راست میگی .
(پرش زمانی)
[نیم ساعت بعد]
میرسیم فرودگاه و سوار هواپیما میشیم. جین کنار من میشینه وی و نامجون هم پشت سر ما.
جین: بچه ها گوشی هاتون و خاموش کنید .
لیا: باشه.
وی: باشه بابا ایکیو.
جین: 😒
هواپیما بلند میشه .
مهماندار : چیزی میل دارید؟
لیا: یک نودل لطفا.
جین: آب پرتقال.
وی: نه مرسی.
نامجون: دو تا اسپرسو.
مهماندار: چشم الان میارم.
وی: چرا دوتا؟
نامجون: برای تو.
وی: من گفتم نمیخوام.
نامجون: تو عاشق اسپرسو هستی.
وی: باشه.
مهماندار میاد .
مهماندار: بفرمایید.
جین: مرسی.
لیا: خیلی ممنون.
نامجون: مرسی.
مهماندار:👩.
لیا: جین کی میرسیم.؟!
جین: ۸ یا ۹ساعت دیگه.
لیا: چیییییی؟
جین: تو میترسی؟😏
لیا: ن...نه .....ه
جین: نترس بهم بگو.
لیا: خوب اره یکم.
جین: بچه ها لیا از هواپیما میترسه.( ادمین: چه نامرد مثلاً قرار بود نگه.😶)
لیا: نههههههه. چرا گفتی ؟ باهات قهرم.
وی:😂
نامجون: از دست تو جین.
بوسه ای از تو😭💋
(پرش زمانی)
[یک ساعت بعد]
میرم پیش شوگا و دارو هاشو بهش میدم.
لیا: امشب قراره بریم آمریکا زود برمیگردم.
شوگا: باشه .( ادمین: یه چیزی بگو فقط باشه.🔪)
میرم بیرون با همه خدا حافظی میکنم با جین و وی و نامجون سوار ماشین میشیم .
( پرش زمانی)
میرم خونه من وسایل هامو جم میکنم و سوار ماشین میشم.
جین: بچه ها بیاین تو راه یه چیزی بخریم.
وی: مثلاً چی؟
جین: خوراکی.
نامجون: تو اول ایکیو بودی بعد دست و پا درآوردی.
جین: چرا؟
وی: آخه چون تو هواپیما همچی هست.
جین: عه راست میگی .
(پرش زمانی)
[نیم ساعت بعد]
میرسیم فرودگاه و سوار هواپیما میشیم. جین کنار من میشینه وی و نامجون هم پشت سر ما.
جین: بچه ها گوشی هاتون و خاموش کنید .
لیا: باشه.
وی: باشه بابا ایکیو.
جین: 😒
هواپیما بلند میشه .
مهماندار : چیزی میل دارید؟
لیا: یک نودل لطفا.
جین: آب پرتقال.
وی: نه مرسی.
نامجون: دو تا اسپرسو.
مهماندار: چشم الان میارم.
وی: چرا دوتا؟
نامجون: برای تو.
وی: من گفتم نمیخوام.
نامجون: تو عاشق اسپرسو هستی.
وی: باشه.
مهماندار میاد .
مهماندار: بفرمایید.
جین: مرسی.
لیا: خیلی ممنون.
نامجون: مرسی.
مهماندار:👩.
لیا: جین کی میرسیم.؟!
جین: ۸ یا ۹ساعت دیگه.
لیا: چیییییی؟
جین: تو میترسی؟😏
لیا: ن...نه .....ه
جین: نترس بهم بگو.
لیا: خوب اره یکم.
جین: بچه ها لیا از هواپیما میترسه.( ادمین: چه نامرد مثلاً قرار بود نگه.😶)
لیا: نههههههه. چرا گفتی ؟ باهات قهرم.
وی:😂
نامجون: از دست تو جین.
۱.۸k
۲۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.