ʀᴀɪɴ
#ʀᴀɪɴ
Part ten
اهیون لباس رو سمت پسر بزرگتر گرفت و با لبخند گفت: جیمین شی بفرما اینم لباسی که باید بپوشید بعد از عوض کردن لباست بیا توی اتاق کنار اتاقی که الان اونجا بودیم اونجا برای پرستارهاست تا بهت بگم چیکار کنی
جیمین: ممنونم اهیون شیی
اهیون: خواهش میکنم و اینکه زگراحت بهم بگو اهیون
خوب معلومه که من ازت کوچیکترم من ۱۸ سالمه
جیمین: یکم زیادی جوون نیستی؟ البته جیهون هم ۱۸ سالشه
اهیون: من چند سال رو جهشی خوندم پس اره یکم زود اومدم و من فقط پنج ماه از جیهون اوپا کوچیکترمممم
جیمین: بهت نمیومدد خب من لباسامو عوض کنم
اهیون: منم برم فعلا
اهیون رختکن رو ترک کرد . جیمین در یکی از کمد هارو باز کرد تی شرتشو درآورد و تا کرد و توی کمد گذاشت . لباسی که اهیون بهش داد رو نگاهی بهش انداخت . خیلی براش بزرگ نبود خیلی هم کوچیک نبود اندازش بود جای تعجب داره چون مین یونگی چثه ای از اون بزرگتره ولی لباسش اندازه جیمینه ؟ یه دفعه در رختکن باز شد و جیغ جیمین بالا رفت
.............................
یونگی: جیمین کجاست؟
جین: با اهیون رفت
یونگی: شت گوشیش دست منه
جین: چرا گوشیاتون دست همدیگه بود؟
یونگی:اممم.. از اتاقش که داشت میومد بیرون گوشیشو جا گذاشت من برش داشتم و گوشی منم اون برداشت البته که دقیق بگم گوشیامون جابه جا شد
جین: خب برو پیش جیمین دیگه گوشیشو شاید بخواد
یونگی از اتاق خارج شد و رفت سمت رختکن . بدون در زدن درو باز کرد با دیدن اون صحنه خوشکش زد . دیدن جیمین با بالا تنه برهنه تا اینکه به خودش اومد و چرخید .
جیمین: آخه کی بدون در زدن وارد جایی میشههه
یونگی: ببخشید جیمین اومدم گوشیتو بدم با گوشی من جابهجا شده بود
جیمین: میتونی برگردی دکتر مین
یونگی: پرستار پارک این لباس خیلی بهت میاد
جیمین: من هنوز استخدام نشدم که بخوای پرستار صدام کنی دکتر مین
یونگی: ولی تو فعلا که پرستار قلبم شدی
جیمین: چی....؟
اهیون: شما دوتا دارید چه غلطی میکنیدددد
Part ten
اهیون لباس رو سمت پسر بزرگتر گرفت و با لبخند گفت: جیمین شی بفرما اینم لباسی که باید بپوشید بعد از عوض کردن لباست بیا توی اتاق کنار اتاقی که الان اونجا بودیم اونجا برای پرستارهاست تا بهت بگم چیکار کنی
جیمین: ممنونم اهیون شیی
اهیون: خواهش میکنم و اینکه زگراحت بهم بگو اهیون
خوب معلومه که من ازت کوچیکترم من ۱۸ سالمه
جیمین: یکم زیادی جوون نیستی؟ البته جیهون هم ۱۸ سالشه
اهیون: من چند سال رو جهشی خوندم پس اره یکم زود اومدم و من فقط پنج ماه از جیهون اوپا کوچیکترمممم
جیمین: بهت نمیومدد خب من لباسامو عوض کنم
اهیون: منم برم فعلا
اهیون رختکن رو ترک کرد . جیمین در یکی از کمد هارو باز کرد تی شرتشو درآورد و تا کرد و توی کمد گذاشت . لباسی که اهیون بهش داد رو نگاهی بهش انداخت . خیلی براش بزرگ نبود خیلی هم کوچیک نبود اندازش بود جای تعجب داره چون مین یونگی چثه ای از اون بزرگتره ولی لباسش اندازه جیمینه ؟ یه دفعه در رختکن باز شد و جیغ جیمین بالا رفت
.............................
یونگی: جیمین کجاست؟
جین: با اهیون رفت
یونگی: شت گوشیش دست منه
جین: چرا گوشیاتون دست همدیگه بود؟
یونگی:اممم.. از اتاقش که داشت میومد بیرون گوشیشو جا گذاشت من برش داشتم و گوشی منم اون برداشت البته که دقیق بگم گوشیامون جابه جا شد
جین: خب برو پیش جیمین دیگه گوشیشو شاید بخواد
یونگی از اتاق خارج شد و رفت سمت رختکن . بدون در زدن درو باز کرد با دیدن اون صحنه خوشکش زد . دیدن جیمین با بالا تنه برهنه تا اینکه به خودش اومد و چرخید .
جیمین: آخه کی بدون در زدن وارد جایی میشههه
یونگی: ببخشید جیمین اومدم گوشیتو بدم با گوشی من جابهجا شده بود
جیمین: میتونی برگردی دکتر مین
یونگی: پرستار پارک این لباس خیلی بهت میاد
جیمین: من هنوز استخدام نشدم که بخوای پرستار صدام کنی دکتر مین
یونگی: ولی تو فعلا که پرستار قلبم شدی
جیمین: چی....؟
اهیون: شما دوتا دارید چه غلطی میکنیدددد
۱.۲k
۱۱ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.