رمان مافیایی من فصل ۲ عشق پایدار یا ناپایدار پارت ۱۷
____________
جین: میدونم
یونا: میدونستیییی؟
جین: آره چون منم عاشق خودم😌/عررر من مرگگگگ/
یونا:😞😪
جین: جدی گفتی؟؟؟؟
یونا:اهوم 🥺
جین: ببخشید خو....ب منم دوست دارم هروقت میبینمت قلبم تند میزنه انگار میخواد از سینه ام بزنه بیرون
یونا: واقعا؟ منم اینطوریم میشه
جین: دوست دخترم و در آینده زنم میشی؟
یونا: *جیغ* اره اره اره اره😭😭(چه سریع جور شدن به به به به 🤣 یونا: زر نزن😭 هوپی: عه عه جین این بد دهنه ها. جین: فدا سر خودم درستش میکنم😌 یونا: فدات بشم😭 هوپی: آه آه چندششششش برید ببینم. جین: به این جذابی کجاش چندشم؟ یونا: قربون این اعتمادبه سقفت😭 هوپی: میرید یا بکشمتون؟ جین و یونا: رفتیم رفتیم)
و جین میره بغلش میکنه که یدفعه در باز شد
دخترا: چخبر شدههه
پسرا: حمله کردن(پارمممم🤣)
که دیدن جین و یونا همدیگه رو بغل کردن
تهیونگ: عروسی در راهه؟
جین: آره
*همه تشویق کردن و تبریک گفتن*
رزی: دیدی ا/ت میخواستم با نقشت پیش بریم باید تا شب وایمیسادیم که بریم جرعت و حقیقت معلوم هم نبود اصلا بازی میکنیم یا نه والا😏
ا/ت: باشه باشه تو بهترین نقشه ی دنیا رو کشیدی والا😒
جیهوپ: معلومه زنم بهترینه
جین: حرف نزید دوست دخترم بهترینه بهترین برای بهترین
کوک: بل بل
ا/ت: کوککککک
کوک: عا شیرموزها دارن صدام میکنن من رفتم پایین
همه به جز یونا: از دست این پسر و شیرموزاش
که یدفعه همه زدن زیر خنده
ا/ت: راستی حالا میاد جرعت حقیقت؟
همه: ارههه
دیگه رفتن پایین جرعت و حقیقت بازی کردن
*سوال رو جین و جواب رو کوک *
جین: خوب ج یا ح
کوک: ج
جین: خوب خوب 😈 یه لحظه وایسا*رفت اشپزخونه*
تهیونگ: تسلیت بهت میگم ا/ت، کوک روحت شاد
ا/ت: باع چرا؟
کوک: این وقتی بره آشپزخونه یه چی درست میکنه یعنی اصلا نگم
جین: اومدمم اینو بخور
کوک: این همههه
جین: نه یه قلوپ هم کافیه
کوک خوردش و حالش خیلی بد شد
کوک: توش چی ریختی؟؟ اههه حالم بهم خورد
جین: خوب شیرموز خود موز شکلات کمی نوشابه و سس شکلات
ا/ت: عهههه حالم بهم خورد
یونا: بسهههه دیگه بریم ادامه من میچرخونم
*سوال رو تهیونگ و جواب رو یونا*
تهیونگ: ج یا ح؟
یونا: ح
تهیونگ: خوببب جین یا ا/ت؟
یونا: جانمممم این چه سوالیه؟؟؟
تهیونگ: دیگه باید بگی
یونا: ا/ت جان معذرت جین
ا/ت: بزار بازی تموم شه برات دارم
جین: ایی قربونت بشم
یونا:😊
*دوباره چرخوندن سوال رو ا/ت جواب رو کوک*
ا/ت: ج یا ح
کوک: ح
ا/ت: من یا شیرموز؟
کوک: سوری ا/ت شیرموز
ا/ت:باشه*ناراحت*
*دوباره چرخوندن سوال رو جیهوپ و جواب رزی*
جیهوپ: ج یا ح؟
رزی: ج
جیهوپ: عاااا خوب بوسم کن😁
رزی: با کمال میل*اومد لبشو واسه ۱ ثانیه بوسید*
جیهوپ: چسبید 😂
ا/ت: دیگه بسه بچرخونید
جین: میدونم
یونا: میدونستیییی؟
جین: آره چون منم عاشق خودم😌/عررر من مرگگگگ/
یونا:😞😪
جین: جدی گفتی؟؟؟؟
یونا:اهوم 🥺
جین: ببخشید خو....ب منم دوست دارم هروقت میبینمت قلبم تند میزنه انگار میخواد از سینه ام بزنه بیرون
یونا: واقعا؟ منم اینطوریم میشه
جین: دوست دخترم و در آینده زنم میشی؟
یونا: *جیغ* اره اره اره اره😭😭(چه سریع جور شدن به به به به 🤣 یونا: زر نزن😭 هوپی: عه عه جین این بد دهنه ها. جین: فدا سر خودم درستش میکنم😌 یونا: فدات بشم😭 هوپی: آه آه چندششششش برید ببینم. جین: به این جذابی کجاش چندشم؟ یونا: قربون این اعتمادبه سقفت😭 هوپی: میرید یا بکشمتون؟ جین و یونا: رفتیم رفتیم)
و جین میره بغلش میکنه که یدفعه در باز شد
دخترا: چخبر شدههه
پسرا: حمله کردن(پارمممم🤣)
که دیدن جین و یونا همدیگه رو بغل کردن
تهیونگ: عروسی در راهه؟
جین: آره
*همه تشویق کردن و تبریک گفتن*
رزی: دیدی ا/ت میخواستم با نقشت پیش بریم باید تا شب وایمیسادیم که بریم جرعت و حقیقت معلوم هم نبود اصلا بازی میکنیم یا نه والا😏
ا/ت: باشه باشه تو بهترین نقشه ی دنیا رو کشیدی والا😒
جیهوپ: معلومه زنم بهترینه
جین: حرف نزید دوست دخترم بهترینه بهترین برای بهترین
کوک: بل بل
ا/ت: کوککککک
کوک: عا شیرموزها دارن صدام میکنن من رفتم پایین
همه به جز یونا: از دست این پسر و شیرموزاش
که یدفعه همه زدن زیر خنده
ا/ت: راستی حالا میاد جرعت حقیقت؟
همه: ارههه
دیگه رفتن پایین جرعت و حقیقت بازی کردن
*سوال رو جین و جواب رو کوک *
جین: خوب ج یا ح
کوک: ج
جین: خوب خوب 😈 یه لحظه وایسا*رفت اشپزخونه*
تهیونگ: تسلیت بهت میگم ا/ت، کوک روحت شاد
ا/ت: باع چرا؟
کوک: این وقتی بره آشپزخونه یه چی درست میکنه یعنی اصلا نگم
جین: اومدمم اینو بخور
کوک: این همههه
جین: نه یه قلوپ هم کافیه
کوک خوردش و حالش خیلی بد شد
کوک: توش چی ریختی؟؟ اههه حالم بهم خورد
جین: خوب شیرموز خود موز شکلات کمی نوشابه و سس شکلات
ا/ت: عهههه حالم بهم خورد
یونا: بسهههه دیگه بریم ادامه من میچرخونم
*سوال رو تهیونگ و جواب رو یونا*
تهیونگ: ج یا ح؟
یونا: ح
تهیونگ: خوببب جین یا ا/ت؟
یونا: جانمممم این چه سوالیه؟؟؟
تهیونگ: دیگه باید بگی
یونا: ا/ت جان معذرت جین
ا/ت: بزار بازی تموم شه برات دارم
جین: ایی قربونت بشم
یونا:😊
*دوباره چرخوندن سوال رو ا/ت جواب رو کوک*
ا/ت: ج یا ح
کوک: ح
ا/ت: من یا شیرموز؟
کوک: سوری ا/ت شیرموز
ا/ت:باشه*ناراحت*
*دوباره چرخوندن سوال رو جیهوپ و جواب رزی*
جیهوپ: ج یا ح؟
رزی: ج
جیهوپ: عاااا خوب بوسم کن😁
رزی: با کمال میل*اومد لبشو واسه ۱ ثانیه بوسید*
جیهوپ: چسبید 😂
ا/ت: دیگه بسه بچرخونید
۱۰.۹k
۱۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.