پارت32-نفوذ
سورا ویو*
امروز قرار بود با دخترا بریم بیرون پس یه لباس پوشیده پوشیدم به هر حال باید هنرای کوک رو می پوشوندم یه میکاپ خیلی ساده کردم و رفتم پایین و دیدم دخترا منتظرن
¶یکم دیگه دیر میومدی زیر پامون علف درمیومد
+ببخشید دیر شد کار داشتم
¢الان ساعت 6 غروبه از صب تا حالا چیکار میکردی که الان کار داشتی؟
+هیچی بیکار
¶بیکار؟
+بابا ولم کنین همش سین جین میکنین
¢راستی بلا نگفتی دیشب چی شد؟
¶پس برای همین بیکار بودی؟
+عالی بود😈
¶به به داداشمم هنرمنده
+اعه ول کنین دیگه
هعی من میخوام بحث رو ادامه ندم شما منحرفا ول کن نیستین
¢باشه بابا تواممم
+😁
¢کوفت
¶😂
+بچه ها پاشین بریم این کافه ای که میگم خیلی خوبه
¢¶اوکی بریم
و رفتیم کافه . سفارش هامون رو گرفتیم و منتظر موندیم بیارن
من رفتم تا دستام رو بشوره ولی وقتی برگشتم با چیزی مواجه شدم که نتونستم جلوی خودمو بگیرم و تعادل خود از دست دادم و افتادم زمین
فلش بک به چند دقیقه بعد اینکه سورا میره*
¢ی... یونا؟
¶چرا لکنت گرفتی
¢ا.... اون... ک.. کوک.. نیست؟
¶کی؟ 😳
¢اونگا و با دستش نشون میده
¶اون اینجا چیکار میکنه؟ اون کیه پیشش؟
¢سچرا نباید بفهمه.. نههه... این خیلی بده
¶پاشو بریم ببینیم قضیه چیه
¢باشه
و رفتن بالای میزی که کوک اونجا بود
¶کوک واقعا خودتی؟ ببینم تو خجالت نمیکشی؟
©بله؟
¢خودتو به خریت نزن *داد
©بله منم کوک هستم و شما؟
¶به به مستر الزایمر هم گرفتن . اول که با جسیکا میپری میگه عاشقشم عاشقشم بعد که بهت خیانت میکنه میری سورا میگردی این بچه رو هم عاشق خودت میکنی بعد میری با معلوم نیست کی میگردی؟؟؟؟
این چیزی بود که مامان بابا بهت یاد دادن؟
©خانم صدات رو بالا نبر من اصن نمیشناسم تو کی هستی!
¶باشه وقتی..
+اینجا چه خبره؟
پایان فلش بک*
¢ سورا لطفا اروم باش الان قضیه رو حل میکنیم
+یعنی چی *دادددد
¶هی سورا اروم باش الان تکلیف این بی ناموص مشخص میشه
®خانوم مراقب حرف زدنت باش( گایز این همون دخترس که با کوکه)
¢تو یکی خفه
¶زنگ زده به کوک
¢جواب داد؟
!¶اره
+بهش بگو بیاد اینجا
¶باشه
©ببخشید ولی شما به من بی احترامی کردین
¢من متاسفم اما چند دقیقه دیگه متوجه میشین
.. 20 دقیقه بعد-کوک رسید...
-سلام دخترا چیزی شده؟
¢نه اما باید چیزی رو ببینی
-باشه
¶سلام کوک
-سلام
¶ببین این چیزی که میبینی شاید یکم شکه کننده باشه اما واقعیته ممکنه اتفاقی که چند سال پیش افتاد حل بشه
-کدوم.. نکنه...
¶اره همونو میگم
امروز قرار بود با دخترا بریم بیرون پس یه لباس پوشیده پوشیدم به هر حال باید هنرای کوک رو می پوشوندم یه میکاپ خیلی ساده کردم و رفتم پایین و دیدم دخترا منتظرن
¶یکم دیگه دیر میومدی زیر پامون علف درمیومد
+ببخشید دیر شد کار داشتم
¢الان ساعت 6 غروبه از صب تا حالا چیکار میکردی که الان کار داشتی؟
+هیچی بیکار
¶بیکار؟
+بابا ولم کنین همش سین جین میکنین
¢راستی بلا نگفتی دیشب چی شد؟
¶پس برای همین بیکار بودی؟
+عالی بود😈
¶به به داداشمم هنرمنده
+اعه ول کنین دیگه
هعی من میخوام بحث رو ادامه ندم شما منحرفا ول کن نیستین
¢باشه بابا تواممم
+😁
¢کوفت
¶😂
+بچه ها پاشین بریم این کافه ای که میگم خیلی خوبه
¢¶اوکی بریم
و رفتیم کافه . سفارش هامون رو گرفتیم و منتظر موندیم بیارن
من رفتم تا دستام رو بشوره ولی وقتی برگشتم با چیزی مواجه شدم که نتونستم جلوی خودمو بگیرم و تعادل خود از دست دادم و افتادم زمین
فلش بک به چند دقیقه بعد اینکه سورا میره*
¢ی... یونا؟
¶چرا لکنت گرفتی
¢ا.... اون... ک.. کوک.. نیست؟
¶کی؟ 😳
¢اونگا و با دستش نشون میده
¶اون اینجا چیکار میکنه؟ اون کیه پیشش؟
¢سچرا نباید بفهمه.. نههه... این خیلی بده
¶پاشو بریم ببینیم قضیه چیه
¢باشه
و رفتن بالای میزی که کوک اونجا بود
¶کوک واقعا خودتی؟ ببینم تو خجالت نمیکشی؟
©بله؟
¢خودتو به خریت نزن *داد
©بله منم کوک هستم و شما؟
¶به به مستر الزایمر هم گرفتن . اول که با جسیکا میپری میگه عاشقشم عاشقشم بعد که بهت خیانت میکنه میری سورا میگردی این بچه رو هم عاشق خودت میکنی بعد میری با معلوم نیست کی میگردی؟؟؟؟
این چیزی بود که مامان بابا بهت یاد دادن؟
©خانم صدات رو بالا نبر من اصن نمیشناسم تو کی هستی!
¶باشه وقتی..
+اینجا چه خبره؟
پایان فلش بک*
¢ سورا لطفا اروم باش الان قضیه رو حل میکنیم
+یعنی چی *دادددد
¶هی سورا اروم باش الان تکلیف این بی ناموص مشخص میشه
®خانوم مراقب حرف زدنت باش( گایز این همون دخترس که با کوکه)
¢تو یکی خفه
¶زنگ زده به کوک
¢جواب داد؟
!¶اره
+بهش بگو بیاد اینجا
¶باشه
©ببخشید ولی شما به من بی احترامی کردین
¢من متاسفم اما چند دقیقه دیگه متوجه میشین
.. 20 دقیقه بعد-کوک رسید...
-سلام دخترا چیزی شده؟
¢نه اما باید چیزی رو ببینی
-باشه
¶سلام کوک
-سلام
¶ببین این چیزی که میبینی شاید یکم شکه کننده باشه اما واقعیته ممکنه اتفاقی که چند سال پیش افتاد حل بشه
-کدوم.. نکنه...
¶اره همونو میگم
۴.۸k
۲۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.