مدرسه که میرفتیم....
مدرسه که میرفتیم....
هربار که دفتر مشقمون رو جا میذاشتیم...
معلممون میگفت:
"مواظب باش خودتو جا نذاری"
و ما میخندیدیم و فکر میکردیم نمیشه خودمونو جا بذاریم!
بزرگ که شدیم بارها و بارها یه قسمت از خودمون رو جاگذاشتیم...
توی یه کافه...
توی یه خیابون...
توی یه خاطره...
شبگردتنها.....
هربار که دفتر مشقمون رو جا میذاشتیم...
معلممون میگفت:
"مواظب باش خودتو جا نذاری"
و ما میخندیدیم و فکر میکردیم نمیشه خودمونو جا بذاریم!
بزرگ که شدیم بارها و بارها یه قسمت از خودمون رو جاگذاشتیم...
توی یه کافه...
توی یه خیابون...
توی یه خاطره...
شبگردتنها.....
۷۹.۳k
۱۳ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱.۶k)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.