عشق تاریک پارت ۱۹
ته : ن ن خودشو انداخت منو کوک رفتیم سمتش
کوک گریه میکرد : ۱/ت چکار کردی چکار کردی
ته : سرش سرش داره خون میاد به آمبولانس زنگ بزن زود باش
کوک : با باشه
ته گریه میکرد ۱/ت کشیده بود داخل بغلش ته : چرا این کارو باهام کردی ها ها
۱/ت : دیگه از دستم راحت شدی (لبخندی با طمع خون
۱/ت بیهوش شود
ته : ن ن دون بیار ننننننننننننننننن
آمبولانس رسید
بیمارستان
دکتر : چیشده
ته : خودکشی می خواست خودکشی کنه
ته : دکتر زنده می مونه
دکتر : هنوز هیچی معلوم نیست
برندش داخل اتاق
کوک : به ته نگاه کردم روی زمین نشسته بود گریه میکرد
کوک : من متمعا اون تنهامون نمیزاره
ته : نمیتونم بدون اون
کوک : اون دختر قوی هست حتما دون میاره
ته : امیدوارم
کوک : ته اینقدر گریه کرده بود که خوابش برد
کوک : اون نمیتونه تنهامون بزاره نمیتونه
سرمو به دیوار تکیه دادم اشکی از چشمم سرازیر شد
اوووووووووووووووو چند ساعت بعد (خب نمم چه ساعتی امد بیرون )
کوک : دکتر اومد بیرون رفتم سمتش
کوک : دکتر حالش خوبه خوب میشه
دکتر : ایشون باردار بودن بچه از دست دادن
و باید ی چند روزی تحت نظر ویژه باشن
کوک : خب کی بهوش میاد
دکتر : هنوز معلوم نیست
دکتر رفت
کوک : از پشت شیشه به ۱/ت نگاه میکردم کلی دستگاه بهش وصل بود
کوک : دلم برای اوپا گفتنت تنگ شده
کوک گریه میکرد : ۱/ت چکار کردی چکار کردی
ته : سرش سرش داره خون میاد به آمبولانس زنگ بزن زود باش
کوک : با باشه
ته گریه میکرد ۱/ت کشیده بود داخل بغلش ته : چرا این کارو باهام کردی ها ها
۱/ت : دیگه از دستم راحت شدی (لبخندی با طمع خون
۱/ت بیهوش شود
ته : ن ن دون بیار ننننننننننننننننن
آمبولانس رسید
بیمارستان
دکتر : چیشده
ته : خودکشی می خواست خودکشی کنه
ته : دکتر زنده می مونه
دکتر : هنوز هیچی معلوم نیست
برندش داخل اتاق
کوک : به ته نگاه کردم روی زمین نشسته بود گریه میکرد
کوک : من متمعا اون تنهامون نمیزاره
ته : نمیتونم بدون اون
کوک : اون دختر قوی هست حتما دون میاره
ته : امیدوارم
کوک : ته اینقدر گریه کرده بود که خوابش برد
کوک : اون نمیتونه تنهامون بزاره نمیتونه
سرمو به دیوار تکیه دادم اشکی از چشمم سرازیر شد
اوووووووووووووووو چند ساعت بعد (خب نمم چه ساعتی امد بیرون )
کوک : دکتر اومد بیرون رفتم سمتش
کوک : دکتر حالش خوبه خوب میشه
دکتر : ایشون باردار بودن بچه از دست دادن
و باید ی چند روزی تحت نظر ویژه باشن
کوک : خب کی بهوش میاد
دکتر : هنوز معلوم نیست
دکتر رفت
کوک : از پشت شیشه به ۱/ت نگاه میکردم کلی دستگاه بهش وصل بود
کوک : دلم برای اوپا گفتنت تنگ شده
۵۳.۱k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.