2️⃣
2️⃣
💢 خـودداری امـام حـسـیـن از بـیـعـت بـا یـزیـد 💢
پس از مرگ معاویه (۱۵ رجب ۶۰ق) از مردم برای یزید بیعت گرفته شد.
یزید تصمیم گرفت از چند تن از بزرگان مسلمانان که دعوت معاویه را برای بیعت با یزید نپذیرفته بودند، بیعت بگیرد؛
به همین دلیل
به حاکم وقت مدینه -ولید بن عتبه- نامهای نوشت و او را از مرگ معاویه مطلع ساخت و در نامه بسیار کوتاه دیگری خطاب به ولید نوشت:
«از حسین بن علـی و عبدالله بن عمر و عبدالرحمن بن ابی بکر و عبدالله بن زبیر به زور بیعت بگیر و هر کس نپذیرفت گردنش را بزن.»
پس از آن، نامه دیگری نیز از طرف یزید آمد که در آن تأکید کرده بود:
نام موافقان و مخالفان را برای من بنویس و سر حـسین بن علـی را نیز با جواب نامه به سوی من بفرست».
ولید با مروان بن حکم مشورت کرد و سپس عبدالله بنعمرو را به دنبال
امام حسین(ع)، ابن زبیر، عبداللّه بن عمر و عبدالرحمن بن ابی بکر فرستاد.
امام حسین(ع) به همراه سی نفر از نزدیکان خود به دارالاماره مدینه رفت.
ولید خبر مرگ معاویه را به امام حسین(ع) داد و سپس نامه یزید را برای او قرائت کرد که در آن از ولید خواسته شده بود از حسین بن علی(ع) برایش بیعت بگیرد.
امام حسین(ع) به ولید فرمود:
«آیا تو راضی میشوی که من در پنهانی با یزید بیعت کنم؛
به گمانم هدف تو این است که بیعت من در حضور مردم باشد.»
ولید جواب داد:
«نظر من نیز همین است.»
حضرت(ع) فرمود:
«پس تا فردا به من فرصت بده تا نظر خود را اعلام کنم.»
حاکم مدینه عصر روز بعد از ملاقات حسین(ع)، مأموران خود را به خانه حضرت(ع) فرستاد تا جواب ایشان را دریافت کند.
امام حسین(ع) آن شب را هم مهلت خواست که با موافقت ولید همراه بود.
بعد از این مهلتخواهی حضرت(ع) تصمیم گرفت مدینه را ترک کند.
💢 حـرکـت از مـدیـنـه بـه مـکـه 💢
امام حسین(ع) شب یکشنبه، دو شب مانده از ماه رجب و به نقلی دیگر سوم شعبان سال ۶۰ق به همراه ۸۴ نفر از اهل بیت و یارانش، مدینه را به قصد مکه ترک کرد.
بنابر برخی منابع، ایشان شبهنگام نزد قبر مادر و برادر رفت و نماز خواند و وداع کرد و صبح به خانه برگشت.
در برخی دیگر از منابع آمده است حضرت(ع) دو شب متوالی را در کنار قبر رسول خدا(ص) بیتوته کرد.
در این سفر به جز محمد بن حنفیه
بیشتر خویشاوندان امام حسین(ع) از جمله فرزندان، برادران، خواهران و برادرزادههای آن حضرت(ع)، ایشان را همراهی میکردند.
علاوه بر بنی هاشم، بیست و یک نفر از یاران امام حسین(ع) نیز با ایشان در این سفر همراه شدند.
محمد بن حنفیه برادر امام حسین(ع) پس از اطلاع از سفر قریبالوقوع امام، برای خداحافظی نزد ایشان آمد.
امام حسین(ع) وصیتـنامه ای برای او نوشت که در آن آمده است:
إنّی لَم اَخْرج أشِراً و لا بَطِراً و لا مُفْسداً و لا ظالماً وَ إنّما خرجْتُ لِطلب الإصلاح فی اُمّة جدّی اُریدُ أنْ آمُرَ بالمعروف و أنْهی عن المنکر و اسیرَ بِسیرة جدّی و سیرةِ أبی علی بن أبی طالب
من از روی ناسپاسی و زیاده خواهی و برای فساد و ستمگری، حرکت نکردم؛
بلکه اصلاح امّت جدّم را میجویم. میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیره جدّم و پدرم علی بن ابی طالب(ع) رفتار کنم....
امام حسین(ع) با همراهانش از مدینه خارج شد و بر خلاف خواسته نزدیکانش راه اصلی مکه را پیش گرفت.
در میان راه مکه، امام حسین(ع) با عبدالله بن مطیع برخورد کرد.
او از مقصد امام پرسید.
امام حسین (ع) فرمود:
«اکنون آهنگ مکه دارم. چون آنجا برسم، از خداوند متعال برای پس از آن، طلب خیر خواهم کرد».
عبدالله امام (ع) را از مردم کوفه برحذر داشت و از ایشان خواست در مکه باقی بماند.
امام حسین (ع) بعد از پنج روز، در سوم شعبان سال ۶۰ق به مکه رسید و با استقبال گرم مردم مکه و حاجیان بیت الله الحرام روبرو شد.
🔵 مـسـیـر حـرکـت حـسـیـن (ع) از مـدیـنـه تا مـکـه شامل این منازل است:
ذوالحلیفه، ملل، سیاله، عرق ظبیه، زوحاء، انایه، عرج، لحر جمل، سقیا، ابواء، گردنه هَرشا، رابغ، جحفه، قدید، خلیص، عسفان و مر الظهران.
💢 امـام در مـکـه 💢
امام حسین (ع) بیش از چهار ماه از ۳ شعبان تا ۸ ذیالحجه در مکه ماند.
ساکنان مکه با شنیدن خبر حضور امام حسین (ع) خوشحال شدند و صبح و شام، نزد حضرت (ع) در رفت وآمد بودند و گفتهاند که این بر عبدالله بن زبیر سخت گران آمد؛
چرا که امید داشت مردم مکه با وی بیعت کنند.
وی میدانست که تا امام حسین (ع) در مکه است،
کسی با او بیعت نمیکند.
🔵 نـامـه کـوفـیـان و دعـوت
💢 خـودداری امـام حـسـیـن از بـیـعـت بـا یـزیـد 💢
پس از مرگ معاویه (۱۵ رجب ۶۰ق) از مردم برای یزید بیعت گرفته شد.
یزید تصمیم گرفت از چند تن از بزرگان مسلمانان که دعوت معاویه را برای بیعت با یزید نپذیرفته بودند، بیعت بگیرد؛
به همین دلیل
به حاکم وقت مدینه -ولید بن عتبه- نامهای نوشت و او را از مرگ معاویه مطلع ساخت و در نامه بسیار کوتاه دیگری خطاب به ولید نوشت:
«از حسین بن علـی و عبدالله بن عمر و عبدالرحمن بن ابی بکر و عبدالله بن زبیر به زور بیعت بگیر و هر کس نپذیرفت گردنش را بزن.»
پس از آن، نامه دیگری نیز از طرف یزید آمد که در آن تأکید کرده بود:
نام موافقان و مخالفان را برای من بنویس و سر حـسین بن علـی را نیز با جواب نامه به سوی من بفرست».
ولید با مروان بن حکم مشورت کرد و سپس عبدالله بنعمرو را به دنبال
امام حسین(ع)، ابن زبیر، عبداللّه بن عمر و عبدالرحمن بن ابی بکر فرستاد.
امام حسین(ع) به همراه سی نفر از نزدیکان خود به دارالاماره مدینه رفت.
ولید خبر مرگ معاویه را به امام حسین(ع) داد و سپس نامه یزید را برای او قرائت کرد که در آن از ولید خواسته شده بود از حسین بن علی(ع) برایش بیعت بگیرد.
امام حسین(ع) به ولید فرمود:
«آیا تو راضی میشوی که من در پنهانی با یزید بیعت کنم؛
به گمانم هدف تو این است که بیعت من در حضور مردم باشد.»
ولید جواب داد:
«نظر من نیز همین است.»
حضرت(ع) فرمود:
«پس تا فردا به من فرصت بده تا نظر خود را اعلام کنم.»
حاکم مدینه عصر روز بعد از ملاقات حسین(ع)، مأموران خود را به خانه حضرت(ع) فرستاد تا جواب ایشان را دریافت کند.
امام حسین(ع) آن شب را هم مهلت خواست که با موافقت ولید همراه بود.
بعد از این مهلتخواهی حضرت(ع) تصمیم گرفت مدینه را ترک کند.
💢 حـرکـت از مـدیـنـه بـه مـکـه 💢
امام حسین(ع) شب یکشنبه، دو شب مانده از ماه رجب و به نقلی دیگر سوم شعبان سال ۶۰ق به همراه ۸۴ نفر از اهل بیت و یارانش، مدینه را به قصد مکه ترک کرد.
بنابر برخی منابع، ایشان شبهنگام نزد قبر مادر و برادر رفت و نماز خواند و وداع کرد و صبح به خانه برگشت.
در برخی دیگر از منابع آمده است حضرت(ع) دو شب متوالی را در کنار قبر رسول خدا(ص) بیتوته کرد.
در این سفر به جز محمد بن حنفیه
بیشتر خویشاوندان امام حسین(ع) از جمله فرزندان، برادران، خواهران و برادرزادههای آن حضرت(ع)، ایشان را همراهی میکردند.
علاوه بر بنی هاشم، بیست و یک نفر از یاران امام حسین(ع) نیز با ایشان در این سفر همراه شدند.
محمد بن حنفیه برادر امام حسین(ع) پس از اطلاع از سفر قریبالوقوع امام، برای خداحافظی نزد ایشان آمد.
امام حسین(ع) وصیتـنامه ای برای او نوشت که در آن آمده است:
إنّی لَم اَخْرج أشِراً و لا بَطِراً و لا مُفْسداً و لا ظالماً وَ إنّما خرجْتُ لِطلب الإصلاح فی اُمّة جدّی اُریدُ أنْ آمُرَ بالمعروف و أنْهی عن المنکر و اسیرَ بِسیرة جدّی و سیرةِ أبی علی بن أبی طالب
من از روی ناسپاسی و زیاده خواهی و برای فساد و ستمگری، حرکت نکردم؛
بلکه اصلاح امّت جدّم را میجویم. میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیره جدّم و پدرم علی بن ابی طالب(ع) رفتار کنم....
امام حسین(ع) با همراهانش از مدینه خارج شد و بر خلاف خواسته نزدیکانش راه اصلی مکه را پیش گرفت.
در میان راه مکه، امام حسین(ع) با عبدالله بن مطیع برخورد کرد.
او از مقصد امام پرسید.
امام حسین (ع) فرمود:
«اکنون آهنگ مکه دارم. چون آنجا برسم، از خداوند متعال برای پس از آن، طلب خیر خواهم کرد».
عبدالله امام (ع) را از مردم کوفه برحذر داشت و از ایشان خواست در مکه باقی بماند.
امام حسین (ع) بعد از پنج روز، در سوم شعبان سال ۶۰ق به مکه رسید و با استقبال گرم مردم مکه و حاجیان بیت الله الحرام روبرو شد.
🔵 مـسـیـر حـرکـت حـسـیـن (ع) از مـدیـنـه تا مـکـه شامل این منازل است:
ذوالحلیفه، ملل، سیاله، عرق ظبیه، زوحاء، انایه، عرج، لحر جمل، سقیا، ابواء، گردنه هَرشا، رابغ، جحفه، قدید، خلیص، عسفان و مر الظهران.
💢 امـام در مـکـه 💢
امام حسین (ع) بیش از چهار ماه از ۳ شعبان تا ۸ ذیالحجه در مکه ماند.
ساکنان مکه با شنیدن خبر حضور امام حسین (ع) خوشحال شدند و صبح و شام، نزد حضرت (ع) در رفت وآمد بودند و گفتهاند که این بر عبدالله بن زبیر سخت گران آمد؛
چرا که امید داشت مردم مکه با وی بیعت کنند.
وی میدانست که تا امام حسین (ع) در مکه است،
کسی با او بیعت نمیکند.
🔵 نـامـه کـوفـیـان و دعـوت
۲۶.۹k
۱۷ مهر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.