پارت 20 تاج و تخت
پارت 20 تاج و تخت
مت. خوب بچه ها میخوام یه چیزی بگم
همه:« بفرمایید
مت. قرار با پدر مادر جیهوپ بریم مسافرت و یک هفته نیستیم
- خوشبگذره
× خب پیش بره
@ مامان نرو
# بزار برن چیکار داری
@ من پیش شما نمیمونم
- ماهم علاقهی نداریم پیش تو باشیم
پت. بسه برین سر کاراتون جیهوپ پسرم تو بیا پیش من
× چشم
••••••••••••••••••••••••••••
× جانم پدر جان
پت. از سفر که خبر داری
× بله
پت. میتونی مراقب ا/ت باشی
× بله حتما چرا که ته
پت. خوبه بعد از اینکه از مسافرت امدیم قضیه ازدواجتون رو درست میکنیم
× ممنونم
••••••••••••••••••••••••••••
★ویو ا/ت★
< ساعت 4 ظهر بود مامانم اینا داشتن لباساشونو جمع میکردن که دیگه برن ما هم باهاشون تا یه جایی رفتیم و دیگه برگشتیم
سولی هم رفت خونهی یکی از دوستاش کانگ هم رفت پیش دوست دخترش منو جیهوپ نتها بودیم منم رفتم اتاقم که جیهوپ امد پیشم >
- چیزی شده؟
× باید چیزی بشه تا بیام پیشت
- نه منظورم این نبود
× باشه
- میخوام برم کتی رو دور بدم تو میایی
× اره چرا نیام
- باشه برو بیرون تا من بیام
× جلوی من عوض کن
- برو لوس نشو
× من که همه جاتو دیدم
- برو بیرون .قرمزشد.
× باشه حالا گوچه نشو
~~~~~~~~~~~~~~~~
- بریم
× بریم
(داشتن قدم میزدن)
× بابات امروز حرف زدم
- خوب
× گفت که حواسم به تو باشه و اینکه بعد از مسافرتتشون به فکر ما هم هستن
- منظورت ازدواج؟
× اره
- بنظرم سری کار رو تموم نکنیم
× ا/ت نمیشه که هر لحظه ممکنه حامله باشی
- جیهوپ از کجا معلوم که حامله میشم قرار نیست که همه چیز دقیقا همون بشه که
× چیت شد یهو تورو
- هیچی فقط یکم زود نیست
× ا/ت فازتو نمیفهمم .داد.
- چرا داد میزنی
× عزیزم تو چت شده همین چند دقیقه پیش نفست بودم
- هنوزم هستی
× پس حرف چیه
- هیچی عشقم
× خیالم راحت باشه؟
- اره
( اسلاید دوم و سوم لباس و کفش ا/ت )
شرط پارت بعد
۲۰:« لایک ❤️
مت. خوب بچه ها میخوام یه چیزی بگم
همه:« بفرمایید
مت. قرار با پدر مادر جیهوپ بریم مسافرت و یک هفته نیستیم
- خوشبگذره
× خب پیش بره
@ مامان نرو
# بزار برن چیکار داری
@ من پیش شما نمیمونم
- ماهم علاقهی نداریم پیش تو باشیم
پت. بسه برین سر کاراتون جیهوپ پسرم تو بیا پیش من
× چشم
••••••••••••••••••••••••••••
× جانم پدر جان
پت. از سفر که خبر داری
× بله
پت. میتونی مراقب ا/ت باشی
× بله حتما چرا که ته
پت. خوبه بعد از اینکه از مسافرت امدیم قضیه ازدواجتون رو درست میکنیم
× ممنونم
••••••••••••••••••••••••••••
★ویو ا/ت★
< ساعت 4 ظهر بود مامانم اینا داشتن لباساشونو جمع میکردن که دیگه برن ما هم باهاشون تا یه جایی رفتیم و دیگه برگشتیم
سولی هم رفت خونهی یکی از دوستاش کانگ هم رفت پیش دوست دخترش منو جیهوپ نتها بودیم منم رفتم اتاقم که جیهوپ امد پیشم >
- چیزی شده؟
× باید چیزی بشه تا بیام پیشت
- نه منظورم این نبود
× باشه
- میخوام برم کتی رو دور بدم تو میایی
× اره چرا نیام
- باشه برو بیرون تا من بیام
× جلوی من عوض کن
- برو لوس نشو
× من که همه جاتو دیدم
- برو بیرون .قرمزشد.
× باشه حالا گوچه نشو
~~~~~~~~~~~~~~~~
- بریم
× بریم
(داشتن قدم میزدن)
× بابات امروز حرف زدم
- خوب
× گفت که حواسم به تو باشه و اینکه بعد از مسافرتتشون به فکر ما هم هستن
- منظورت ازدواج؟
× اره
- بنظرم سری کار رو تموم نکنیم
× ا/ت نمیشه که هر لحظه ممکنه حامله باشی
- جیهوپ از کجا معلوم که حامله میشم قرار نیست که همه چیز دقیقا همون بشه که
× چیت شد یهو تورو
- هیچی فقط یکم زود نیست
× ا/ت فازتو نمیفهمم .داد.
- چرا داد میزنی
× عزیزم تو چت شده همین چند دقیقه پیش نفست بودم
- هنوزم هستی
× پس حرف چیه
- هیچی عشقم
× خیالم راحت باشه؟
- اره
( اسلاید دوم و سوم لباس و کفش ا/ت )
شرط پارت بعد
۲۰:« لایک ❤️
۷۲۳
۳۰ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.