(بیاید ایندفعه طنزش کنیم)
(بیاید ایندفعه طنزش کنیم)
changbin
[ don,t hate to my idols)
p1
هوا بارونی بود ...توی اون هوای بارونی سعی میکرد هر چی حال خوب و انرژی هست و از اسمون گرفته دریافت کنه ...درس ها خیلی به دخترک فشار اورده بودن پس سعی کرد یکم به خودش استراحت بده و یک سری به بیرون بزنه که دریغ از انکه چیزایی شنید و دید...و همین هم باعث شده بود خونش به جوش بیاد
*
& اه واقعا نمیفهمم اینها مگه کیا هستن به مشت ادم بدرد نخورن چرا انقدر طرفدار دارن ..؟؟؟
÷ اوفففف منم همینطور اصن درکشون نمیکنم اخه یکی نیست بگه قیافه دارین .... یا نه اصن صدا دارین ؟ که رفتین خواننده شدین؟
[[دو تا از چلغوز های شیپیشو که به ظاهر سلیطه و از درون یه مشت
کثافت بودن داشتند حدود ده قدم جلوتر تراز دختر پشت سر خواننده های محبوب زر زر میکردن تا اینجاشو کاری نداشتی و سعی کردی خودتو کنترل کنی اما تا وقتی که اسم دوست پسرتو شنیدی اون ساید وحشیانه ات بلند شد ... اخ اخ ]]
& راستی یکی هست اسمش چانگبینه شنیدم هه(پوزخند ) رکورد امینم رو هم زده !!
÷ جدیی!؟؟ به نظر من که چیزی جز ادم تنبل و همچ...(حرفش با صحبت دخترک قطع شد )
+ ببینم شما کاری جز گوه خوردن دیگران رو ندارین؟
& ببخشید چی بلغور کردین ؟
+هه بلغور ؟؟ هویی پسره ی شیلنگ با یه خانم یادت باش درست حرف بزنی.. میمون درختی اه اه قیافشونو نگاه کن (پوزخند) ببینم؟!! تا حالا خودتونو تو اینه دیدین که دارین پشت سره افراردی که هزاران درصد از شما بهترن مزخرف میگین؟
& ببینم جوجه نکنه تو هم طرفدار اونایی؟؟ ( پسرک گوز به دوستش با حالت تمسخر اشاره کرد و هر دو زدن زیر قهقهه)
÷نکنه روشون غیرتی شدی ؟؟اخییی بگردم ناراحت شدی؟؟؟قهقهه)
[دخترک با خونسردی تمام دستشو توی جیب سوییشرتش برد و با حالت خنثی کلمات رو از دهانش خارج کرد که مساوی شد با ریدنش به دوتا کره خره رو به روش]
+نه اقای چندش اما مطمئنم خر هم شما دو تارو ببینه از خوشحالی بال میزنه:]
[دو تا میمون هر دو به حالت سوالی به دخترک خیره شدن ] تا اینکه با حرف دختر هر دو به خودشون ریدن ...
+اوه (تعجب) ... نمیدونستین؟؟ به دلیل این خوشحال میشه که میفهمه بالاخره دو تا تخمی تر و احمق تراز خودش پیدا کرده ... دیگه نگران هیچکی نیست که مسخرش کنن ....
÷ ببین جوجه زیادی داری چرت میگی؟؟
+ چیکار میخوای بکنی مثلا؟؟؟
&الان حالیت میکنم ......
[تا موقعی که میخواست دست پسرک میمون روی دختر دراز بشه ...دخترک ضربه ی پاش رو تا بینهایت به جایی که نباید فرود اورد و این کار مساوی شد با خارج شدن ناله دردناک از پسرکی گوزویی که حالا از نا پدر شدنش مطمئن شد )
پارت ۲ پست بعدی..........
changbin
[ don,t hate to my idols)
p1
هوا بارونی بود ...توی اون هوای بارونی سعی میکرد هر چی حال خوب و انرژی هست و از اسمون گرفته دریافت کنه ...درس ها خیلی به دخترک فشار اورده بودن پس سعی کرد یکم به خودش استراحت بده و یک سری به بیرون بزنه که دریغ از انکه چیزایی شنید و دید...و همین هم باعث شده بود خونش به جوش بیاد
*
& اه واقعا نمیفهمم اینها مگه کیا هستن به مشت ادم بدرد نخورن چرا انقدر طرفدار دارن ..؟؟؟
÷ اوفففف منم همینطور اصن درکشون نمیکنم اخه یکی نیست بگه قیافه دارین .... یا نه اصن صدا دارین ؟ که رفتین خواننده شدین؟
[[دو تا از چلغوز های شیپیشو که به ظاهر سلیطه و از درون یه مشت
کثافت بودن داشتند حدود ده قدم جلوتر تراز دختر پشت سر خواننده های محبوب زر زر میکردن تا اینجاشو کاری نداشتی و سعی کردی خودتو کنترل کنی اما تا وقتی که اسم دوست پسرتو شنیدی اون ساید وحشیانه ات بلند شد ... اخ اخ ]]
& راستی یکی هست اسمش چانگبینه شنیدم هه(پوزخند ) رکورد امینم رو هم زده !!
÷ جدیی!؟؟ به نظر من که چیزی جز ادم تنبل و همچ...(حرفش با صحبت دخترک قطع شد )
+ ببینم شما کاری جز گوه خوردن دیگران رو ندارین؟
& ببخشید چی بلغور کردین ؟
+هه بلغور ؟؟ هویی پسره ی شیلنگ با یه خانم یادت باش درست حرف بزنی.. میمون درختی اه اه قیافشونو نگاه کن (پوزخند) ببینم؟!! تا حالا خودتونو تو اینه دیدین که دارین پشت سره افراردی که هزاران درصد از شما بهترن مزخرف میگین؟
& ببینم جوجه نکنه تو هم طرفدار اونایی؟؟ ( پسرک گوز به دوستش با حالت تمسخر اشاره کرد و هر دو زدن زیر قهقهه)
÷نکنه روشون غیرتی شدی ؟؟اخییی بگردم ناراحت شدی؟؟؟قهقهه)
[دخترک با خونسردی تمام دستشو توی جیب سوییشرتش برد و با حالت خنثی کلمات رو از دهانش خارج کرد که مساوی شد با ریدنش به دوتا کره خره رو به روش]
+نه اقای چندش اما مطمئنم خر هم شما دو تارو ببینه از خوشحالی بال میزنه:]
[دو تا میمون هر دو به حالت سوالی به دخترک خیره شدن ] تا اینکه با حرف دختر هر دو به خودشون ریدن ...
+اوه (تعجب) ... نمیدونستین؟؟ به دلیل این خوشحال میشه که میفهمه بالاخره دو تا تخمی تر و احمق تراز خودش پیدا کرده ... دیگه نگران هیچکی نیست که مسخرش کنن ....
÷ ببین جوجه زیادی داری چرت میگی؟؟
+ چیکار میخوای بکنی مثلا؟؟؟
&الان حالیت میکنم ......
[تا موقعی که میخواست دست پسرک میمون روی دختر دراز بشه ...دخترک ضربه ی پاش رو تا بینهایت به جایی که نباید فرود اورد و این کار مساوی شد با خارج شدن ناله دردناک از پسرکی گوزویی که حالا از نا پدر شدنش مطمئن شد )
پارت ۲ پست بعدی..........
۱۱.۰k
۰۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.