do you know m.r?/part:1
do you know m.r?/part:1
مادر ات ویو:با صدای گریه از خواب بیدار شدم...صدای ات میومد...رفتم توی اتاقش و در اتاق رو باز کردم...دختر نازم بازم خواب اون شبو دیده...بغض کردمو و رفتم جلو و بیدارش کردم و با گریه بغلم کرد...حسابی ترسیده بود رنگش پریده بود...باهاش یکم حرف زدم و بغلش خوابیدم و باعث شد آروم بشه و تو یه خواب عمیق فرو بره
(ساعت ۶ صبح وز بعد)
ات ویو:دیشب باز خواب شبی که بابای مزخرفم رو دیدم که اون شب مامانم رو داشت به گروه گانگستری دشمنش تا ازش بدهیش رو نخوان...اون شب با مامانم خیلی کارای وحشتناکی کردن از جمله تجا/وز،کت/ک،دع/وا،فح/ش و...
من فقط ۵ سالم بود ولی هنوز اون خاطره ی کوفتی یادمه...اون شب بعد از اذیت کردن مامانم منو به یه اتاقک کوچیک بردن که بوی خیلی بدی میداد...چشام اشک آلود بود بخاطر همین نمیتونستم اطرافم رو خوب ببینم که یه پریز برق دیدم داشتم میرفتم سمت پریز برق ولی زیر پام آب و یه چیزای عجیبی حس کردم اما فقط بی اهمیت به سمت پریز برق رفتم و برق رو روشن کردم...اول از همه پایین پامو نگاه کردم...پر از جنا/زه بووود...خیلی ترسیده بودم و جیغ میزدم...هوووف بسه دیگه نمیخوام راجبش چیزی بگم...
مادر ات ویو:با صدای گریه از خواب بیدار شدم...صدای ات میومد...رفتم توی اتاقش و در اتاق رو باز کردم...دختر نازم بازم خواب اون شبو دیده...بغض کردمو و رفتم جلو و بیدارش کردم و با گریه بغلم کرد...حسابی ترسیده بود رنگش پریده بود...باهاش یکم حرف زدم و بغلش خوابیدم و باعث شد آروم بشه و تو یه خواب عمیق فرو بره
(ساعت ۶ صبح وز بعد)
ات ویو:دیشب باز خواب شبی که بابای مزخرفم رو دیدم که اون شب مامانم رو داشت به گروه گانگستری دشمنش تا ازش بدهیش رو نخوان...اون شب با مامانم خیلی کارای وحشتناکی کردن از جمله تجا/وز،کت/ک،دع/وا،فح/ش و...
من فقط ۵ سالم بود ولی هنوز اون خاطره ی کوفتی یادمه...اون شب بعد از اذیت کردن مامانم منو به یه اتاقک کوچیک بردن که بوی خیلی بدی میداد...چشام اشک آلود بود بخاطر همین نمیتونستم اطرافم رو خوب ببینم که یه پریز برق دیدم داشتم میرفتم سمت پریز برق ولی زیر پام آب و یه چیزای عجیبی حس کردم اما فقط بی اهمیت به سمت پریز برق رفتم و برق رو روشن کردم...اول از همه پایین پامو نگاه کردم...پر از جنا/زه بووود...خیلی ترسیده بودم و جیغ میزدم...هوووف بسه دیگه نمیخوام راجبش چیزی بگم...
۱.۵k
۲۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.