part: 13
صدای جیغ لاستیک ها همزمان با فریاد تماشاچی ها بلند شد بعد اون جاده تنگ کوهستان رو پیش گرفتیم
راننده ها سرسخت و کار کشته بنظرمیرسیدن اما کریس جوری میروند انگار تمام زندگیش به این مسابقه وابست ست
باتعجب به ماشین جلویی که متعلق به طعمه هام بود نگا میکردم
هانل: پاهاش رو فرو کرده تو موتور ماشین اینجور روندن به کشتنش میده
همون موقع جاده به گردنه وصل شد و
با گذشتن دو ماشین از کنارم متوجه شدم حواسم از حساب اصلی پرت شده.
پدال گاز رو فشار دادم و تو سراشیبی هردو ماشین رو رد کردم
حالا فقط کریس مونده بوذ و اصلانم قصد کوتاه اومدن نداشت
راهم رو بسته بود و اجازه عبور از حوالیش رو نمیداد
تصمیم گرفتم فاصله ماشین رو باهاش بیشتر کنم و کاری کنم که بردش رو حتمی بدونه
درست سه دقیقه تا رسیدن به خط پایان و پیست اصلی مونده بود.
بقدری دور بودم که نمیتونست ماشین رو ببینه و با خیال راحت انتهای مسیر رو با سرعت معقولی طی میکرد.
وقت گاز دادن بود، پام رو روی پدال فشار دادم و با رسیدن بهش سوپرایزش کردم.
درست کنار هم میروندیم
با اینکه چهره هامون از زیر کلاه معلوم نبود
راننده ها سرسخت و کار کشته بنظرمیرسیدن اما کریس جوری میروند انگار تمام زندگیش به این مسابقه وابست ست
باتعجب به ماشین جلویی که متعلق به طعمه هام بود نگا میکردم
هانل: پاهاش رو فرو کرده تو موتور ماشین اینجور روندن به کشتنش میده
همون موقع جاده به گردنه وصل شد و
با گذشتن دو ماشین از کنارم متوجه شدم حواسم از حساب اصلی پرت شده.
پدال گاز رو فشار دادم و تو سراشیبی هردو ماشین رو رد کردم
حالا فقط کریس مونده بوذ و اصلانم قصد کوتاه اومدن نداشت
راهم رو بسته بود و اجازه عبور از حوالیش رو نمیداد
تصمیم گرفتم فاصله ماشین رو باهاش بیشتر کنم و کاری کنم که بردش رو حتمی بدونه
درست سه دقیقه تا رسیدن به خط پایان و پیست اصلی مونده بود.
بقدری دور بودم که نمیتونست ماشین رو ببینه و با خیال راحت انتهای مسیر رو با سرعت معقولی طی میکرد.
وقت گاز دادن بود، پام رو روی پدال فشار دادم و با رسیدن بهش سوپرایزش کردم.
درست کنار هم میروندیم
با اینکه چهره هامون از زیر کلاه معلوم نبود
۵.۴k
۱۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.