PT5 چقدر ماه زیباست ، این طور نیست ؟
ته ویو :
برنامه رو دادن بهم یکی بود به اسم جیمین به نظرم آدم بدی نمیاد نگاه کردم ولی یاخدا باید با این دختره تو یه خونه بمونم ...
ا/ت ویو :
هارا که کنار پارک جیمین نشسته بود برنامه رو داد بهم ولی نزدیک شد بهم و گفت پسرای جیگری گیرمون اومد سرم که تو برنامه بود را بالا بردم و زدم به پیشونیش و گفتم هوی حواست باشه دختر بمون دختر هارا گفت : قول نمیدم و خندید و برگشت تا با جیمین حرف بزنه خنده ام گرفت و دوباره به برنامه نگاه کردم که دیدم با دو هفته تو یه خونه با این پسره کیم تهیونگ زندگی کنم یا خدااااااااا ..... خیل خب نمیشه کاریش کرد باید با آقای یخی صحبت کنم برگشتم بهش دیدم داره بهم نگاه میکنه
گفتم سلام آقای کیم
چند تا پلک زد و گفت اوه سلام خانم ... اسم شما چیه ؟
خدایا یعنی اون حتی اسمم نمیدونه گفتم من شین ا/ت هستم از آشنایی شما خوشوقتم آقای کیم
گفت سلام ا/ت لطفا بهم بگو تهیونگ زیاد از رسمی بودن خوشم نمیاد
گفتم باشه اوپا ته
ابروهاش دونه دونه پریدن بالا و خندید خیلی خنده قشنگی داره گفت باشه باشه اوپا ته هه هه هه هیچ کس تا حالا این طوری صدام نکرده بود هه هه هه
منم خندیدم چون خیلی کیوت داشت میخندید
پاشد و گفت پاشو بریم وسایلت را از کمدت بردار یه تاکسی میگیرم که تا اونجا ببرتمون
گفتم باشه و راه افتادم ...
برنامه رو دادن بهم یکی بود به اسم جیمین به نظرم آدم بدی نمیاد نگاه کردم ولی یاخدا باید با این دختره تو یه خونه بمونم ...
ا/ت ویو :
هارا که کنار پارک جیمین نشسته بود برنامه رو داد بهم ولی نزدیک شد بهم و گفت پسرای جیگری گیرمون اومد سرم که تو برنامه بود را بالا بردم و زدم به پیشونیش و گفتم هوی حواست باشه دختر بمون دختر هارا گفت : قول نمیدم و خندید و برگشت تا با جیمین حرف بزنه خنده ام گرفت و دوباره به برنامه نگاه کردم که دیدم با دو هفته تو یه خونه با این پسره کیم تهیونگ زندگی کنم یا خدااااااااا ..... خیل خب نمیشه کاریش کرد باید با آقای یخی صحبت کنم برگشتم بهش دیدم داره بهم نگاه میکنه
گفتم سلام آقای کیم
چند تا پلک زد و گفت اوه سلام خانم ... اسم شما چیه ؟
خدایا یعنی اون حتی اسمم نمیدونه گفتم من شین ا/ت هستم از آشنایی شما خوشوقتم آقای کیم
گفت سلام ا/ت لطفا بهم بگو تهیونگ زیاد از رسمی بودن خوشم نمیاد
گفتم باشه اوپا ته
ابروهاش دونه دونه پریدن بالا و خندید خیلی خنده قشنگی داره گفت باشه باشه اوپا ته هه هه هه هیچ کس تا حالا این طوری صدام نکرده بود هه هه هه
منم خندیدم چون خیلی کیوت داشت میخندید
پاشد و گفت پاشو بریم وسایلت را از کمدت بردار یه تاکسی میگیرم که تا اونجا ببرتمون
گفتم باشه و راه افتادم ...
۷.۲k
۱۷ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.