من کیوت نیستم ² p²⁵
جونگ گیو:خفه شووووو
ته:هی یادم نندازید،بذارید فکر کنم ببینم
جونگسو:میاین یا نه؟
ته:البته که میایم
ا.ت:خب پیشبندددددام
رفتن آشپزخونه*جونگسو:جونگکوک اون تخم مرغها رو هم بزن /جونگکوک:هیونجیننننن /هیونجین:شنیدم اوکی
همزن برقی کو؟ /خدمتکار:راستش دیروز سوخت میخوایید بدین من هم بزنم،/جونگ سو:نه خودمون میخوایم تنهایی بپزیم،نگاه کردن به در خروجی آشپزخونه*/خدمتکار:عااااا،عاحا بله فهمیدم چشم،رفت بیرون*
هیونجین در حال همزدن تختم مرغ با همزن دستی*
ا.ت:نه نه نه نه،باید یه طرفم هم بزنی وگرنه زیاد پف نمیکنه ، دست هیونجین رو گرفت و دستشو همزمان با همزن دستی با سرعت چی تکون میداد(تکون بده عوعو تکون بده ) جونگکوک اومد ا.تو حل داد
جونگکوک:بده خودم بلدم,نگاه غیرتی به ا.ت*
ته:کلاس آشپزی موش سر آشپز
ا.ت:به اضافه دستیار بی مهارتش آقای زبون
ا.ت رفت کنار جونگ گیو چونشو از پشت گذاش رو شونه جونگ گیو
ا.ت:چیکار میکنی هیونگم
جونگ گیو:تو باید اوپا صدام کنی،با ادبیات کره آشنایی نداری؟
ا.ت:ولی من دوست دارم هیونگ صدات کنم(با لحن بچگونه)
فیلیکس ویو:از شدت کیوتیش الان اکلیل بالا میارم،
هی توچت شده،اینو از کجام اوردم،از کجا یاد گرفتم.ودف
فیلیکس:گرمه چقددد
جونگ گیو:منم تورو عاممممم همون ا.ت کله پوک صدا میکنم
ا.ت دستاشو باز کرد
جونگ گیو: منو میخوای بغل کنی؟
ا.ت:نه انسان بیکاری به نام کیم جونگ گیو رو میخوام بغل کنم
مغز ا.ت
خب این در واقع یه خداحافظیه
باید برای هرچیزی آماده باشم
امشب که نه شاید فردا صبح ساعت ۵ راه افتادم سمت سئول
باید از جونگکوک پول قرض بگیرم پس
تخم مرغها رو ریخت رو لباس تدیه که تنش بود
ا.ت:من برم لباسمو عوض کنم
جونگ سو:میتونی لباس صورتیای منو بپوشی
ا.ت: من صورتی بپوشم هرگز
جونگکوک:میتونی یکی از لباسای منو برداری
ا.ت:خیلی مممنوننننننننننن, رفت*
جونگکوک:این خوبه؟
ا.ت ویو
خب خوبه الان میرم تو اتاقش
چند تا لباس با ساک و یکم پول و اینا برمیدارم
رفت تو اتاق اول پول برداشت و با چند تا لباس گذاشت تو ساک
ا.ت:نگا اینجا نوشته ،کلید خونه نیویورک،کلید خونه پاریس کلید امارت سئول
نگا چقد سوییچ
بابا این خر پولههههه
کلیدارو هم برداشت
همه رو گذاشت تو ساک
جونگکوک:ای واییی شورتاممم( تو که همه شورتاتو تو لایوا به ما نشون دادی )
جونگکوک سریع از پله ها رفت بالا
ا.ت همون لحظه ساک رو از پنجره انداخت تو حیاط
جونگ کوک همون لحظه اومد تو اتاق
جونگکوک:تو هنوز لباس عوض نکردی
چرا از پنجره آویزون شدی
ا.ت:یا خدااااا تو کی اومدیییی
جونگکوک در کمدشو باز کرد لباس داد ب ا.ت
جونگ کوک:من میرم بیرون تو لباس بپوش
جونگکوک چهار تا یکی پله ها رو رو رفت پایین رفت تو آشپزخونه
ا.تم لباسشو عوض کرد رفت بیرون از اتاق
ا.ت:من میرم حیاطتون
جونگکوک:باشه راحت باش
ا.ت سریع رفت ساکو گذاشت یه گوشه که هیشکی نبینه
باز رفت تو آشپزخونه
ا.ت:چی کیک امادس؟
چقد خوشگلههههه
فیلیکس:بیا بشین
کیکو خوردن و با هم فیلم ترسناک دیدن بعدشم همه رفتن بخوابن
جونگ گیو:من خیلی گرمم میشه تو اتاق همینجا رو کاناپه میخوابم
ا.ت:اما
مین هو:بیا تو اتاق ننه بابای اینا(اشاره به جونگکوک و جونگ سو) کنار من
جونگکوک و جونگ سو:😐😐😐🔪
مغز ا.ت:مین هو که خوابش سنگینه اتاق اونا هم پنجرش روبه رو حیاطه پس حله
ا.ت:باشه
همه رفتن خوابیدن سر جاشون
ساعت ۳صبح--------
همه خواب بودن
یدفه صدای تیر اندازی اومد
همه با صدای تیر اندازی از خواب پریدن و حراسون رفتن پایین
ا.ت:جونگ گیووووووو(جیغ)جونگ گییوووووووووو
جونگ گیوووووو
ته:جونگ گیوووووووو(جیغ)
جونگکوک:.....
فیلیکس:....
هیونجین....
مین هو:کار مافیای شبه
دستاننمممم
بالاخره این فصل تموم شد،فصل بعدی از فردا میذارم
نظرتون درباره این فصل ² چی بود
ته:هی یادم نندازید،بذارید فکر کنم ببینم
جونگسو:میاین یا نه؟
ته:البته که میایم
ا.ت:خب پیشبندددددام
رفتن آشپزخونه*جونگسو:جونگکوک اون تخم مرغها رو هم بزن /جونگکوک:هیونجیننننن /هیونجین:شنیدم اوکی
همزن برقی کو؟ /خدمتکار:راستش دیروز سوخت میخوایید بدین من هم بزنم،/جونگ سو:نه خودمون میخوایم تنهایی بپزیم،نگاه کردن به در خروجی آشپزخونه*/خدمتکار:عااااا،عاحا بله فهمیدم چشم،رفت بیرون*
هیونجین در حال همزدن تختم مرغ با همزن دستی*
ا.ت:نه نه نه نه،باید یه طرفم هم بزنی وگرنه زیاد پف نمیکنه ، دست هیونجین رو گرفت و دستشو همزمان با همزن دستی با سرعت چی تکون میداد(تکون بده عوعو تکون بده ) جونگکوک اومد ا.تو حل داد
جونگکوک:بده خودم بلدم,نگاه غیرتی به ا.ت*
ته:کلاس آشپزی موش سر آشپز
ا.ت:به اضافه دستیار بی مهارتش آقای زبون
ا.ت رفت کنار جونگ گیو چونشو از پشت گذاش رو شونه جونگ گیو
ا.ت:چیکار میکنی هیونگم
جونگ گیو:تو باید اوپا صدام کنی،با ادبیات کره آشنایی نداری؟
ا.ت:ولی من دوست دارم هیونگ صدات کنم(با لحن بچگونه)
فیلیکس ویو:از شدت کیوتیش الان اکلیل بالا میارم،
هی توچت شده،اینو از کجام اوردم،از کجا یاد گرفتم.ودف
فیلیکس:گرمه چقددد
جونگ گیو:منم تورو عاممممم همون ا.ت کله پوک صدا میکنم
ا.ت دستاشو باز کرد
جونگ گیو: منو میخوای بغل کنی؟
ا.ت:نه انسان بیکاری به نام کیم جونگ گیو رو میخوام بغل کنم
مغز ا.ت
خب این در واقع یه خداحافظیه
باید برای هرچیزی آماده باشم
امشب که نه شاید فردا صبح ساعت ۵ راه افتادم سمت سئول
باید از جونگکوک پول قرض بگیرم پس
تخم مرغها رو ریخت رو لباس تدیه که تنش بود
ا.ت:من برم لباسمو عوض کنم
جونگ سو:میتونی لباس صورتیای منو بپوشی
ا.ت: من صورتی بپوشم هرگز
جونگکوک:میتونی یکی از لباسای منو برداری
ا.ت:خیلی مممنوننننننننننن, رفت*
جونگکوک:این خوبه؟
ا.ت ویو
خب خوبه الان میرم تو اتاقش
چند تا لباس با ساک و یکم پول و اینا برمیدارم
رفت تو اتاق اول پول برداشت و با چند تا لباس گذاشت تو ساک
ا.ت:نگا اینجا نوشته ،کلید خونه نیویورک،کلید خونه پاریس کلید امارت سئول
نگا چقد سوییچ
بابا این خر پولههههه
کلیدارو هم برداشت
همه رو گذاشت تو ساک
جونگکوک:ای واییی شورتاممم( تو که همه شورتاتو تو لایوا به ما نشون دادی )
جونگکوک سریع از پله ها رفت بالا
ا.ت همون لحظه ساک رو از پنجره انداخت تو حیاط
جونگ کوک همون لحظه اومد تو اتاق
جونگکوک:تو هنوز لباس عوض نکردی
چرا از پنجره آویزون شدی
ا.ت:یا خدااااا تو کی اومدیییی
جونگکوک در کمدشو باز کرد لباس داد ب ا.ت
جونگ کوک:من میرم بیرون تو لباس بپوش
جونگکوک چهار تا یکی پله ها رو رو رفت پایین رفت تو آشپزخونه
ا.تم لباسشو عوض کرد رفت بیرون از اتاق
ا.ت:من میرم حیاطتون
جونگکوک:باشه راحت باش
ا.ت سریع رفت ساکو گذاشت یه گوشه که هیشکی نبینه
باز رفت تو آشپزخونه
ا.ت:چی کیک امادس؟
چقد خوشگلههههه
فیلیکس:بیا بشین
کیکو خوردن و با هم فیلم ترسناک دیدن بعدشم همه رفتن بخوابن
جونگ گیو:من خیلی گرمم میشه تو اتاق همینجا رو کاناپه میخوابم
ا.ت:اما
مین هو:بیا تو اتاق ننه بابای اینا(اشاره به جونگکوک و جونگ سو) کنار من
جونگکوک و جونگ سو:😐😐😐🔪
مغز ا.ت:مین هو که خوابش سنگینه اتاق اونا هم پنجرش روبه رو حیاطه پس حله
ا.ت:باشه
همه رفتن خوابیدن سر جاشون
ساعت ۳صبح--------
همه خواب بودن
یدفه صدای تیر اندازی اومد
همه با صدای تیر اندازی از خواب پریدن و حراسون رفتن پایین
ا.ت:جونگ گیووووووو(جیغ)جونگ گییوووووووووو
جونگ گیوووووو
ته:جونگ گیوووووووو(جیغ)
جونگکوک:.....
فیلیکس:....
هیونجین....
مین هو:کار مافیای شبه
دستاننمممم
بالاخره این فصل تموم شد،فصل بعدی از فردا میذارم
نظرتون درباره این فصل ² چی بود
۵.۶k
۲۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.