فیک آیدل خون آشام من
بچه ها ببخشید دیر شد
پارت11:
ویو سوآ:همه چیز تاریک شد و وقتی بیدار شدم دیدم رو یه تختم و جونگ کوک کنارم نشسته.
#:بیدار شدی؟
٪:ببخشید رئیس من نفهمیدم چی شد که..
#:نه اشکالی نداره چون بار اولته که دیدی و یکم ترسیدی.بیا حالا این شربت رو بخور و برو پایین به کارات برسی منم میرم.
٪:چشم رئیس ممنونم
ویو کوک:وقتی افتاد سریع بلندش کردم و به بقیه دستور دادم جنازه سوجین رو ببرن منم سوآ رو براید استایل بلند کردم و گذاشتمش رو تخت اتاق خودم(تو شرکت چند تا اتاق خواب داره برای کسایی که اضافه کاری میمونن و همونجا میخوابن)نمیدونم چرا نگرانش شدم شاید واقعا عاشقش شدم!
ویو سوآ:یکم گذشت فهمیدم روی تخت اتاق کوکم چرا کوک منو اینجا آورد مگه اتاق برای کارکنا نداریم؟با این که میدونم منو دوست نداره ولی چرا هر کاری میکنه فکر میکنم منو دوست داره؟هوفف خسته شدم از این حس. رفتم پایین و شروع به کار کردم و که دیدم ات بهم زنگ میزنه.جواب دادم غافل از اینکه یادم بیاد نباید تو ساعت کاری با تلفن حرف بزنم....
لایک و کامنت یادتون نره😉💜
پارت11:
ویو سوآ:همه چیز تاریک شد و وقتی بیدار شدم دیدم رو یه تختم و جونگ کوک کنارم نشسته.
#:بیدار شدی؟
٪:ببخشید رئیس من نفهمیدم چی شد که..
#:نه اشکالی نداره چون بار اولته که دیدی و یکم ترسیدی.بیا حالا این شربت رو بخور و برو پایین به کارات برسی منم میرم.
٪:چشم رئیس ممنونم
ویو کوک:وقتی افتاد سریع بلندش کردم و به بقیه دستور دادم جنازه سوجین رو ببرن منم سوآ رو براید استایل بلند کردم و گذاشتمش رو تخت اتاق خودم(تو شرکت چند تا اتاق خواب داره برای کسایی که اضافه کاری میمونن و همونجا میخوابن)نمیدونم چرا نگرانش شدم شاید واقعا عاشقش شدم!
ویو سوآ:یکم گذشت فهمیدم روی تخت اتاق کوکم چرا کوک منو اینجا آورد مگه اتاق برای کارکنا نداریم؟با این که میدونم منو دوست نداره ولی چرا هر کاری میکنه فکر میکنم منو دوست داره؟هوفف خسته شدم از این حس. رفتم پایین و شروع به کار کردم و که دیدم ات بهم زنگ میزنه.جواب دادم غافل از اینکه یادم بیاد نباید تو ساعت کاری با تلفن حرف بزنم....
لایک و کامنت یادتون نره😉💜
۶.۹k
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.