ازت متنفرم ولی عاشقتم پارت 1
سلام من پارک ا/ت هستم 22 سالمه داخل ی شرکت کار میکنم و با دوستم جونگسان زندگی میکنم (جونگسان اسم پسره)
سلام من کیم تهیونگ هستم 28 سالمه رئیس ی شرکت خیلی بزرگ هستم و ی عمارت دارم با دخترعموم بزور ازدواج کردم که همین 1 ماه پیش طلاق گرفتیم......
ویو ا/ت
صبح شده بود (ظهر بود) دیگه بلند شدم ساعتو نگاه کردم دیدم 2 ساعت دیرتر بلند شدم با خودم گفتم الان اون کیم تهیونگ دیوونه دعوام میکنه (دیوونه عمته😂) ی لباس پوشیدم انقد که دیرم شده بود نفهمیدم چی برداشتم ی لباس خیلی باز برداشتم و پوشیدم جونگسان ی نامه نوشته بود
(علامت ☆ جونگ سان علامت _ ا/ت)
☆ ا/ت من ی هفته میرم تایلند و برمیگردم نترسی خواشتم بیدارت کنم ولی دلم نیومد مواظب خودت باش:)
_ وایی جونگسان من میترسم تنها باشم (سن خرو داری از چی میترسی؟)
حواسم به ساعت نبود که دیدم دیگه خیلی دیرم شده سری رفتم شرکت وقتی رسیدم شرکت همه بهم نگاه میکردن رسیدم که کیمتهیونگ گفت
(علامت _ ا/ت علامت + تهیونگ)
+ ا/ت بیا اتاقم.....
رفتم اتاقش تا خواستم برم دخل پام به یچیزی گیر کرد که.........
ادامه دارد.....
شرطا : 6 لایک 2 تا کامنت
امیدوارم خوشتون اومده باشه🫰🏻🥱
سلام من کیم تهیونگ هستم 28 سالمه رئیس ی شرکت خیلی بزرگ هستم و ی عمارت دارم با دخترعموم بزور ازدواج کردم که همین 1 ماه پیش طلاق گرفتیم......
ویو ا/ت
صبح شده بود (ظهر بود) دیگه بلند شدم ساعتو نگاه کردم دیدم 2 ساعت دیرتر بلند شدم با خودم گفتم الان اون کیم تهیونگ دیوونه دعوام میکنه (دیوونه عمته😂) ی لباس پوشیدم انقد که دیرم شده بود نفهمیدم چی برداشتم ی لباس خیلی باز برداشتم و پوشیدم جونگسان ی نامه نوشته بود
(علامت ☆ جونگ سان علامت _ ا/ت)
☆ ا/ت من ی هفته میرم تایلند و برمیگردم نترسی خواشتم بیدارت کنم ولی دلم نیومد مواظب خودت باش:)
_ وایی جونگسان من میترسم تنها باشم (سن خرو داری از چی میترسی؟)
حواسم به ساعت نبود که دیدم دیگه خیلی دیرم شده سری رفتم شرکت وقتی رسیدم شرکت همه بهم نگاه میکردن رسیدم که کیمتهیونگ گفت
(علامت _ ا/ت علامت + تهیونگ)
+ ا/ت بیا اتاقم.....
رفتم اتاقش تا خواستم برم دخل پام به یچیزی گیر کرد که.........
ادامه دارد.....
شرطا : 6 لایک 2 تا کامنت
امیدوارم خوشتون اومده باشه🫰🏻🥱
۷.۹k
۱۹ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.